قصهدرمانی کودکان: درمان اختلالات روانی کودکان با داستانگویی
امروزه در فرایند درمان از روشهای مختلف برای ارتباط با کودک استفاده میکنند، مانند نقاشی و بازی و داستان. طی هزاران سال، انسانها بهوسیلۀ داستان سرگرم شدهاند، اطلاعرسانی کردهاند، از تجربیاتشان حرف زدهاند و با هم ارتباط برقرار کردهاند. با شنیدن داستان مغز انسان کورتیزول و اکسیتوسین ترشح میکند. این هورمونها به انسان قدرت برقراری ارتباط و همدلی کردن و معناسازی میدهد. انگار که داستان در دی.اِن.اِی انسان وجود دارد. از همین رو روانشناسان دریافتند که برای درمان بعضی اختلالات رفتاری و روانی در کودکان میشود از قصه کمک گرفت.
در اپلیکیشن گهواره ابزارهای مراقبت از کودک زیر نظر متخصصان، همراه با پیام مشاور در اختیار کاربران قرار دارد. همچنین کاربران میتوانند با یکدیگر در ارتباط باشند و تبادل نظر کنند. اپلیکیشن را از اینجا نصب کنید.
دربارۀ تاریخچۀ قصهدرمانی چه میدانید؟
حدود چهل سال پیش مایکل وایتِ استرالیایی و دیوید اپستونِ نیوزیلندی روشی را در رواندرمانی بنیان نهادند که امروزه با نام «قصهدرمانی» یا «روایتدرمانی» شناخته میشود. مایکل وایت متوجه شد که مراجعان نیاز دارند دربارۀ پیشرفتشان و تغییرات ظریفی که کردهاند اطلاع کسب کنند. وقتی شروع کرد با مراجعانش در این باره صحبت کردن، دریافت که ایجاد تدابیر جدید در روایتش، در سیر درمان، بسیار سازنده است. مراجعان با مشاهده و آگاهی از تجربیات دیگران یا شرایط خودشان از زبان دیگری میتوانستند بین خودشان و مشکلشان فاصله ایجاد کنند و ارزیابی کنند که کدام تجربه و راهکار را ترجیح میدهند. بنابراین این امکان برایشان فراهم میشود که انتخابهای متنوعتری داشته باشند. بنابراین این دو رواندرمانگر روش جدید درمانی خود را بر پایۀ سه اصل پایهگذاری کردند:
- قصهدرمانی روشی محترمانه است که در آن شأن و شخصیت مراجعهکننده باید حفظ شود و نباید نگاه به او نگاه به فردی خاطی یا ناقص باشد. مراجعهکننده شخصی است شجاع که میخواهد قدمی در راه رفع مشکلش بردارد.
- قصهدرمانی سرزنشکننده نیست. در این روش مراجعهکننده نباید سرزنش شود و همچنین باید هدایت و تشویق شود که دیگران را نیز سرزنش نکند.
- در قصهدرمانی، مراجعهکننده متخصص زندگی خود است. در این روش درمانگر جایگاه برتر نسبت به مراجعهکننده ندارد. کسی که زندگی و مسائل مراجعهکننده را میشناسد خود اوست و اوست که میتواند با انتخابهای جدید و تغییر رفتار مسائل زندگیاش را تغییر دهد.
قصهدرمانی چیست؟
قرنهاست که داستانگویی برای بشر راهی است برای به اشتراکگذاشتن اطلاعات مهم و نجاتبخش. در قصهدرمانی هم درمانگر برای ارتباط با کودک و حل مشکل او از داستان کمک میگیرد. چراکه اختلالات رفتاری معمولاً ترکیب پیچیدهای است از مسائل شخصی و روانشناختی و اجتماعی و فرهنگی و بیولوژیکی که در بسیاری از موارد کودک و خانوادهاش کنترلی بر به وجود آمدن آنها ندارند و فقط میتوانند انتخاب کنند که چگونه با این مسائل مواجه شوند. از طرفی انتخابهای انسان عمدتاً تحت تأثیر معانیای که به گزینهها و رویدادها نسبت میدهد شکل میگیرد و قصهها به حوادث و رویدادها معانی تازهای میبخشند. همچنین، اغلب کودکان از حرف زدن مستقیم دربارۀ احساسات دشوار یا تجربیات زندگیشان اجتناب میکنند. داستانگویی، مانند بازیدرمانی، روشی همدلانهتر برای دسترسی به اعماق احساسات و نیازهای درونی کودک است. کودکان و نوجوانان برای تحلیل احساسات و افکار خود به کمک نیاز دارند و اگر نتوانند این کار را بهدرستی انجام دهند، کنار آمدن با عواطفشان برایشان دشوار میشود و در بسیاری از مواقع این امر خودش را بهصورت شرایط روانی پیچیدهتر یا اختلالات رفتاری (مانند بیشفعالی و فوبیا و شبادراری و افسردگی و ترس و ناراحتی و پرخاشگری و مشکلات یادگیری و کابوس و...) نشان میدهد. بنابراین منطقی است که رواندرمانگران و والدین برای درمان اختلالات رفتاری کودکان از قصهگویی کمک بگیرند و روش کار با قصهها و قصهگویی را یاد بگیرند.
در قصهدرمانی یا کتابدرمانی، به جای اینکه کودکِ دارای اختلال رفتاری را «مشکل» در نظر بگیرند، بر رابطۀ کودک ـ مشکل تمرکز میشود. درمانگر میکوشد با استفاده از داستان با کودک ارتباط برقرار کند و او را درگیر کند تا خودش بتواند احساساتش یا موضوع مورد بحث را تحلیل کند و به نتیجه برسد. هدف قصهدرمانی ارائۀ راهنماییها و حمایتهایی است که کودک نیاز دارد تا راهکارهای جدیدی برای مشکلاتش بیاموزد یا راهی جدید برای فکر کردن دربارۀ مشکلش پیدا کند.
کارکرد قصهدرمانی در درمان اختلالات روانی کودکان چگونه است؟
قصههایی را که در قصهدرمانی به کار میرود «داستانهای شفابخش» ، «داستانهای یاریگر» یا «داستانهای اجتماعی» مینامند. این داستانها با هدف امید دادن، راهنمایی کردن و درمان، طراحی و خلق میشوند و همیشه با یک نکتۀ مثبت، امیدبخش و شاد تمام میشوند تا کودک با لمس عواطف تازه بتواند آیندهای جدید را برای خودش تجسم و تصور کند. این امر سبب میشود تا کودکان شادی و غرور و آرامش را تجربه کنند و این احساسات را درونی کنند.
ساختن داستانهای جدید یا بازآفرینی افسانههای شناختهشده و محبوب، به کودک امکان میدهد تا روایتی مشابه با تجربۀ خودش را در فاصلهای امن کشف کند. داستاندرمانی از روایت سومشخص کمک میگیرد تا تجربۀ کودک را امری عادی نشان دهد تا کودک کمتر احساس تنهایی کند. کودک چالشهای شخصیت داستان را درک میکند و به مسائل زندگی خودش ربط میدهد. بنابراین میتواند با نگاه بازتری به مسئله نگاه کند و همدلی و شفقت بیشتری نسبت به خودش و شرایط داشته باشد.
داستان فاصلۀ کافی را فراهم کند که کودک بتواند، در امنیت و با آرامش، آنقدر با احساسات و افکار دشوار دستوپنجه نرم کند تا مسائل مطرحشده را کشف کند و شروع به پردازش و تحلیل آنها کند. داستان راهی غیر مستقیم است برای صحبت دربارۀ مشکلی که وجود دارد یا بستری را فراهم میکند برای شروعِ صحبت مستقیم دربارۀ مشکل، البته فقط زمانی که کودک آمادگیاش را داشته باشد.
کودک باید بتواند با داستانِ درمانی ارتباط برقرار کند و با آن همدلی کند تا درنتیجه:
- در موضوعی که با آن روبهروست کمتر احساس تنهایی کند.
- بتواند احساسات و تجربیات خود را اعتبارسنجی کند.
- به واژگان و زبانی دست پیدا کند که بتواند با استفاده از آن افکار و احساسات خود را شرح دهد.
به این ترتیب، داستان سکوی پرتابی میشود برای رسیدن به تفکر خلاقانۀ کودک از طریق هنر و بازی. بنابراین، در قصهدرمانی، داستان نقشۀ راهی میشود به سمت درمان و آرامش و پایان خوش داستان مقصدی است که کودک میتواند به سمت آن حرکت کند.
* سن مناسب کتاب خواندن برای کودک چه سنی است؟
قصهدرمانی کودکان برای رفع چه اختلالاتی مفید است؟
بنابر گزارشها این روش در درمان اختلالاتی مانند پرخاشگری و اضطراب و افسردگی و سوگ و اختلال استرس بعد از سانحه و همچنین اختلالات مربوط به خوردن و... مفید بوده است، ولی تحقیقات دربارۀ این موضوع زیاد نیست. این نکته را هم نباید فراموش کرد که اگر فرد دچار اختلالاتی باشد که بر مهارتهای شناختی و زبانی او تأثیر میگذارد (مانند اضظراب یا خجالتی بودن) و او را محدود میکند، ممکن است نتوان از این روش برای درمانش استفاده کرد، ولی شاید برای کودکی که از طلاق آسیب دیده است مفید باشد. البته که در این کار باید سن او را هم در نظر گرفت که هم بتواند با درمان ارتباط برقرار کند و هم داستانهای مناسب سن کودک طراحی و مطرح شوند.
3 تکنیک رایج در قصهدرمانی کودکان چیست؟
علاوهبر درمانگران، والدین هم میتوانند با شرکت در کارگاههای معتبر قصهگویی این مهارت را کسب کنند و از این روش برای ارتباط بهتر با کودکشان، و نه لزوماً درمان، بهره ببرند. باید توجه داشت که درمان پروتکلهای خاص خودش را دارد و فقط با فراگیری تکنیکها نمیشود اقدام به درمان کودکان کرد. بنابراین بهتر است والدین با خواندن کتاب برای کودکشان در سن مناسب و انتخاب داستان آموزنده برای کودکان برای ارتباط بهتر با کودکشان و تربیت غیر مستقیم او اقدام کنند.
در اینجا از 3 تکنیک رایجی صحبت میکنیم که میشود در قصهگویی برای درمان یا ارتباط با کودکان به کارشان گرفت:
نویسندگی مجدد یا بازنویسی
در این روش کودک است که داستان را پیش میبرد و به آن شاخ و برگ میدهد و در داستانش تجربیات زندگیاش را تکرار میکند. بنابراین میتواند داستان زندگیاش را از زوایای مختلف تعریف کند. سپس با کمک درمانگر از بیرون به داستان نگاه کند و تفسیری پویا از آن ارائه دهد. رویدادهای یکسان میتوانند بستر داستانهای بسیار مختلف و متنوعی باشند، زیرا هر کسی مسیر خاص خود را طی میکند و تجربیاتش را به شیوۀ خاص خودش تفسیر میکند.
تکنیک بیرونیسازی
توصیف این تکنیک از اجرای آن آسانتر است. در این تکنیک کودک باید بتواند مشکل را نه جزئی از خود، که رفتاری بیرونی ببیند و تحلیل کند، چراکه در نظر روانشناسان تغییر دادن یک رفتار بسیار آسانتر است از تغییر دادن یک ویژگی شخصیتی. برای مثال کودکی که «لجباز» یا «پرخاشگر» توصیف میشود باید صفتی را در خودش تغییر دهد، ولی اگر هنگام لجبازی چیزها را پرت میکند، یا هنگام خشم فریاد میزند، فقط کافی است که رفتار خود را در موقعیت پیشآمده تغییر دهد.
تکنیک نتایج منحصربهفرد
این روش بر تغییر خط داستانی مبتنی است. کودک سعی میکند با ادامه دادن داستان به شیوۀ خودش به تجربیاتش معنا بدهد یا هویتی مثبت و کاربردی به آنها بدهد. در اینجا مثبتگرایی لازم است و مضر نیست، زیرا کودک لازم دارد داستانهای تأییدکنندۀ زندگیاش را توسعه دهد. این روش اجتناب کردن از مشکل نیست، بلکه تصور مجدد مشکل و پیش بردن آن به شکلی دیگر است. همانطور که گفته شد، تصور مسیرهای جدید این امکان را برای کودک فراهم میکند که آیندهای روشن را برای خودش متصور ببیند.
منابع: