مامانا یه مشکل خیلی جدی
کسی هست داشته باشه و راهکار بلد باشه؟

دختر من از بچگی با شوهر خواهر شوهرم مشکل داشت هر وقت اون بغلش میکرد یا بوسش میکرد خیلی جیغ میزد و گریه میکرد منم سریع میگرفتمش

ولی الان دخترم دیگه با هیچ کسی مشکل نداره و اضطراب جداییش تموم شده فقط با اون مشکل داره

تا میبینش به قدری گریه میکنه و جیغ می زنه که ما مجبور میشیم سریع مهمونی رو ترک کنیم

باهاش خیلی صحبت میکنم تو خونمون که عمو مجید خوبه مهربونه دوست دارم
ولی فقط یک کلام میگه من دوسش ندارم میگم چرا میگه عمو مجید گندست(چاقه) میخواد منو بخوره😬 میخواد منو بکشه

موندم چکار کنم تصمیم دارم جاهایی که اونا هستن تا اطلاع ثانوی نریم چون بچم واقعا اذیت میشه

بچه منم با داداشم طفلی خیلی لج بود داداشم ریش بلند داره .آنقدر بهش محبت کرد تا دیگه دخترم شل کرد امسال داییش عشقشه خداروشکر

شاید یه ادایی دراورده توبچگی ترسیده ازش.قیافش ناجوره؟

پسر منم همینه..با شوهر خوواهر شوهرم خوب نیست اصلا اجازه نمیده بعلش کنه حرف بزنه یا هرچی
گریه میکنه باید بره خونش
ماهم چون مهمانیم و ی استان دیگ زندگی میکنیم بیچاره مجبوره در حدغذا خوردن بیاد و بره
اونم چاقه و..کلی با پسرم حرف زدم اصلا و ابدا خوشش نمیاد
با پدر شوهرمم همینطور بود اون دیگ باهاش کلی بازی کرد سری قبل تا پسرم باهاش یکم خوب شد