۹ پاسخ

بازک ته دلت دلسوزی کردی تو عه

مبارکت به

افرینکبهترین‌کارو کردی تا میتونی به خودت احترام بزار
از خانوادت چه خبر زنگ‌میزنی

خوب کردی ب مرد نباید رحم کرد

خوب کردی

افرین اصلا ب این مردا خوبی نیومده

افرین اره ب این مردا هرچی رحم کنی بیشتر زنای دیگ ب چشمشون میان

مبارکت بیت

کاری چاکت کردووو

سوال های مرتبط

مامان شاهانمون مامان شاهانمون ۱۷ ماهگی
سلام مامانای قشنگ روز همتون مبارک باشه با یک روز تاخیر🥺❤️ شماهایی ک شب بیداری میکشین حرص غذا نخوردن شیر نخوردن... نینیاتونو میخورین و کسیم درکتون نمیکنه🥲 خاستم بگم تو خیلی قوی ای مخصوصااا مامان اولیا ک سن کمی هم داریم اکثرا🥹💕

من دیروز با ی جعبه شیرینی و ی شاخه گل رفتم دیدن مامانه اسمونیم❤️‍🩹 بعد دیدار با مامانم با ی کیک خوشگل اومدیم سمت مادرشوهر( شهرستان) این هفته شیفت شوهرم روز بود گفتم بریم باز صب تا شب تنهاییم شاهان حوصلش سر میره خیلی دلش میگیره عین ادم بزرگا تنهام میبرمش مثلا پیاده روی ولی خب بازم ب دلش نیس
خلاصه شیرخشک پوشک خوردنی و دارو قطره همه چی زیاد براش اورده بودم من موندم و شوهرم رف شهر خونمون 🙂 گفتم ی چن روز بمونم هم شاهان اینجا بهش خوش میگذره دوسش دارن بازیش میدن بهش میرسن هم ی چن روز مغزم رفرش شه🤭😅💆 از بچه داری و اشپزی خونه داری....☹️
خلااصه روز مادر ماهم اینگونه گذشت🫠
شما چ حال چ خبر یهویی دلم خاست بیام یکم باهاتون حرف بزنم🤭😍

عکس هم میز ساده دیشب خونه مادرشوهری🥰
مامان آوین مامان آوین ۱۶ ماهگی
دیشب ساعت ۶ صب خابیدیم دخترم ساعت ۱۰ بیدار شد هی ام گریه میکرد ت خابم بعد تا صبحانه دادم و کارای خونه ساعت شد ۲ و نیم خوابوندمش باباش با سر صداش بیدارش کرد ساعت ۳ بیدار شد دیگ ناهار باباشو دادم کارای خونه لباساش عوض کروم شستم ب باباش گفتم نگه دارش تا من ناهار بخورم گفتش ک میبرمش پایین خودمم پیش‌پیششم خونه مادرشوهرم آقا بردن همانا یدفعه صدای جیغ و گریه بچم شنیدم دویدم ت رله پله با مادرشوهرم اینا قهرم دیدم دختر خاهرشوهرم در باز کرد گفتم چرا گریه میکنه گف هیچی بخدا استرس داشت از دختر خاهرشوهر بزرگم پرسیدم گف هیچی از برادرشوهر پرسیدم گف خورده زمین گفتم خوب بگین چطوری افتاده برادرشوهر رف تو اعصابم خورد شد شوهرم بیرون بود گفتم چرا بچه رو گذاشتی رفتی چنان پرخاش کرد بهم جلو همه فقد میخاسم ی ناهار بخورم ساعت ۵ و نیم بعد ازظهر همه چیو باهم میخاد هیچ کاری هم نمیکنه خیلی مراقب دخترم نمی‌نمیوفته اما همش میوفته این‌هم حداقل نمیگن چطوری افتاده صدری گفتم بچه بو تنها نزار باهاشون