سلام قشنگای من
زمانی که شاغل بودم تو محل کارم ،یه پسره ازم خوشش اومد یه مدت کوتاه باهم تلفنی صحبت کردیم بعد دیدم خیلی بچه س و مرد زندگی نیست گفتم من نمیتونم ادامه بدم،خلاصه همش اصرار میکرد و مدیرمون رو چندبار واسطه کرد که بیاد خواستگاری،انگشتر خرید و گفت برای نشونه هروقت اومدیم خواستگاری میارم برات ،عکسمو خودش طراحی کرده بود،خلاصه خیلی عاشق بود
بعد گفت من هیچوقت از تو دست نمی‌کشم مگر اینکه ازدواج کنی
بعد من عقد کردم ،چندماه بعدش به یکی دیگه از همکارام پیشنهاد ازدواج داد و اونم فوری قبول کرد و ازدواج کردن،الانم یه دختر دارن
بعد امروز تو اینستاگرام دیدم به من درخواست داده،منم سریع درخواستشو حذف کردم
شاید از اینکار هدف خاصی نداشته باشه و فقط محض کنجکاوی باشه ولی من هیچوقت نمی‌خوام کوچکترین کاری کنم که اون آدم هوایی بشه و یاد گذشته بیوفته و نسبت به زنش سرد بشه
یا اینکه خودم بخوام با دیدن عکساش یا هرچی ،به احساس شوهرم خیانت کنم ،من زندگیمو دوست دارم با همه ی مشکلاتی که داریم
خیانت از همین چیزای کوچیک شروع میشه

۸ پاسخ

رحمت به سفره ای که پای اون رشد کردی

آفرین بهت باریکلا شیر پاک خورده ای آدم درست حسابی یعنی تو 👏👏👏👏👏

عزیزم به خودت افتخار کن 🌸🌸🌸

دمت گرممممم

آفرین عزیزم بهترین کارو کردی ♥️♥️

دقیقا افرین بهت
معلومه ادم ریشه داری هستی
کاش مردا هم بیشتر مواظب این رفتاراشون بودن

کار درستی کردی عزیزم . زن و مادر و همسر اگاهی هستی . احسنت

تو یه خانم بالغ و بسیاااار عاقلی

سوال های مرتبط

مامان لاوین مامان لاوین ۳ سالگی
تجربه شخصی من در مورد از پوشک گرفتن
اول اینکه همه بچه ها مثل هم نیستن، اینکه میگن پوشکو حذف کردی دیگه تمام دیگه نباید برگردی به پوشک برای همه بچه ها صدق نمیکنه، بعضی از بچه ها از جمله دختر خودم شخصیت مستقل و به شدت منطقی دارن و دوست دارن خودشون تصمیم بگیرن، در مورد این بچه ها اگر پوشکو به یک باره حذف کنی نتیجه عکس میگیری، کاری که خودم کردم این بود که وقتی میخواستم از پوشک بگیرمش از یک ماه قبل بهش میگفتم مامان برو از تو کشو پوشک بیار اینطوری مطمئن میشد که پوشک هست و تمام نمیشه و طی دو هفته اصلاااااا درمورد اینکه دیگه پوشک نپوش و بزرگ شدی و ... حرفی نزدم، کاملا اختیارو دادم به خودش و حتی وقتی میگفت مامان بهم بگو بزرگ شدی میگفتم مامان ناراحت میشی من نمیخوام ناراحتت کنم هرموقع خودت تصمیم گرفتی من کنارتم،اینطوری واقعا حس کرد که خودش داره تصمیم میگیره اما در واقع من شرایطی فراهم کددم که تصمیمی من میخوام و درسته رو بگیره، روز اول خودش گفت پوشک نمیخوام منم نپوشیدم براش اما بعد از ۳ ساعت گفت پوشک داریم گفتم بله مامان برو بیار، روز دوم ۵ ساعت بدون پوشک بود و البته ازم پرسید طوری نیست تو شورتم جیش کنم گفتم اصلا، حتی اینکارم بکنی من لازم دوست دارم. روز سوم باز پوشک پوشید و از روز چهارم گفت پوشک نمیخوام و تا ۴ روز توی شورتش جیش میکرد اما تو دسشویی از روز پنجم با تشویق و جایزه شورتشم در آورد و بدون شورت جیششو کرد.
نکته دوم اینکه بعصی مادرا توی گهواره میگن از پوشکش بگیررررش گوش نده به این حرفا که بچه باید آماده باشه و ... اما واقعا امادگی بچه اولین و مهمترین شرطه، اگه بچه آماده باشه این پروسه راحتترین بخش بچه داری میشه
مامان قندلی❤️ مامان قندلی❤️ ۳ سالگی
سلام به همه مامانای گل
گفتم اول از همه بیام یه تشکر ویژه از مامان ایلیا بکنم که با راهنمایی های دیشبشون باعث شد صبح با انرژی بهتری بیدار بشم و به بدغذایی و اینکه الان هیچی نمیخوره فکر نکردم☺️
صبح که پسرم بیدار شد اولین کاری که کردم گفتم امروز دلم میخواد تو برامون صبحونه درست کنی بیا میخوایم نیمرو درست کنیم یه ماهی تابه آوردیم با سه تا تخم مرغ گفتم تو بشکن خلاصه با کلی خنده و شوخی و اینا تخم مرغ ها رو شکست بعد گفتم حالا بزارم رو گاز تا بپزه و دستپخت پسرم رو بخوریم آماده که شد هی تشویق که وای جقدر خوشمزه درست کردی و اینا اونم از ذوق اینکه چه کار بزرگی کرده تقریبا یه دونه نیمرو خورد و بعدشم چون عاشق شیرکاکائو یه فنجون خورد☺️ خلاصه ناهار هم براش کته با هویج و سیب زمینی و مرغ درست کردم با مشارکت هم که اونم تقریبا دو سومش رو با ماست خورد باورم نمیشد🙃 از خوشی نمیدونستم چکار کنم؟!
ادامه در کامنت میگم خیلی طولانی شد اگه دوست داشتید لایک کنید بالا بمونه شاید به درد یه مادری که فکر میکنه بچه ش بی اشتهاس و کلافه شده بخوره❤️
مامان جوجه مامان جوجه ۳ سالگی
سلام به همگی
امشب میخوام تجربه ی خودمو از پوشک گیری بچم باهاتون در میون بزارم
اول اینکه به خودم تبریک میگم بچمو از پوشک گرفتم هرچند طول کشید هرچند سخت بود هرچند از شلوار پی پی و جیش با دست شستن هلاک شدم، هرچند از استرس میرفتم جایی که نکنه بچم خرابکاری کنه و...نزدیک به یکسال!!!!!!😑 😭😫. ولی خدارو شکر تموم شد تموم تموم و واقعا یه اخییییییش لازم داشتم
الان که دارم براتون تاپیک میزارم نزدیک به دوم ماهه که پی پی رو خودش تو دستشویی انجام میده و جیشش نزدیک به یک ماهه و دیگه شلوارشو کثیف و خیس نمیکنه هوراااااا💪🌹😘😍🥲🤸💃💃
من توی این مدت یکساله هر کاری که فکرشو بکنید کردم، از برنامه کودک آموزشی ، نقاشی ، تزیین دستشویی ، دادن جایزه و تا جایی که تونستم سعی کردم عصبانی نشم و.......ولیییییی هیچکدوم به اندازه ی تشویق گروهی موثری نبود، پسرم تابستون هم هر چند وقت یه بار میگفت پی پی دارم ولی دفعه ی بعدش می‌ریخت تو شلوارش ، جیش که اصلا نمیگفت و باید خودم میبردمش
تا اینکه یه شب مامان و خواهرم اومدن خونه م و من از قیافه یک پسرم فهمیدم که پی پی داره بردمش دستشویی موقعی که اومدیم بیرون به مامانم و خواهرم گفتم که پسرم تو دستشویی پی پی کرد و براش دست بزنین هر سه تامون با هورا و آفرین براش دست زدیم نگم براتون از اون شب به بعد دیگه پی پی شو تو شلوارش نکرد🥲🙂، جیشش هم با این روش اوکی شد
میخوام بگم که تشویق اینقدر میتونه موثری باشه و به بچه هاتون سخت نگیرید اوکی میشن🙂❤️
مامان مهیار مامان مهیار ۳ سالگی
خانما یه مشورت میخام ازتون
پایین خونه مادرشوهرم اینا یه زن و شوهر افغان اومدن جدیدا اجاره کردن که یه دختر تقریبا دوساله دارن (شوهره چندساله اینجاست کارگره میشناسیمش)آدمای خوبی هم هستن
پسرم چندبار داخل کوچه مون با دخترشون بازی کرده
امروز من خونه مادرشوهرم داشتم نهار درست میکردم یه لحظه پسرم از پله ها رفت پایین و رفت خونشون من خواستم برم بیارمش چندبار صداش کردم دیدم خانمه میگه بزار باشه بازی کنه گفتم اذیتتون میکنه گفت نه کاری نداره داره بازی میکنه
من تقریبا یه ربع صبر کردم بعد رفتم دنبالش بیارمش دیدم مامانش یه پفک بزرگ باز کرده جلوشون گذاشته پسرم با چه حرص و ولعی داره پفک میخوره(من زیاد چیپس و پفک به پسرم نمیدم مخصوصا نزدیک ناهار)خودشم داشته داخل حمام لباس میشسته
خونشون تقریبا تمیز بود ولی من متاسفانه خیلی بددلم نمیدونم چرا از اون شرایط خوشم نیومد
پسرمو بسختی راضیش کردم بیارم خونه خانمه خیلی مهربون بود به پسرم گفت حالا یه بوس به خاله بده برو خودش صورت پسرمو بوسید
خلاصه من پسرمو آوردم بالا چون پفک زیاد خورده بود اصلا نهار نخورد ..اینم بگم این بنده خداها اصلا غذا درست نمیکنن یعنی من اصلا ندیدم فقط چیپس و پفک‌و کیک و کلوچه مغازه رو میخرن
پسرم بعد نهار باز میخاست بره خونشون من بلند گفتم پس خونه نرو فقط تو حیاط با نینی بازی کن فکر کنم از اینکه گفتم خونه نرو خانمه یه کوچولو ناراحت شد
حالا سوالم اینه شما جای من بودین میزاشتین بچتون بره خونشون باهاشون بازی کنه یا نه؟؟
اینم بگم دختره اینقدر خوشگل و بامزست که همه ازش خوششون میاد و باهاش بازی میکنن
فقط بگین من اجازه بدم پسرم بره یا نه
چون اینا تازه اومدن فعلا هم هستن دوست ندارم پسرم عادت کنه
اصلا خیلی درگیرم نمیدونم چیکار کنم