الان 5ماه پیش پدرم سرکار بود هرروز مادرش وخواهرش میگفتن این کار ب درد نمیخوره اذیت میشه میگفتم خو براش پیدا کنید شما میگفتن ب ما چ
هفته قبل زن دایی شوهرم اومد پیشم خواهرشوهر کوچیکم هم اومد بعد تا الکی رفته گفته زن داداش ب زن دایی گفت خواهرشوهرم وشوهرم باهم رابطه دارن واایی اتیش گرفتم رفتم برنمش نذاشتن گفتن ولش کن میاد خونم میگم نیا میگع ب توچه خونه داداشم ازبس شوهرم جلوشون منو کتک میزنه ودعوا میکنه خالش اومده مرخصی دختر منو ودختر دایی شوهرم دعوا کردن دخترم اونو زد اومد لیوان محکم از دست دخترم کشید ک تزسید دوباره یجایی دیگه میخواست بزنه تو سرم دخترم بچمو کشیدم نذاشتم دستش بخوره اومدم خونه اومد در خونم دعوا کرد ک چقدر زشتی نمیذاری پچه خوهرم پیشمون بشینه واین حرفا من گفتم اکه خودت خوشگلی ب خودت نناز رفتی یزد کارگری میکنی میدی کرم میزنی هرجا هستی خون ب پا میکنی بین همه رو خراب میکنی
رفته مادرشوهرم تحریک کرده دیشب سرسنگین اومد نشست مادرم وخالم وپدرمم بودن ب شوهرم گفت دیگه حق نداری بری سرکار میخوام کوفت خوردن نرو سرکار مامانم گفت کوفت خودت خوردی چطور تو میری خوشگذرونی شوهر بدبختت میره سرکار کلی دعوا کردن حرف بد منو زد من هیچی نگفتم فقظ واگذار کردم بخدا
شوهرم الان نیمذارم با مادرم حرف بزنم خدا مادرش لعنت کنه
میگه دیگه نمیرم سرکار
بخدا تو این سه ماه بارداری هرچی گفتم دلم میخواد برام نخرید مادرم برام میاره اونم کوفتش میکنه
برام دعا کنید خدا جواب دلمو بده اگه ک نداد دیگه اعتقادمو از دست میدم همونطور ک تو ای 6سال خون ب دلم کردن خون د دلشون بشه

۹ پاسخ

الان حامله ای، ولی بدون خودت کردی خیلی بهت گفتی نزار بچه دییگه ای بیاد گوش نکردی، الانم واقعا نمیدونم چجور مشورت یا مشاوره ای بدیم ین داستانی گفتی و با یه خانواده وحشتناک مریض و سکی استفاده کردی

اخ عزیزم
انشالله خدا خودش تقاصتو میگیره ازشون

شغل همسرت چیه درحال حاضر؟

ی مدت ازش دور بمونی شاید پشیمون بشه

وقتی آروم شد
ب آرومی باهاش حرف بزن شاید درست شد
بگو اگر اینجوری پیش بری من نمیتونم ادامه بدم
نذار نقطه ضعف ات پیدا کنه یا با گرفتن دخترت تهدیدت کنه

خدا شاهده
خدا شاهده
خدا شاهده
چوب خدا صدا نداره
اصلا صدا نداره
مطمئن باش خدا خودش انتقام دل شكستتو ميده
ديدم كه ميگم

درست میگن دوستان عزیزم. منم اونموقع که زدی بارداری خیلی تعجب کردم چون تاپیکات یادم بود میگفتی شوهرت چجور میزنتت جلو بقیه و دخترت

خدا هیچکاری برات نمیکنه چون تو برات خودت کاری نمیکنی خدا گفته از تو حرکت قضاوت نمیکنم چرا بچه دار شدی
چرا قهر نمیکنی بری خونه پدرت همون اول که کتک خوردی باید میرفتی الان هم دیر نیست

*سمی..

سوال های مرتبط