مامان ملینا مامان ملینا ۸ ماهگی
mahak mahak قصد بارداری
مامان معجزه خدا

🩷❤️ مامان معجزه خدا 🩷❤️ هفته نوزدهم بارداری
مامان کوچولو🩷🩵 مامان کوچولو🩷🩵 ۴ ماهگی
مامان ایلماه وتودلی🍼 مامان ایلماه وتودلی🍼 هفته نهم بارداری
الان 5ماه پیش پدرم سرکار بود هرروز مادرش وخواهرش میگفتن این کار ب درد نمیخوره اذیت میشه میگفتم خو براش پیدا کنید شما میگفتن ب ما چ
هفته قبل زن دایی شوهرم اومد پیشم خواهرشوهر کوچیکم هم اومد بعد تا الکی رفته گفته زن داداش ب زن دایی گفت خواهرشوهرم وشوهرم باهم رابطه دارن واایی اتیش گرفتم رفتم برنمش نذاشتن گفتن ولش کن میاد خونم میگم نیا میگع ب توچه خونه داداشم ازبس شوهرم جلوشون منو کتک میزنه ودعوا میکنه خالش اومده مرخصی دختر منو ودختر دایی شوهرم دعوا کردن دخترم اونو زد اومد لیوان محکم از دست دخترم کشید ک تزسید دوباره یجایی دیگه میخواست بزنه تو سرم دخترم بچمو کشیدم نذاشتم دستش بخوره اومدم خونه اومد در خونم دعوا کرد ک چقدر زشتی نمیذاری پچه خوهرم پیشمون بشینه واین حرفا من گفتم اکه خودت خوشگلی ب خودت نناز رفتی یزد کارگری میکنی میدی کرم میزنی هرجا هستی خون ب پا میکنی بین همه رو خراب میکنی
رفته مادرشوهرم تحریک کرده دیشب سرسنگین اومد نشست مادرم وخالم وپدرمم بودن ب شوهرم گفت دیگه حق نداری بری سرکار میخوام کوفت خوردن نرو سرکار مامانم گفت کوفت خودت خوردی چطور تو میری خوشگذرونی شوهر بدبختت میره سرکار کلی دعوا کردن حرف بد منو زد من هیچی نگفتم فقظ واگذار کردم بخدا
شوهرم الان نیمذارم با مادرم حرف بزنم خدا مادرش لعنت کنه
میگه دیگه نمیرم سرکار
بخدا تو این سه ماه بارداری هرچی گفتم دلم میخواد برام نخرید مادرم برام میاره اونم کوفتش میکنه
برام دعا کنید خدا جواب دلمو بده اگه ک نداد دیگه اعتقادمو از دست میدم همونطور ک تو ای 6سال خون ب دلم کردن خون د دلشون بشه