يه چي ميخوام بگم به نظرتون حق با منه يا نه؟
شوهرم اينا كلا ٤ تا برادرن يكيشون مجرده
از همون مجردي شوهرم همه چي ميخريد نميذاشت منتي سرش باشه
باباشم عادت كرد به اين مسئله
وقتي مثلا اون دوتا پسراش خرجي ميكنن باباش بهشون برميگردونه
ولي وقتي شوهر من خرجي ميكنه اصلا براش مهم نيست
مشكلم پدرشوهرم
شوهرم ماشين داره موتور هم داره موتور اولي رو كه خريد خيلي دوسش داشتيم
باباش انقد استفازه كرد از موتور كه درب و داغونش كرد يه قرون هم خرجش نكرد
شوهرم فروختش
يه موتور محكم تر ديگه خريديم
شوهرم سركاره
اين موتور مدام دست پدرشوهرمه،خيلي اعصابم خرابه چندبار شوهرم بهشون گفت موتور داغون كرديد خرجش كنيد يكم نهايت خيلي نياز داشته باشن يه بنزين بزنن
حالا برادرشوهر كوچيكمم اضافه شد اونم مدام داره استفادع ميكنه
به خدا در پاركينگ خراب شد دري كه پدرشوهرمم ازش استفاده ميكنم واسه بيرون بردن موتور
شوهرم الان نزديك ١٠ تومن خرجش كرده يه قرون كمكش نكرد
هي شوهرم ميگه چي كار كنم پدرمه ، برادرمه يعني خودشون نميفهمن؟
گفتم اونا هيچوقت نميفهمن چون هيچوقت واسه پدرت مهم نيست تو سرمايت همين يه موتور و ماشينه
شايد كلا يه بار تعمير كرده باشه موتورو اونم چون شوهرم گفت موتور زير پاتونه حداقل يكم بش برسيد به خدا ما زياد سوارش نميشيم كليدا هم حتي بايد ازونا بگيريم مونورو كه ميخوايم
الان ديگه عصبي شدم گفتم موتورو بگير قايمش كن همش زير پاشونه قدرشم نميدونن
فردا خراب بشه اينا ميان درستش كنن؟ب
شوهرمم زنگ زد برادر شوهرم گفت موتورو بشور بيارش ميخوام بفروشمش
ميخوايم قايمش كنيم
حالا من عذاب وجدان گرفتم كه گفتم موتورو بگير
به خدا اگه داشون واسه وسايل ما ميسوخت من اينطور نميگفتم

عزیزم وقتی دارن سو استفاده میکنن دیگه عذاب وجدان گرفتن نداره
کار درستی کردی

عزیزم کاملا حق باتویه و به نظرم نزار ازتون سو استفاده کنن خدا رحمت کنه پدر بزرگم رو اونم همین جور بود تعریف کردی یاد بابا و بابا بزرگ خودم افتادم و مشکل بزرگ این بود تو یه خونه بودیم تا دور هم نشدیم مشکل حل نشد شما هم نزدیک هستید ؟

حداقل باید بهش برسن یا خراب می کنن خودشون تعمیر کنن

خوب کردی بابا تو این دوره شوهرت چه گناهی کرده اخه

دارن سو استفاده میکنن دیگه