۹ پاسخ

من پسرمو گرفتم اصلا یه قطره اشک نریختم خدارو شکر پسرم داره بزرگ میشه داره مستقل میشه شماهم به چیزای خوب فکر کن

سلام عزیزم
خوبی ؟

هدیه جان من تدریجی از نویان گرفتم خدا رو شکر طولانی بود ولی خیلی بی قراری کم بود ..

اول اینکه چون گندم با شیر میخوابه باید یه کاری کنی که بدون شیر بخوابه

نمیشه همزمان تو تغییر انجام بدی آسیب می بینه

من فکر کنم فقط میخواستم از شیر بگیرم خیلی خوشحال بودم 😅

ببین مسیحا اصلا نمیخوابید من برقا رو خاموش کرد بهش شیر پاستوریزه دادم اولش نخورد ولی بعدش خورد جاشم انداختم خودمم پیشش دراز کشیدم واسش قصه خوندم خوابید ۳ روز این روتین رو ادامه بدی تمومه

من روشکمم میخوابونم‌میمی هاروبوس میکنه سرشومیذاره روشون میخوابه

من وقتی بچمو ازشیر گرفتم انگار دنیا رو بهم داده بودن از خوشحالی
خیلی اذیت بودم وقتی شیر میدادم

من وقتی بچمو ازشیر گرفتم انگار دنیا رو بهم داده بودن از خوشحالی
خیلی اذیت بودم وقتی شیر میدادم

۲،۳ روز همینه ولی بعدش خودش میخوابه دیگه

اخ ننه گریه نکن 😢

منم خیلی ناراحتم باز مخصوصا بوس میکنه سینمو دلم کباب میشه ولی خب همه بچها ی روزی بزرگ میشن خانم میشن باز من از الان فکر مدرسشم 🥲😅

سوال های مرتبط

مامان دلسا و پارسا💙 مامان دلسا و پارسا💙 هفته بیستم بارداری