سلام مامانا بیایید یه راهنمایی میخوام ازتون
من خیاطم کاور مبل میدوزم از عید تاالان کارنکردم بخاطر بارداری و بعدم زایمان و اینا
الان میخوام کارمو شروع کنم ولی دو دلم نمیدونم چیکارکنم با بچه میترسم نتونم بدوزم چون کلا خیلی کار اعصاب خوردکنیه الانم با بچه نمیتونم از پسش بتونم بربیام یان
شوهرم تو اسنپ کار مبکنه هرچی بهش میگم بخیر اکثر اوقات میگه ندارم منم دیگ چقدر کوتاه بیام خسته شدم همش حسرت همه چیو بکشم دخترم الان ۲روزه پاهاش عرق سوز شده چندتا پماد خودم داشتم زدم ولی خوب نشد دیشب بهش میگم برو از داروخونه پماد بخر میگه تو میخوای الکی پول خرج کنی🥲
دیگ بچه را نشون دادم‌میگم ببین چقدر عرق سوز شده بنظرت این الکی خرج کردنه بعد یکی محکم زده وسط کتفام و قهر کرده خوابیده😔
من‌میگم کار کنم حداقل اینجور موقعها ب این رو نزنم خودم پاشم برم برا بچم یچی میخوام بخرم بنظرتون چیکارکنم از طرفی میکنم وظیفه اونه باید نیاز هامونا فراهم کنه ولی وقتی فکرشو میکنم میگم اون تو قسطاش و خرجی خونه مونده اینکه ک دیگ‌نمیاد ب من پول تو جیبی بده یا برا بچه یه چیز اضاف بخره میگم حداقل این هنری ک دارمو خرج کنم برا خودم و بچم یکم سختم میشه باید از استراحتم بزنم باز باید با مشتریهای مختلف سرکله بزنم ولی چاره ای ندارم
خیلی دلم گرفته خیلی ناراحتم درد دلمو بهیچکس نمیتونم بگم
راستش خیلی خسته شدم از زندگیم
تامیام حرف بزنم میگه ول کن .بعدا میخریم .ندارم...
منم خیلی قانعم و میسازم باهاش ولی اگه خودم بودم طوری نبود دیگ نمیتونم ب بچه بگم شیرخشک نخور یا پوشک نخواه ک اینا جز نیازهای اصلیمونه
بنظرتون کار کنم یا نکنم با شرایطی ک دارم ؟؟

۷ پاسخ

اگه قبلابودبهت میگفتم دندش نرم چشمش کوربره کارکنه خرجیتون بده‌ولی الان واقعادلم برامردای که زحمت میکشن امادرآمدهای کمی دارن میسوزه همیشه شرمنده خانوادشون میشن.کارکردن بابچه سخته خیلی سخته ولی خوب رفته رفته عادت میشه برات فقط یادت باشه حوری نباشه که به زندگیت وبودن بابچت لطمه بزنی

خیلی خوبه یه هنری داری میتونی درآمد داشته باشی .فعلا در حد کم سفارش بگیر تا انشاءالله بچت بزرگتر بشه .واقعا زندگیا سخت شده

مشکل بعضی از ما مامانا اینکه هی کوتاه میایم قانعیم ولی این اصلا خوب نبست از همون اول باید ازشون بخایم ولی حالا دیگ کاریش نمیشه کرد
خودت ب نظرم اگ میتونی کار کن چون تو این زمونه ی دست تنها صدا نداره

عزیزم من یه چیز بگم ناراحت نمیشی منم جای خاهرت ۱۰ سال زندگی مشترک دو تا دختر مث دست گل دارم یکیش ۷ سالشه یکیش ۱.۵ سالشه ببین تو خرج نکنی یکی دیگ میکنه یه پماد آخرش ۲۰۰ تومنه چرا باید بزنه پشتت اخه یه چی طلب داشته باشه قلقش ببین چطور، خرجت بکن از کم شروع کن تا زیاد این مردا خوب ندارن محبت نمیفهمن همشون همینن بزار یجا که نشستی به گذشته نگاه کردی نگی کاش این کار میکردم یا اون کار از عالم و ادم قرض داشته باشه تو هم بگیر.کار بکن خیلی خوبه دستت تو جیب خودت باشه ولی ۱/۳خرج کن بقیش بگو قسط شد و نداد و فلان تا الان متکی به توبوده عادت کرده عادتش از سرش بپرون یبار وایسا یه عمر راحت

راستی لباس هم میدووزی؟؟

سلام ب روی ماهت، دردرجه ی اول ک اون وظیفشه درسته، ولی اگر میبینی نداره واقعا پس یجورایی توام باید کمک کنی وظیفه دوتاتونه ک این بچه رو ب بهترین شکل ممکن بزرگ کنین، اما اگر داره و نمیدت این قضیش فرق میکنه باید بده پول

کارکن حجم کارت کمترباشه ولی زیادخودتوخسته نکن دست ب جیب بودن نعمته واقعا تواین دوره

سوال های مرتبط

مامان لوبیا کوچولو مامان لوبیا کوچولو ۱۰ ماهگی
جواب دکتر و با نامه احیانکردن بچه رو بردم پیش دکتر خودم .
اونم گفت خودم میام سر زایمانت
من از قبل ماماهمراع میخاستم بگیرم .
زنگ زدم به یه شماره که یه دکتر دیگ بهم داده بود قبلن برا اینک ماما همراه بیاد
من زنگ زدم به یه خانوم ک ندیده بودنش ن میشناختم.گفتم یکی بیاد سرم دادن نرنه اگر من هرچی گفتم و کاری کردم ناراحت نشه.چون اصلا وضعیت روحی خوبی ندارم .گفت چرا و من سر بسته توضیح دادم
و اون خانم کلی بهم امید داد ‌.برعکس دکترای دیگ ک دعا کن بمیره و ...از این حرفا.ته دلم ی کوچولو امیدوار شذم.گفت خودم مشهدم نمیتونم ولی خانم فیض آبادی میگم بیاد.گفتم نمی‌دونم دیگ خودت هماهنگ کن من حالم خوب نیست.گفت با کوچیک ترین درد برو بیمارستان.
من چندروز بعد دردام شروع شد رفتم بیمارستان زنگ زدم به دکترم و ماما
تا رفتم بالا دکترم اومد دیدم به همه مامانا اونجا دستگاه ضربان قلب و اکسیژن بچه وصل ولی دکتر من ک اومد گفت مریض من نیاز ندارع
چون فکر میکرد بچم مرده یا بچه ای ک مرده حساب میشه لازم ب این ندارع ک کی اکسیژن از دست میده با ن
اومد به بقیه دکتراگفت به مریض من کاری نداشته باشید تا صب زایمان کنه که از آزمایشگاه بیان از بچه آزمایش بگیرن
)قرار شد از آزمایشگاه بیان خون بگیرن ببرن آزمایش کنند ک چرا تو هفته آخر این همه بچه مشکل داره.چون فکر میکردم بچه دنیا بیاد احتمال۸۰درصد همونجا بمیره قرار شد من صب زایمان کنم ک بتونن خون بگیرن.میگفن۳۰مل پول آزمایش چون ما کلی خرج دکترا کرده بودیم عملا نه پول داشتیم نه حال و حوصله اینک جواب آزمایش بیاد ببینیم چرا بچمون اونجوریه)
خلاصه من۳سانت ک بودم زنگ زدن ماماهمراه اومد.