مامان آقا کارن🧡 مامان آقا کارن🧡 ۱ ماهگی
سلام مامانای عزیز خوبین
الان رفتم پیش دکترم خانوما، کلی ته دلمو خالی کرد که قندت بالاس و وزنت بالا رفته و فلان و بهمان، آخه من قدم 167 وزنمم 80 بود قبل بارداری الان شدم 88، دو هفته قبل که رفتم پیشش 86 بودم، حالا این سری کلی دعوام کرد که خطرناکه و برای بچه بده، برای خودت سخت میشه ☹️ رژیم بگیر رعایت کن و.....
قندمم جونم براتون بگه تحمل گلوکزم ناشتام خوب بود بقیش بالا بود، بعدش یه دو مرحله ای نوشت برام تو اونم ناشتا خوب بود دو ساعتش بالا بود خلاصه گفت دستگاه تست قند بگیر یه هفته ناشتا و 2 ساعت بعد صبحانه، 2 ساعت بعد ناهار و 2 ساعت بعد شامتو بگیر، منم گرفتم و امروز بردم پیشش 😢😢😢🥺کلی دعوا کرد
گفت حتما رژیم بگیر چرا دو کیلو اضافه کردی، خب الان من چی میتونم بخورم آخه 🥺 اونایی که دیابت دارن یا قندشون بالاست بیاین بگین چیا میخورین؟ چای رو با چی میخورین 😢
تروخدا نگاه کنین بخاطر یه بارداری چجوری غصه چایمو میخورم من کی انقد شکمو شدم خدا میدونه 😅
مامان مسدود شدم باز مامان مسدود شدم باز ۳ ماهگی
🍃صابون رفع تیرگی زردچوبه🍃

🎖اورجینال
_ بهترین کیفیت صابون زردچوبه دارای بارکداصالت کالا
🫚محصول معجزه گر و از بین برنده کامل تیرگی های بدن
♡رفع تیرگی در هرنقطه ی بدن از جمله: زیربغل،کشاله ران، ناحیه تناسلی، آرنج، زانوها ، قوزک پا، گردن و روشن شدن پوست صورت
♡صددرصد مواثر با 9 ترکیب اصلی ضدلک و روشن کننده ؛

ازبین برنده لکهای قوی هورمونی بدن
از بین برنده لک های ناشی از بارداری
از بین برنده ی لک های به جا مانده از جوش صورت، آفتاب سوختگی و حساسیت های پوستی.
روشن کننده رنگ پوست صورت و بدن ،مرطوب کننده و شفاف کننده پوست بدن🌸
_کاهش تولید رنگدانه تیره پوست و جلوگیری از لک افتادن پوست.
_جلوگیری از بهم پیوستن رنگدانه ها در سطح پوست بدن.
_ یکنواخت و یکدست کننده رنگ پوست بدن و صورت 🌸
♡کاهش انتقال رنگدانه به سطح پوست و دارای خصوصیات آنتی اکسیدانی بسیار قوی و جوانسازی پوست بدن و نواحی حساس بدن .

🫚طریقه مصرف:
صابون را روی پوست صورت یا بدن مرطوب، به حالت دورانی ماساژ داده تا کاملا کف کند و 3 دقیقه صبر کنید و بعد با آب ولرم بشویید.

🌈قیمت هر عدد فقط 86 تومن💴
مامان الین مامان الین ۱ سالگی
ادامه 86 خلاصه که بساط پذیرایی چیدن بعدم گفتن برو اتاق ایمان استراحت کن ، با ایمان وارد اتاقش شدیم ایمان گفت راحت باش لباستو عوض کن من میرم بیرون بعدشم رفت ساکمم از قبل گذاشته بود تو اتاق
لباس راحتی پوشیدم بعد رفتم بیرون داشتن بساط شام و اماده میکردن ، رفتم که کمک کنم ایمان گفت عشقم تو برو بشین من خودم میارم ، گفتم نه عزیزم بزار منم کمک کنم اینجوری راحت ترم ..
یه هفته ای از اومدنم گذشته خبری از هیچ کس ندارم خیلی دلتنگم ولی سعی میکردم قوی باشم ،
ایمان چند روز بعد اومدن گشت دنبال کار میگفت یه روز هم نباید بیکار باشم ، تو یه فست فودی که اسمش لاویا بود شروع به کار کرد ، ساعت کاریش از ساعت ۶ تا ۲ شب بود ، وقتی میرفت خیلی دلتنگش میشدم ، شبا منتظرش میوندم تا بیاد وقتی هم میومدم تا صبح باهم بیدار میموندیم و حرف میزدیم همون روز اولی که اومدم به دوستش که آخوند بود زنگ زد یه صیغه محرمیت بینمون خوند ، ولی خب ایمان اینقدر مرد بود که همیشه حد و حدود خودش میدونست
آواتار مامان دونه انار مامان دونه انار دونه انار ۱ سالگی
آخراش داری اذیت میکنی دیر که میزاری هیچ کمم میزاری