۱۴ پاسخ

وقتی خونه خواهرمادرش همونجاس ببره اونجا
بنظرم قبول نکن
چندبار بگی نه خودش میفهمه دیگه نیاره

والا این دور زمونه نباید مسئولیت بچه بقیه رپ به عهده بگیرین. کوچیک ترین اتفاقی ک بیوفته دردسر میشه براتون.

اصلا قبول نکن

اصلا حس بد نداشته باش. اونا خیلی پررو هستن و ما هم بی زبون . اگر اونا جای ما بودن صدرصد به حرف میومدن و مارو ضایع میکردن .ولش کن بی خیال باش .مشکل اونه نه تو . شما مسئول بچه داری اونا نیستی که خواهر

عزیزم دختر مردم مسولیت داره اصلا بحث قندون و و این چیزا نیست خدایی نکرده اگه بلتیی سرش بیاد همین مادر مو‌ب سرت نمیذاره و اینکه کسی ک بچشو همه جا میذاره دیگه خودتون میبینید توی جامعه حتی به بچه چند ماهه هم بعضیا تجاوز کردن حساب کن جایی دیگه ی بلایی سرش بیارن بعد ب اولین کسی ک مضنون میشن شمایی

چقد بچه روداریه‌ اگ من باشم اصلا راه نمیدم نمیزارم با دخترمم قدم برداره‌

من اصلا مسئولیت بچه کسی رو قبول نمیکنم.یهو توی خونه من اتفاق بدی براش بیوفته صد تا صاحب پیدا میکنه.

جوابتو خوندم نزار بیاد بهونه بیار هربار

اصلا خودتو سرزنش نکن .بهترین کارو میکنی که مسیولیت قبول نکنی .همون مادر اگر کوچکترین چیزی پیش بیاد شما رو مقصر میدونه . مهم تر اینکه میگی دخترش رفتار خوبی نداره

بنظرم قبول نکن شما اختیار زندگی خودتو داری میتونی راحت بگی من نگهنمیدارم تعارف نداری ک ب هیچ عنوان امانت قبول نکن اگ رفتارش بد باشه رو‌بجه توام تاثیر میزاره

من خودم ازادشهری ام الان یساله پیشوا زندگی میکنم

عیبی نداره عزیزم باید نه گفتنو یاد بگیری خدا نکرده اتفاقی بیوفته برا بچش بعدش گردن تو میوفته که میگه خونه شما بوده بعدشم ادم خودشم نیاز به ارامش داره

خوب کردی اصلا حس بدی نگیر وظیفه شما نیست از بچه اش نگهداری کنی، دفعه بعد هم بگو میخوام برم بیرون بزارش خونه ی مامانت یا خواهرت

مسئول بچه مردم نیستی ولی شاید جای امنی نداره

سوال های مرتبط

مامان کارِن✨️🧸 مامان کارِن✨️🧸 ۲ ماهگی
خیلی خستم امروز🦥
فعلا برنامه ی خاصی ندارم تا ماه دیگه خریدامو شروع کنم😶دیشب شوهرم میگه تو چرا هیچی نمیخری برای بچه، گفتم فعلا زوده😁عجله نکن
تو دلم گفتم کاشکی تو به فکر کادو زایمان باشی🦧میگم خیلی عجیبه یه موجود زنده تو بدن یه موجود زنده ی دیگه، زندگی میکنه😶‍🌫️بعضی وقتا میترسم از این موجود🤐مثلا یه پسر تو شکم یه دختر😦عجیبه
بچه که بودم یه بار از مامانم پرسیدم زایمان طبیعی چه جوریه شاید ۸ سالم بود🤣گفت خدا شکمتو باز میکنه بچه میاد بیرون باز میبینده🤣🤣گفتم یعنی چی؟ گف نافت باز میشه بچه میاد بیرون باز بسته میشه🤣🤣🤣تو عالم بچگی دغدغم نافم بود... همچنان جاهل و نادان بودم تا ۱۳ سالگیم که پریود شدم و خالم گف از همون جایی که خون میاد بچه هم میاد گفتم یا خدااا اینجا که سخت تره....در همون عالم بچگی از مامانم پرسیدم خانوما چه جوری باردار میشن؟ گف میری به دکتر میگی بچه میخام بهت قرص میده میخوری باردار میشی😅😅 باز دوباره تو همون زمان ۱۰ ۱۱ سالگی دوستم گف باباها جیش میکنن تو مامانا بچه درست میشه🤣🤣🤣د ه ن ت سرویس
روزی که فهمیدم از یه س و ر اخ هم پریود میشی هم باردار میشی و هم زایمان میکنی
دیگه اون غزل سابق نشدم😶