من از روزی که باردار شدم از درد رنگ آرامش ندیدم ولی بازم شکر اگر فکر کنید و برنامه ریزی شده پیش برید خیلی هم سخت نمیشه
برای من ک راحت بود
دومی ام تو راهه
من ک از وقتی مادر شدم رنگ آرامش رو ندیدم و برگ جدیدی از زندگی پر چالش و روزای سخت برام باز شد و رابطم با همه حتی شوهرم کمرنگ وحتی میشه گفت محو شد مثل دوتا هم خونه شدیم باهم ب خودم هیچ وقت نتونستم برسم هیچ وقت مرتب نبودم تایم برا خودم نداشتم ک فقط ب بچه هام برسم نهار بپزم شام بپزم براشون مرتبشون کنم بهشون برسم. من ک شکر میکنم اما بدترین روزامو گذروندم و سخت گذشت واقعا. الآنم ک باردارم افسردگی فشار روحی کاری خونه بالاس. بچه هام نیاز. ب مادر پر انرژی دارم و من باردار تنها مجبورم با ساز اونا برقصم
کلا مادر شدن یه مسئولیت سختیه ک اول باید کاملا اماده باشی بعد اقدام کنی
تا یکسال اول سخته بعدش خیلی راحتتر میشه مخصوصا از یکسال و نیم به بعد ، من تازه داشتم راحت میشدم که باردار شدم
حالا همه درست هم میگنا،احساسم اینه واقعا مادر شدن در کنار سختیاش شیرینه،اینکه یه موجود معصوم و کوچولو که از وجودتونه بیاد تو زندگیتون خیلی قشنگه،ولی خب همه اینا باعث نمیشه چشمم رو واقعیت ببندم😅
عزیزم تا دوسال اول سخته بعدش خیلی بهتر میشه پسر من کولیک داشت و شب تا صبح تو بغلم بود نمیتونستم یه لیوان آب بخورم اما الان خداروشکر ۴ سالشه و بازی میکنه و من از دیدنش کیف میکنم
هرچیزی سختی داره ولی درکنارش لذت هم داره.تو سرکارمیری که پول دربیاری بابت اون پول دراوردن باید سختی بکشی.بچه هم همینه سختی داره خستگی داره.اما یه لبخند میزنه بهت کلی جون به جونات اضافه میشه انگار دوباره متولد میشی
همیشه خداشکر کنید ما چشم انتظاراا برا داشتنش به خدا التماس میکنیم سختیاشم شیرینه
تنها دلیلی که دیر بچه اوردم همین بود
هنوزم کاملا باهاش کنار نیومدم
فقط به لحظه ای فک کن که بچتو بغل میکنی عزیزم،اینارومیگن ولی همه چشم انتظارن برا بغل کردن بچشون 🙏🏻✨
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.