۹ پاسخ

من که تک فرزندی

سلام گلم مرض داشتم😂😂😂
ولی کلن میمرم براشون خیلی سخته ولی سختیش مال دو س سال اوله تا از اب و گل در بیان بعدش دوستای خوبی میشن براهم

بنظر من تو شرایط وحشتناک اقتصادی الان همین یه دونه هامون ظلمه بخدا چه برسه فکر کردن به دومی و سومی. معلوم نیس چه آینده ای در انتظارشون هس. خداروشکر منو همسرم بشدت موافق تک فرزندی هستیم وهیچ چیزی تصمیممون رو عوض نمیکنه

من دوست داشتم بچم همراه و همبازی داشته باشه خیلی هم نگران بودم نکنه نتونم دوباره باردار شم
همش فکر میکردم خب من تا کی جوونم و به درد دلش میخورم رفیق و فامیل که نمیشه روشون حساب کرد (گاااهی خواهر و برادرا هم همین میشن ولی خب درصدش کمتره بهر حال هم خون هستن و خدا بخواد میتونن پشتیبان خوبی برای هم باشن)
خدا لطف کرد اولی یه سالش بود دومی رو باردار شدم
الانم حتی بازم دوست دارم بیشتر باشن اما هنوز دومی کوچیکه ان شالله یه نفسی بگیریم بعد برای بعدی اقدام کنیم
خودمم دو تا بودیم فقط ی برادر و تفاوتمون ۶ ساله خیلی نتونستیم همبازی و همدم باشیم هیچ وقت دوست خوبی نداشتم یا اگه داشتم رفتن شهر دیگه یا بهر حال نشد ادامه دار باشه دوستیمون
یه حسرتی تو دلمه که میخوام بچه هام نداشته باشن و اغنا شن

من دخترم ۲۹ روزه بدنیا اومده . ناخواسته باردار شدم . اوایل بارداری فقط گریه میکردم . ولی کم کم باهاش کنار اومدم . الان با وجود پسرم خیلی سختمه ولی باز شکر خدا ، خدا یه دختر ناز و سالم بهم داده . روزی هزار بار خداروشکر میکنم و خیلی خوشحالم ک بچم در اینده تنها نمیشه .

سلام
مم پسرم رو با اصرار بچه اولم آوردم ک همش میگفت من تنهام خواهر برادر میخوام یه جور بود ک التماس و گریه و دعا میکرد
وگرنه من اصلا شرایط روحی و جسمانیشو نداشتم
الانم دخترم ۹ ساله و پسرم ۳ سال جونشونو واسه هم میدن
ولی چالش‌های سختی داریم توو خونه

من فقط بخاطر تنها نموندن دخترم دومی روآوردم که بعدها نگه من چراتنهام همه خواهر برادر دارن.....دخترم فوق العاده شلوغه وتنهایی حوصلش سرمیره
معلوم نیست من چقد زنده باشم حداقل یکی از پوست وگوشت خودش داشته باشه تواین دنیا هروقت دلش گرفت شماره اش روبگیره

سلام بچه اولم ۸ ماهش بود دومی باقرص جلوگیری باردار شدم
دیگه نگه داشتم و الان عاشق هر دو هستم
اما خیلی سختی زجر دارم میکشم به خاطر مسئولیت و سختی بچه داری

دوستم من بچه اولم یه سالش بود که دومی باردار شدم.
واقعا سخت گذشت دوتا بچه کوچیک . دست تنها. بدون تفریح. خونه نشینی های طولانی.

پس بچه دوم باید شرایطش مهیا باشه...اقتصادی . نیرو کمکی. کمک همسر. روحیه خودتون چون خیلی سخت میشه زیاد دوتا بچه.

انشاالله تصمیم درستی بگیرید وهرچی صلاح هست همون بشه

سوال های مرتبط

مامان پسر شجاع♥️ مامان پسر شجاع♥️ ۳ سالگی
سلام به همه مامانای گل
گفتم اول از همه بیام یه تشکر ویژه از مامان ایلیا بکنم که با راهنمایی های دیشبشون باعث شد صبح با انرژی بهتری بیدار بشم و به بدغذایی و اینکه الان هیچی نمیخوره فکر نکردم☺️
صبح که پسرم بیدار شد اولین کاری که کردم گفتم امروز دلم میخواد تو برامون صبحونه درست کنی بیا میخوایم نیمرو درست کنیم یه ماهی تابه آوردیم با سه تا تخم مرغ گفتم تو بشکن خلاصه با کلی خنده و شوخی و اینا تخم مرغ ها رو شکست بعد گفتم حالا بزارم رو گاز تا بپزه و دستپخت پسرم رو بخوریم آماده که شد هی تشویق که وای جقدر خوشمزه درست کردی و اینا اونم از ذوق اینکه چه کار بزرگی کرده تقریبا یه دونه نیمرو خورد و بعدشم چون عاشق شیرکاکائو یه فنجون خورد☺️ خلاصه ناهار هم براش کته با هویج و سیب زمینی و مرغ درست کردم با مشارکت هم که اونم تقریبا دو سومش رو با ماست خورد باورم نمیشد🙃 از خوشی نمیدونستم چکار کنم؟!
ادامه در کامنت میگم خیلی طولانی شد اگه دوست داشتید لایک کنید بالا بمونه شاید به درد یه مادری که فکر میکنه بچه ش بی اشتهاس و کلافه شده بخوره❤️
مامان پسر شجاع♥️ مامان پسر شجاع♥️ ۳ سالگی
سلام به همگی
از شنبه پسرم رو کلاس برای روزهای زوج ثبت نام کردم با این وجود که امروز دومین جلسه بود ولی اینقدر راضیم کلا زندگیم روتین گرفته
صبح ساعت ۹ بیدار شدیم با هم صبحانه خوردیم بعد آماده شدیم ساعت ده رسوندمش کلاسش بعد یه پارک بزرگ کنار مهدش هست یک ساعت رفتم پیاده روی بعد یکسری وسایل لوازم تحریر که مربیش خواسته بود رو خریدم بعد اومدم خونه کل خونه رو جمع و جور کردم و جارو کشیدم و ناهار درست کردم الانم در حال استراحتم همسرمم رفته دنبال پسرم
همه ی اینا رو گفتم که حرف این خاله خانباجی ها رو گوش نکنید که میگن بچه باید خونه باشه و فلان و غیره اتفاقا بچه نیاز به ارتباط با همسن و سالاش رو داره
البته لازم به ذکره که بگم یهو نفرستادمش از مهر سال قبل اول با کلاس مادر و کودک شروع کردم بعد نم نم دیگه خودم حذف شدم و کلاساش شده هفته ای یک جلسه یک ساعت بعد دو جلسه و نم نم زیادش کردم الان رسیدیم به سه جلسه ۲/۵ ساعته در هفته
شما از تجربیاتتون بگید شاید به درد یه مادر نگران بخوره که اینقدر عذاب وجدان مهد کودک رو نداشته باشه☺️