۱۴ پاسخ

اگه پسرت همیشه تنها بوده و خدای نکرده مشکلات اوتیسم هم نداره ؛ بنظرمن ببرش تو جمع بچه ها بازیه گروهی کنه چون مجبوره به سوالاشون جواب بده پیش دبستانی میذاشتیش . رو لبه جدول خیابون راه رفتن ؛ تو صحرا یا باغ بین جوی و سنگو کلوخ دویدنو راه رفتن و پریدن همه اینا واسه پالس های مغزیش تو تمرکز عالیه . محدود کردن بچه از اینکه خطر داره خیلی به ضررش تموم میشه

علاوه بر کاردرمان
ببرش دل طبیعت
خاک بازی سنگ بازی لمس گیاهان
توضیح درمورد طبیعت و اطراف
عروسک گردانی و قصه خوندن
بازیههای ماشینی و قصه تعریف کردن از زبون اونا
حیوانات جنگل و قصه گفتن
شعر خوندن
مکالمه زیاد در خانه
انقد که این کارها تاثیر داره اینکه بگیم بگو سیب تاثیر نداره

اشیای منزل رو همینجور اسم هاشون رو بگو
مدتی تلویزون و گوشی بزارید کنار باهم وقت بگذرونید
مطمئن باش باتوجه به کلاسهاش به حرف میاد

با جون دل درک میکنم چی میگی الهی به حق امام حسین زبون کیان جانم باز بشه حرف بزنه من این روزها را داشتم انشالله به حرف میاد دل ما هم شاد میشه توکل به خدا

مطمعن باش انشاالله حرف میزنه هرروز بهش یذره تربت کربلا بده بخدا معجزشو میبینی

عزیزم مشکل حسی پسر گلتون چه جوری هست دختر من نوک پا راه میره مثلا تو پسر شما چه جوره

سلام عزیزم ان شالله دلت خوش/میشه از رحمت خدا ناامید نباشید وحتما کارهای درمانی را جدی پیگیری کنید ممکنه طول بکشه ولی شما نباید ناامید بشید

رب انار خود انار زیاد بهش بده ...

دختر منم مثل پسر شما

تخم کبوتر بده بهش

عزیزم پسرتون اصلا هیچ حرفی نمیزنه؟ باهیچکس من دخترعموم تقریبا تا دوازده سالگی باهیچکس حرف نمیزد حتی باباش فقط بامادرش حرف میزد ولی الان کامل حرف میزنه هیجا نبردش خودش خوب شد نگران نباش انشالله زودی به حرف میاد بعضی بچه ها اینجورین

ان شالله که به زودی میبینی و میگی و ماروهم خوشحال میکنی😍

والا قدیمی می‌گفتن تخم بلدرچین بدین بچه که دیر حرف میزنه چون اومگا بالایی داره

عزیزم تشخیصشون چیبود؟

مگه پسرتون حرف نمیزنه؟

سوال های مرتبط

مامان رادیـن🧿💙 مامان رادیـن🧿💙 ۶ سالگی
سلام دوستان بنظرتون حق دارم اعصابم خورد باشه یا نعععع😤😏







ما نزدیک 5 ماهی میشه آمدیم خونه جدید بعد دختر همسایه بالایی مون ( همسن رادین هست) بعد دو،سه ماه آمد گفت میشه با رادین بازی کنم یا نهععع بعد رادین گفت نه من نمیخام باهاش بازی کنم حالا چند هفته ای میشه میان باهم بازی میکنن ولی اصلن مراعات نمیکنه دختر همسایه‌ مون از ساعت ۱۲ میاد تا ۲ بعد ساعت ۲بهش میگم برو خونتون دیگه هم همسرم از سرکار میاد هم میخایم غذا بخوریم بحرف نمیکنه باید چند بار بهش بگم مامانش هم اینقدر بیخیال فقط بلده صداش بزنه دلوین نمیکنه بهش بگه دلوین بیا خونه دیگه ساعت ۲ ظهره تو این هفته هر روز داره میاد اول ها که می آمد اینطوری نبود الان پرو شدع دختر همسایه مون
خلاصه بعد کلی که پسرم بهش میگه برو خونتون می‌ره باز بعدازظهر میاد 😩 چند ساعتی هست😤😐 باز همین چند شب میبینم ساعت ۱۰ و نیم میاد با رادین باز می‌کنه تا ساعت ۱۱ موندم ببخشید این مادرش عقل نداره جلو دخترش رو بگیره اصلن به حرف مامانش هم گوش نمی‌ده باید با کتک ببرتش خونه ولی وقتایی باباش هست ( بعدازظهر ها به حرف پدرش گوش میده) حالا میاد اشکالی نداره ولی بهش میگم برو ساعت ۲ بابا رادین میخاد بیاد دیگه گوش نمی‌ده خیلی پروو هست بنظرتون چیکار کنم ؟؟؟؟🫠 مشکلی نداره میاد بازی میکنه ولی نه دیگه ساعت ۲ ظهر نمیره خونشون و ساعت ۱۰ و نیم شب میاد
مامان نرگس مامان نرگس ۵ سالگی
سلام..مامانا اعصابم خیلی خرده..دخترم به حرفم گوش نمیده..ما خونه یکی از فامیل ها هیئت بودیم سه شب بود که ما دو شبش رو رفتیم..از قبل به دخترم کلی حرف زدم که جای بازی نیس و اروم باش و اینا..روز اول که رفتیم با بقیه بچه ها افتادن بهم.. سروصدا کردن.. منم همش بهش تذکر دادم.. اخر سرم یه کاره رفت به صاحب خونه گفت شکلات ندارید؟؟ من خیلیی خجالت کشبدم.. چون ظرف شکلات هم که اورد جلوش به جاش ادامس برداشت..برگشتیم خونه گفتم اگر قراره این کارهارو کنی فردا شب نمیریم.. و بستنی و پارک هم فعلا خبری نیس.. شب دوم نرفتیم...امشب هم که رفتیم دوباره افتاد به بچه ها یهو وسط عزاداری با صدای بلتد بچه هارو صدا زد..منم عصبانیشدم رفتم تو اتاق بهش گفتم اینجوری قول دادی و پاشو بریم و اینا.. گفت نه بمونیم.. منم دستش رو یکم فشار دادم گفتم اصلا برای چی با بزرگتر از خودت و پسرا بازی میکنی.. خیلی اعصایم خرد شده.. واقعا انگار دارم با دیوار حرف میزنم.. خسته شدم ازبس حرف میزنم و تذکر میدم اونم کار خودش رو میکنه...اینم بگما..تو اون جمع فقط من داشتم به بچم تذکر میدادم...یکی از مادرا که داشت کمک میکرد و بجه اش زیاد صدا میداد اصلا عین خیالش نبود.. حالا همش عذاب وجدان دارم که من چرا دخترم رو همش دعوا میکنم اینجور جاها..