روزهای اول مامان شدن یادتون میاد؟؟
چالش‌های روزانه‌اش، کارایی که هیچوقت فکر نمی‌کردین انجام بدین!
در مورد این تصویر چه چیزهایی به ذهنتون میاد؟ با مامان داخل تصویر احساس نزدیکی می‌کنین؟

گرسگی زیاد سیر زیاد

منم اینجوری بودم گشنگی زیاد شیر کم بچمم بیچاره هی گرسنه بود

خخخخ بعضی دقتا ولی دیگ بچم‌شیرخشکی هس راحتم خخخ

منم همینطور 😃
البته نشسته

ترجیح میدم اول فرزند مو شیر بدم بعد که شیر شد من خودم شروع به غذا خوردن بکتم

سلام خانچما دخترم ۴ماهشه ۵۸۰۰وزنش چکارکنم چی بخورم شیرم چرب بشه

منم الانم بیشتر وقتا همین جوری غذا میخورم...

خیلی سخته مخصوصا ۶ماه اول کسی ک اولین باره مادرشده منک خیلی تجربه سخت و بدی داشتم الان هم باردارم امیدوارم این اینطور نباش🤦‍♀️هنوز خستگی ۶ ماه شدن دخترم تو تنم هس خدا بم بچه داد ان شالله خودشم بهم صبرو قدرتشو بده ک بتونم براشون مادرخوبی و همسر خوبی برای شوهرم باشم التماس دعا خانوما

شرایط اکثر ما مادراست

وای وای چقدر سخت بود هر نیم ساعت که شبا بیدار می‌شد شیر بخوره منم بلد نبود دراز کشیده بهش بدم هم میترسیدم بعد از ۱۰روزم نه ناهار داشتیم نه شام پسرم کولیک داشت تا صبح تو خیابونا بودیم ی شب تا شش صبح بیدار بود دیگه جوانی نداشتم هم خوابید خوابیدم ساعت هشت صبح بیدار شد

دقیقا وصف حال من بود

من دقیقا تو ماشین میشینیم این وصعیت را دارم

خوبه اینجوری ادم بتونه خودشم بخوره شیرم بده من ک نمیتونم کاش میشد

دقیقا 😅

من دقیقا عین این بودم تا سه ماهگی محنا همزمان شیر میخورد من کار میکردم یه دستی غذا درست میکردم

صب تا شبم همینجوره حالا نکه دائم زیر سینه ولی کلا تا دسشویی هم برم دنبالم گریه میکنه😂😥

مادرا بخدا بدبختن😢

حکایت ما مامانا وقتی هم خیلی کار داری هم گشنه ای هم بچه نمیذارت

اخ اخ

وقتی طاقت نداری نه بچت گشنه باشه نه خودت 🤪
منم گاهی اوقات همینطورم منتهی نشسته 😁

تصویر چی بوده ک دیده نمیشه🤔

وااااای برای مامانا که هیچ وقت هیچ وقت برا خودشون وقت ندارن
قبل بچه که کل وقت برا خونه تمیز کردن و غذا پختن و لباس شستن و کارای دیگه اس
شوهر که از سر کار میاد دیگه باید به شوهر برسه
سر و کله ی بچه که پیدا بشه دیگه کل کارا و شوهر داری یه طرف ترازو
بچه داری یه طرف ترازو
بازم میبینی کفه ی ترازوی بچه سنگین تره
و باز هم مادر برا خودش وقت نداره

من دخترمو میزارم تو جاش و کارای خونه روانجام میدم و اون گریه میکنه و هی میام بش سر میزنم.همین که کارام تموم میشه و لخوام باهاش بازی کنم خوابش میبره😂😂😂
خلاصه.باباش از سر کار میاد میشینم رو سفره دو لقمه غذا لخورم بیدار میشه و من میمونم و شکم گرسنه و بچهی بیدار که تازه به ورجه وورجه افتاده .شیطونیاش داره گل میکنه.
هیچی دیگه.با این اوصاف مادر هیچ وقتی برا خودش نداره و من میمونم و غرلندهای پدر بچه که تو به خودت نمیرسی.😣
این عکسو دیدم خنده ام گرفت
چون این دقیقا منم

منم که قراره چند وقت دیگه همینجوری باشم

وااای چقدرعذاب آوربودموقع غذاخوردنم بایدشیرمیدایم ب بچه😊

تک خوری ممنوع😂

من تا چهار و پنج ماهگی بچم اوضاع همین بود تقریبا

ما۱۰ماهه هرروز کارمونه😭😭😭

خخخخخخ👍👍👍👍

من‌آرزو داشتم پسرم شیر بخوره هم شیرم کم بود هم نخورد...حسرتش موند برام

مادرا یک نفر وهزارتا مسولیت

درسته بعضی وقتها ادم انقد گشنش میشه که وقت نمیکنه غذا بخوره و بچه هم شیرخوردنی بدتر گشنش میشه اما این روش خیلی اشتباهه چون بچه دل درد میگیره همش گریه میکنه .من ترجیح میدم حدداقل چند قاشق قبل شیر دادن خودم بخورم و ضعفم رفع شه بعد شیردادن ادامه میدم.حتی چایی هم نمیخورم.بارها چاییم سرد شده و اطرافیان اعتراض کردن اما حین شیردادن اصلا نمیخورم

تجربشو داشتم خیلی سخته

😂😂😂😂

کمبود وقت

منم همینم
وقتی چاره ی نیس
گشنه یی و نی نی زمین نمیمون

مادر است دیگر چ میشع کرد 🤪♥️👨‍👩‍👦

اخ دقیقا منکه اولا از بس دخترم گریه میکرد غذا هیچی نمیتونستم بخورم اخر میرفتم زیرسرم

من یادمه هیچوقت فراموش نمیکنم پرستار گرفته بودم

تجربه نداشتم ولی هیچ وخ نداشته راحت بتونم غذابخورم

چاره ای نیست بایدازوقت استفاده کرد بالاخره تغذیه مادر هم مهمه که اگر کمک داشته باشه بااین وضع غذا نمیخوره البته شرایط اکثر مادرها به همین شکل هست انگار نی نی تنظیم شده که نگذارد مامان آب خوش از گلوش بره پایین

واقعا وقتی نوزاد بچه کاراسخته نمیتونی حتی سرتو بخارونی بخصوص بچه بدخو باشه چی بدترازاین منم همیشه نی نی م موقع غذا خوردن ب جیغ میزد وای چ روزایی بود خخخخ

ما ک هروقت میشینیم پای سفره انگاری میفهمه سریع بیدار میشه دگه شام یا ناهارو ۳نفره میخوریم 😫

وای اینجوری بچه اذیت میش...من گرسنه میمونم تادخت م سیرشه تک دیدم خودم ضعف کردم بعدش نشسته توبغلم میذارم شیربخوره منم میخورم...دل وروده بچه میاد ک

من الانم خیلی وقتا همینم ، هر مادری بچش مریض باشه همینه

منکه یاد وقتی میفتم که خیلی گرسنه هستم یهویی بچه هم شیر میخواد

والا منم هربار میشینم سرسفره بیدار میشه و اونقدر قاشقمو نگاه میکنه که دلم میسوزه میگم بیا توهم شیر بخور، میخوابونمش رو پام اون شیرشو میخوره منم غذامو، چون غفلت کنم همسری همه غذاهارو تموم کرده برام چیزی نمونده😄😄

سلام .برا من نشسته اتفاق می‌افتاد.تا سفره مینداختیم بیدار می‌شد😭😭همش رو پامون بود غذا می‌خوردیم.منم اول پسرمو سیر میکردم بعد خودم غذا میخوردم.😔😔😔انشاالله خدا حافظشون باشه.😘😘😍😍⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️

این دقیقا منم

خیلی سخته دقیقا منم الان همینم یا باید غذا نخورم ، یا باید نی نی توبغل باشه بخورم 🥺😆😆😆

.

پسر من ایقد ارومه😢😢 اصلا اذیتم نمیکنه با کمال ارامش غذامو میخورم

مادر فداکار

من موقع شیر دادن به دخترم هیچی نمیخورم

من شیش ماه غذای گرم نخوردم اصلا با بقیه غذا نخوردم قبلا که تا سفره پهن میشد دخترکم شیر میخواست الانم خودش غذا میخوره سر سفره ولی در کنار همه اینا خیلی شیرین غذا خوردنش یا غذا خواستنش

برای منم زیاداتفاق افتاده...سرهمین موضوع ناراحتی معده گرفتم

این خوده خوده منم

من خیلی پیش اومده ولی میدم شوهر بکیره غذا نخورم دست و پام میلرزه

این برا کساییک هیچ کسی رو ندارن بهش کمک کنن مثله من

فعلا که نی نی تو دلمه، یعنی این صحنه ها پیش خواهد آمدددد😂

یک مادر گرسنه 😊

وای برا من سه تا چیزی از خوردن نمیفهمم

من وقت نهار یا شام بیدار میشه نمیزاره کامل کنم 😂

این منم

😭😭😭😭😭

من راستش مامان بودم و خیلی چنین تجربه ای داشتم ،ولی الان بیشتر برای دخترم اینجام

دوتا بچه دارم تا بحال برام پیش نیومده

منکه همیشه اینطوری بودم☹️

تجربه ای نداشتم ایشالا در آینده.
یعنی اینجوریه🙄🤔🤯

دقیقا این منم تو این پنج ماه زندگی همین شده تا میام چیزی بخورم یا بیدار میشه یا گریه و جیغ میزنه 😁😁خدایا شکرت

این منم که دقیقا، هرچی شوهرم می‌خره وقت نمیشه بخورم میمونه خراب میشه میریزیم دور، همه هم مسخره میکنن میگن ینی چی وقت نمیشه مگه میشه واین حرفا

اهوم وای اولا منم اینجوری بودم چقدسخته البته الانم گه گاهی هس

واااااااای چ روزای سختی بودن
خیلی وقتا من ساعت 2 ظهر میشدو ناشتا بودم
با ی اعصاب خرابو داغون چون آریو خیلی گریه میکردو خوابم نداشت شب تاصبح کوتاه میخوابیدو باشیدنم پامیشد
صبحم که 7 پامیشد

گرفتاری

غذا خوردن همزمان برای رساندن غذا به پاره ی تنت

من تا یک سال موقع شیر دادن به بچه هیچی نمیخوردم حتی یک لیوان آب...😩

منم که سه تادارم اصلاوقت نمیکنم غذابخورم،،ا

سلام خیلی برام پیش اومده

خب گرسنش شده😶

من یه بار خیلی گرسنم بود بچم رو پام بود سوپ میخوردم بچم هنوز ده روزش نشده بود یهو دیدش جیغشششش رفت هوا هول کردم نمیدونستم چیکار کنم بعدش فهمیدم قطره سوپ رو پاهای کوچولوی خوشگلش ریخته بچم سوخته ولی خداروشکر نه قرمز شد نه تاول زد سریع بغلش کردم ارومش کردم😍😍😍

تا حالا برای من پیش نیومده ولی همیشه یک وعده با یک لقمه نون پنیر میخورم

من ناهار ها به این صورت غذا میخورم
چه کنم چاره نیست😊😊

این وضعیت و نشسته همه مادرا تجربه کردن من که کلی وزن کم کردن روزی یک وعده غذا میخورم

وضعیت منه در همه حال توخونه

وضعیت من از نوزادی پسر نازم تا الان

چاره چییست😂😂😂❤️

وای خوده من..ولی نه ب این شدت یکم کمتر😀😀

خداکمکمون کنه😂

دقیقا شرح حال خودمه

این هر روز منه 🥰

😂😂😂وای پسرم ک کوچیک بود منم اینجوری بودم

اينجوري خيلي سخته
من منتظر ميمونم همسر غذاش رو ميخوره بعد پسر رو نگه ميداره و من با خيال راحت ميخورم

اصن نظرات رو میخونم وحشت میکنم خدا خودش کمکم کنه

خیلی سختع واقعا

وای منکه حاضر نمیشم اینجوری برم غذا بخورم اگه خیلیم گشنم باشه . یعدفعه بریزه رو بچم

سخته ،ولی خیلی قشنگه، واقعا حسس مادر شدن بهم میداد ذوق میکردم ک چقد کار دارم و فسقلیم هم نمیزاشت .برسم ب کارا .یادش بخیر 😍🤗😔

سوخت گیری در حین پرواز😂😂کاره هر روز من

دقیقا تا چهار ماه اول همین جوری بودم،اصلا نمیدونستم چی میخورم،ولی الهی شکررر ،ان شالله بزرگ بشن سالم صالح بشن این روزا رو بهشون میخندیم وراضیم ازش

منم تجربشودارم فقط یه بار ظرف غذام خیلی داغ بود چسبید به سینم وسوخت دیگه ولی همه این سختیا بادیدن سلامتی وشادی بچم به کل فراموشم میشه

خیلی بده من هنوزم این مشکل و دارم ولی خب چاره ای نیس واقعا

اااااخ ک چقد من اینجور غذا خوردددددددم

واقعا هرچی سختی هست مال مادره

خیلی شیرینه..دلم تنگ شده برای اون روزا..شیرخوردن بچه ها زیباترین حس دنیاست

همین که لاک داره و‌مرتبه چند هیچ جلو

اشتباه غذا خوردن و فشار روی بچه و استرس

واقعا سخته 😭من فقط وعده ی ناهار میخورم اونم نصف بشقاب دیگه رفت تا ناهر بعدی

خیلییییییی... من چن روز پیش مامانم موندم و اومدم خونه خودمون همسرم صب میره و معلوم نیس کی بیاد!!!😳 اوایل خیلی کم میاوردم همش باید شیر میدادم وقت آشپزی نبود که قتیم نی‌نی خان میخابید من میمردم از خستگی هنر میکردم لباساشو میشستم .. یه روز اونقدر گرسنه بودم که واقعا در حد غش وقتی عصری همسرم اومد انگار خدا یه فرشته برام فرستاد مزه اون نیمرویی که برام درس کرد هنوزم زیر زبونمه😁 واییی چه روزایی بود

سلام.مثلی هست که میگه از وقتی بچه دار شدم یه غذای سیر نخوردم.این روزگار خیلی از مادرهاست

من الان اینطوری شام خوردم 😊😊😊

من این تجربه رو خیلی زیاد داشتم😄

این یعنی ایثار مادر،یعنی عشق به فرزند،یعنی ....
بسلامتی تمام مادران عاشق❤❤

من اگه بچم خواب باشه غذا میخورم اگه بیدار باشه اصلا چون کوفتم میشه نمیچسبه

وضعیت منم همینه🤣🤣🤣

وای من اصن شیرخودمو ندادم چیه بابا ه جا میرفتم سینه هامو دربیارم شیرخشکیش کردم

its very hard but very lovely❤️

ولی یادم نیارید من بیست روز اول سخت ترین روزهای زندگیم بود

😝😝وضعیتتت هرروز من🤪🤪🤪

من تو این حالت غذا پختم.تجربه باحالیه

اخ اخ این منم بخدا🤕

س

من ک همچین تجربه ای نداشتم و ب نظرم کار درستیم نیست از ی طرف بخورم ی طرف بچه شیر بخوره ولی خوب گرسنگیم سخته 😂

منم این تصویر تجربه کردم حالت نشسته خیلیم عصبی از شدت گشنگی خیلی تجربه بدی واقعا بده😢😃😃

من شنیدم تو حالتی که بچه شیر میخوره همزمان مادر چیزی بخوره بچه نفخ میکنه و درد شکم خواهد داشت. ولی نمیدونم تا چه حد درسته چون دختر من شیر منو نخورد تو بیمارستان به شیشه شیر عادت کرده بود دیگه سینه منو نگرفت.

واقعأ وقتی گرسنت بشه چیزی جلودارت نیست

واسه من خیلی پیش اومده مخصوصا دروران نوزاریش ۳ و ۴ ماه اول 😍

مادریه که بچش داره از شیره تنش میخوره اون ضعف کرده😊

چرا همیشه موقع غذا خوردن بچه ها بیدار میشن و غذا رو زهر مار میکنه برا مادرش

اصلا این حالت رو قبول ندارم خیلی خطرناکه واسه نوزاد.من که گرسنگی رو تا همین الانش ترجیح میدم بخاطر بچم ☺☺☺

من تا خیالم راحت نشه دخترم سیر شده کامل لب به غذا نمیزنم الان ۲۰ ماهه اینجوری زندگی میکنم حتی وقتایی که اون اشتها نداره غذا نخوره من حتی گرسنه هم باشم هیچی نمیخورم بخورم بعدش عذاب وجدان میگیرم تا خیالم از طرف شکم راتا راحت نباشه غذا از گلوم پایین نمیره اصلا

بدترین ومفیدترین قسمت بچه داری ....

مخصوصا وقتی که تنها باشی‌...

وای عین من...

دقیقااینطوره

وای سه ماه اول تنهای تنها توی یه شهر دیگه که شیرمم کم بود .خیلییییییییی سخت بود خدارو شکر تموم شد

آخ که خوش به حال باباهاشون🤨🥴😁

الهی من بمیرم واسش

منم دقیقا موقع غذا خوردن دخترم بیدار میشه و همین شرایط پیش میاد واسم

منم بعضی وقتا اینجوری میخورم البته نشسته

منم بیشتر مواقع تا میام غذا بخورم دخترم میاد توبغلتم شیر میخواد نمیزاره من غذا بخورم

من هیچ وقت چنین کاری نکردم چون میگن موقع شیر خوردن اگه چیزی بخوریم دهن نی نی زخم میشه

میشه مگه، من اصن نمیتونم در حال شیردادن چیزی بخورم، حالت تهوع بهم دست میده

از تولید به مصرف😂😂😂

من این مدلی غذا درست میکنم ،به پسرم درس یاد میدم حتی این مدلی هم میخوابم😴😪

این تصویر دقیقا منم خخخ

نه خداروشکرنداشتم این وضعیتو

از تولید به مصرف

پسرم که کلا نمیزاره غذا بخورم خودشم شیر خشکیه

یه پیرزنه میگفت
اصلا این از قدیما همینه
همینکه مادرمیشینه سرسفره بچش بیدار میشه،مادر شهید بودن ایشون

دقیقا همینه

واییییی

من که اول حسرت خوردم که خووووش به حالش غذا داره، من چون همسرم صبح میره و شب میاد و ناهار ها تنها بودم و بچه اجازه پخت غذا رو بهم نمی‌داد اکثر اوقات با وجودی که از سینه به بچه شیر میدادم ناهار نمی‌خوردم تا همسرم بیاد و گرسنه میموندم 😭 بعد هم از بس بهمون گفته بودن موقع شیر دادن بچه آب و غذا نباید خورد که شیر میفته توی گلوی بچه، ریسک نمیکردم که آب و غذا بخورم و همه چیز رو ول میکردم تا شیر خوردن بچه تموم بشه💚 ولی حالا که خدا رو شکر بزرگتر شده و باید برای خودش هم غذا بپزم در کنارش ناهار و غذاهای اونو هم میخورم البته به مقدار کم. خدا عاقبت همه بچه ها رو ختم بخیر کنه💐

منم بعضی وقتا اینجوری میخورم ولی نشسته

خیلی عجیبه برام که چرا همه بچه موقع غذاخوردن خانواده بیدار میشن و غذا رو زهرمار میکنن برا مادر بدبخت من که تا نگا این تصویر کردم همین اومد تو ذهنم یه نمونه از بدبختی همه مادرا که کسی نمیبینه و قدرش و نمیدونه

هرچقدرهم گرسنت باشه دیگ اینجوری نباید به بچه شیر بدی ک نفسش میگیره ک

من این تجربه را نداشتم دخترم 26هفته ب دنیا اومد شیر خشک میدم.

دقیقا🤐🤐🤐🤐😣😣

دیگه در این حدم عجله ای نیست واسه غذا خوردن!

این تصویر یعنی من🥺🥺

منم همینجوریم

سلام به بچه هشت ماهه پسته میشه داد

من تا ۲ماهگی پسرم شبا گریه میکردم پابه پای پسرم...الانم خیلی وروجک شده نمیتونم از کنارش تکون بخورم خیلی وابسته منه

این‌ خود منم که

وضعیت من وقتی از سرکارمیام🤦‍♀️

واسه منم خیلی پیش اومده 😀😀

کپی وضعیت من در گذشته و اکنون برا دومین فرزندم🤣😂😂😂😃😃😃

برامن تو خیابون زیاد پیش اومده خخخخخخ

خوبه میتونه دوکارو همزمان انجام بده

بیشترمواقع سرسفره میرموپسرم بیدارمیشه مجبورم بابدبختی غذاموبخورم اونم باشیطونیای پسرم

سینش افتاده رو صورت بچه خوبه نمیترسه خفه شه

درحال بنزین زدن 😃😃دختر منم سر سفره بشینم بیدار میشه میچسبه بهم

خنده دار😂😂😂😂

دختر من ک تا دوماهگی اونم با شیردوش و سرنگ شیرمنو میخورد بعدش فقط شیرخشک .فسقلی هر کار کردیم نخورد

مث ۳ ماه اول من

من نمیفهمم این بیچاره ها ک میگن شورهشون حوصله اش نمیاد بچه رو نگه داره یا براش مهم
نیست
مگه بچه مال مادر؟ والا فامیلیش ک برا پدر حرف بزنی میگن بچم چشمشون کور نگه دارن فقط اسپرم ول دادن بلد بودن فکر نکنرد قبل اوردن بچه اه خدا صبرتون بده

چجورم یادم میاد
سخت ترین روزها بود از بی خوابی مغزم دیگه کار نمیکرد

مادره و فداکاری دیگه
دائم از خودت میگذری و اولویت بچه ت میشه

من که تا سفر پهن میکنم پسرم میاد کل سفر رو بهم میریزه .پسرم عاشق نونه بعضی وقتا با شوهرم نوبتی غذا میخوریم .

خخخخ دقیقا😂😂

منم همینم خیلی وقتا...واقعا ی روزایی در حدی وقت میکنم بخورم که شیر داشته باشم...جالبه که همه هم میگن به خودت برس😂

این تصویر یه جورایی مثل شرایط منه اصلا دخترم نمیزاره ی چیزی بزارم واسه شام ناهار که بخورم شیر داشته باشم براش

دقیقا وضع این روزای من😂😂

منم همین شرایط و ماههای اول درحالت نشسته داشتم، اونایی که میگن ترجیح میدن اول بچه بخوره مادر گرسنه هم باشه اشکال نداره، اتفاقا اگر مادر گرسنه باشه شیر خوب و مقوی ای نداره که به بچه بده پس وقتی کارهات زیاده و بچه هم شیر میخواد بهترین کار همینه البته نشسته و با آرامش که دل درد نشی

ووویییی اررره

وضعیت هرروز من

من ک همش باید خودم دست تنها بپزم دلم تا الان میخاد فقط یک بار یکی باشه برم مهمونی هدا نپزم راحت بخورم

منکه اعصابم داغونه از این وضع.نه خوراک نه خواب دارم

😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

آهوی رفته بود چرا نه خود چرید نه بچه را پس چرا رفته بود چرا؟؟؟!!!

این کلا منم😁

من چون دخترم شیر خشک میخورد اصلا این مشکلات نداشتم

من که تو دوره شیردهی بر عکس همه ، بی اشتها میشدم فقط همینکه شیر میدادم به شدت یهو تشنه ام میشد .. تازه بچم آلرژی هم داشت هی پلو خشک با مرغ یا گوشت غذاها مسخره، ترجیح می دادم نخورم

وضعیت 90درصد مادرا

اااره شدیدا روزهای اول که همزمان با شیردهی خواهرم میوه و کمپوت میداد بهم اینقدر ضعفم شدید بود.وای وای چقدر بدنم حساس و بی انرژی شده بود فکرشم نمیکردم تا ۱ماه نمیتونستم برم بیرون انرژی نداشتم واقعا.۵ دقیقه رفتم راه رفتم ۲ساعت افتادم خوابیدم

حس ناب غریزه ی مادری 😍

مادری که وقت اینکه بخواهد در گوشه ای بنشیند و با آرامش غذ بخورد ندارد منم خودم تجربه دارم تو این دوماهه بیشتر وقتا غذامو عجله ای خوردم

من که خنده ام میگیره وسط غذا یهو دخترم التماس ونه نگام میکنه و اهه اهه میگه تا بهش شیر بدم ،این کارا رو نکنن که اصلا چه جور بچه ای هستن !اوایل بچه دارشدنم تا ۴ عصر چیزی نمیخوردم چون حالم خوش نبود کسیم پیشم نبود کم کم بهتر شد ،الان گاهی میاد تو سفره دیگه تصمیم گرفتم رو میز بشینیم که داخل سفره نیاد بذاره بفهمم چی میخورم غذای دخترمو باید اول بدم بعد خودم غذا میخورم بچه که تحمل نداره!

😂😂

دقیقاحالوروزه منه😂😂😂😂

حرفی برای گفتن ندارم...

این تجربه رو نداشتم

آخ چه روزايي بود

وقتي از گرسنگي داري ميميري و كسي نيست يه بشقاب غذاي گرم بهت بده🥴
متأسفانه من اينقدر كه تو بارداريم مراقب خوراكم بودم الان نميتونم وقت بذارم

من موقع ناهار ،همین امروز

منم خیلی وقتا سرپا غذا میخورم

وای من هروقت میخام غذا بخورم دخترم بیدار میش😬😂😂

این منم ولی نمیدونم کی عکس گرفته 🙄🙄🤔

واسه من ک خیلی پیش اومده فقط درحالت نشسته.🙈🙈بعضی موقعها پیش اومده خانوادم اومدن خونمون من با همون وضع درو باز کردم

من بعضی روزا حتی این مدلی هم نمیتونم چیزی بخورم وفقط میبینی ی وعده غذامیخورم

وضعیت من😂😂😂ولی شیرینه

شکم تختش بیشتر جلب توجع میکنه😂😂
گهواره جان راه حل برای این جور شکما

من دقیقا تو این حالت غذا پختم😅🤣
پیازم داشت میسوخت مجبور شدم با بچه برم سرگاز
خیلی کار خطرناکی کردم🤦🏻‍♀️

هربار خواستم همزمان کاری کنم پرید تو حلقش

به وفور این مدلی بودم 😄 حس بدی نبود

الهی، ،،،،من این تجربه رو ندارم 😍

اره دیگه بدترازاینم بوده که تجربه کردیم امامی ارزه☺

شرح حال منه 😂😂😂

کاملا حسش کردم 😞

دقیقا سر غذا همیشه فسقل بیدار یشه اولویت با سیر شدنه فسقله

من چون افسردگی زایمان شدید داشتم غذا نمیخوردم🥺
خداروشکر تموم شد ولی یاد نوزادی پسرم میافتم حالمو خوب میکنه .عشقققققققققق منه 🤗

این قشنگ وضعیت من بود تا حدودا ۴ ماهگی هیچ کاری نمیتونستم بکنم

من خیلی وقته از این مرحله عبور کردم 💃💃💃💃💃💃

آره مگه میشه یادمون بره، خیلی پیش اومده اینجوری غدا بخوریم یا هی نخوریم ولی بازم شیرین این لحظه ها

عشق و خدمت بی منت❤

کلی خندیدم و به شوهرم نشون دادم و گفتم وای دقیقا این خالت من بود که‌بچه ی نوزاد همش شیر میخواست و منم همش گشنه ام بود...
کاش همه یه نفر رو داشته‌باشن تو اون چند ماه اول که حداقل غذا رو براشون بیاره وقتی دارن شیر میدن

وقت نمیکنیم غذا بخوریم، بعد توقع داریم شیر هم داشته باشیم و بدیم به بچه🤪

بنظرمن این تصویریعنی اینکه مادرهرچیزی بخوره ازطریق شیرانتقال داده میشه ب بچه

چقدررررررر آشنا 🥰

نظری ندارم فقط خوش بحالش که آنقدر زود شکمش جمع شده🤚😅😅

برامنم پیش اومده دیگه چاره ای نی😂

بچه ک میاد وقت سرخاروندن نمیرسه...حالا شیر هم ک بدی هی ضعف میکنی مدام از فرصت استفاده باید بکنی هی بخوری خخخ

ن پیش نیومده
یا من یا شوهرم نگه میداریم یکی غذاش بخوره بعد
وقتی تنهام نمیرسم غذا بپزم
میوه چیزی میخورم

واااای اوایل زایمان به محضی که سفره پهن میشد بچه منم بیدار میشد شروع میکرد به گریه

من همیشه اول بچه رو سیر میکنم بعد پامیشم دنبال کار و غذا سرسفره هم بیشتر وقتا اگ همسرم خونه باشه بچه سیر هم باشه من نگه میدارم همسر میخوره غذاش رو بعد اون نگه میداره من غذا میخورم وقتی هم ک شیفت باشه نباشه من اصلا درست نمیکنم همسرم ک میاددگ‌نای بلند شدن ندارم از گرسنگی ازبس بچه مک زده همسرم میدونه دگ هرروز با ابمیوه و کمپوت وارد خونه میشه ک من فشارم بیاد بالا

من یا اینجوری البته نشسته غذا میخوردم یا رو پام میخوابوندمش

شکمش کو؟!!!!

درود به مادران همیشه در صحنه..میگن مامان که باشی با تمام اعضای بدنت کارتو انجام میدی😍😍

من که اصلا اشتهام کور شده چون یه پام آشپزخونه هس.یه پام جارو کردن همه جا..

واااااااا با یک بچه اینجوری هم نیست دیگه😲😂😂😂😂😒😒😒 یه مامان خوب باید برنامه ریزی داشته باشه تا به همه کاراش برسه. قدیما مامانامون چیکارمیکردن واقعا با دوسه تا بچه کوچیک ومهم ترش اینکه این امکاناتی ک ماها الان داریم هیچکدومشو نداشتن و ب خوبی زندگیشون رو اداره میکردن.

من شیر خشکی میدم الحمدلله خیلی آسونه

من همیشه از گشنگی ضعف کردم بیحال شدم ولی این حالت برام پیش نیومده کوچیکتر بود قبل از غذا شیرشو میخورد میخوابید ولی الان بهم مجال کار کردن نمیده تمام این روزا میگذره سالم وسلامت باشن گشنه بمونیم

وای عجب روزایی بود

دخترمنم یکسال و یک ماهشه اصلا نمیزاره سر سفره غذا به دلت بچسبه همه رو بهم میریزه ولی بازم تحمل میکنم بخاطر اینکه دوتا قاشق غذا بخوره جور دیگه ای نمیخوره منم بعدا بچه رو میدم باباش خونه رو تمیز میکنم خیلی خسته میشم گاهی حالت ایستاده غذا یا چایی و میوه میخورم

بچه دار ک میشی از غذا خوردن هم میفتی هلاوت نداری دیگ

بازم خوبه ی چیزی گیرش میاد بخوره من فقط ی وعده اونم به سختی...

بعضی وقتا اینطوری میشه، هی بچه از صبح نق نق میکنه، نمیتونی چیزی بخوری، بعد میبینی داری تلف میشی، مجبوری این حرکتو بزنی😄😄😄

من تا ۶ماهگی پسرم اینجوری بودم نمیدونم چرا موقع غذا خوردنه من تازه یادش میوفتاد گریه کنه

من نداشتم این وضعیت رو خدارو شکر

براي من شايد پيش نيومده😕چون مامانم پيشم بود و نميذاشت گرسنه بمونم.شده كه خيلي تند خورده باشم ولي اين وضعييت نه🌿
هميشه بايد يكي باشه به مادراي تازه زايمان كرده كمك كنه🌸

از خود گذشتگی و عشق مادرانه و کم اوردن وقت

این که خوبه مال یکسال اول بچه دار شدنه من هنوز بعد چهار سال تا میام غذا بخورم بچه م دستشوییش میگیره اونم از نوع 2🤦حالا فکر کنید تو مهمونیا و مسافرت و جشنای عروسی من چی کشیدم دیگه معروف شدم😬😅

پسر منم کوچیک تر ک بود انگاری بوی سفره رو میفهمید و بیدار میشد چندباری سرسفره هم اون شیر میخورده هم من غذا ... الان ک بزرگتر شده میاد تو سفره میشینه غذای خودشو نمیخوره غذای مارو میخوره ... بزرگتر ک بشه دلمون واسه اینکاراش تنگ میشه

خوبه آدم همچین مهارتی داشته باشه و نی نیش همراهی کنه.من نه مهارتش رو داشتم و نه دخترم اجازه چنین کاری بهم میداد.حالا که شیرخشکی شده روپام میخوابونمش و غذا میخورم

این مدلی خوبه که،، بچه اولم حتی دستشویی نمیتونسم برم ار بس لجباز بود

از این بدترش هم دیدیم

ضعف کرده بنده خدا از بس بچه ها تو این سن شیر میخورن

اخ که منم حدوداً همینجوری بودم ولی سر سفره

منم دقیقا اینطوریم ولی خوبه که وقت کرده لاک بزنه😂😂

بیشتر کارامو این طور انجام میدم 😅

چ خوب ک میتونه اینجوری شیر بده من ک کلا غیر فعال میشد موقع شیر دادن😊

وقت واسه غذا خوردن پیدا نمیکنیم

تولید شیر طعم دار👌👌👌👌نی نی هوس کرده 😋😋مامانم که مهربون🥰🥰🥰🥰

همه ما را تجربه کردن

بله با این عکس کاملا همزاد پنداری دارم چون خودمم تو این شرایط بودم ، واقعا بعضی وقتا بهد از شیر دهی بد جوری ضعف میکنم تو دوران بارداری انقدر گرسنه نمیشدم حتی پیش میومد ناهارمو دیر میخوردم اما اذیت نمیشدم اما الان نه نمیشه وقتیم که تنها باشی دیگه همینه البته من حداقل سعی میکنم بشینم

من اوایل همیشه موقع غذا خوردن سرسفره مینشستم شیرش میدادم و خودم یک دستی غذا میخوردم

همه چیش شبیه من به جز شکمش😜

منم واسه پیش اومده زیاده سخته ولی مادری دیگه ازجونتم میگذری

من شوهرم واسم لقمه میگرفت 😁

وای 😂😂😂منم بیشتر موقع ها همینم البته نشسته

منم

😁😁اتقاقی که برای خیلی از مامان ها افتاده .

من هیچوقت نتونستم در حین غذا خوردن بچه شیر بدم باید اول بچم شیر بخوره بعد خودم

اینجوری هم غذا میخوری بازم لاغر نمیشی😩

من در این چهار ماه😫😫😫

وای خیلی واجبه😀😀

سخت ترین کار بچه داری شیر دادن

من ک تا پنج ماهگیش اصلا غذانمیخوردم به زور نون وپنیری چیزی هنوز هم اگر نخوابه نمیتونم چیزی درست کنم دلم یه غذای چرب وخوشمزه میخواد 😕😕😕

😂😂😂😍😍😍

من مامانم با قتشق میذاشت دهنم.وقتی بچه شیر میدادم.....دوستت دارم مامانم

واسه من که کلا اینجور میگذره...شام وناهار تو همین وضعیتم...😅حتی موقع غذا پختن...

خداروشکرمن بچه های فوق العاده ارومی دارم ولی خب گاهی پیش اومده موقع غذاخوردن پسرم بیداربشه اونموقع همسرم زودی غذاشومیخودروامیرعلی رومیگیرفت ولی الان پسرم کلا دوست داره وسط سفره بشینه منم اول غذای امیرعلی واسرارومیدم سیرکه شددخترم باهاش بازی میکنه من غذامومیخورم ولی بنظرم همه اتفاقای این دوران شیرینه

دقیقا بعضی روزها ادم همینجوری میشه ولی چاره چیه 😉😉

من با دوقلوها وقت توالت رفتن هم ندارم
کی اوضاع ی ریزه به رول عادی برمیگرده 😆😆😆

نگم براتون که من همیه کارام اینجوریه

باز این وقت میکنه اینجوری بخوره من اونم وقت نمیکنم

من الان پسرم یه سال وخورده ایش هست هنوز بعضی روزا سرپا غذا میخورم چون تمام سفره رو بهم میریزه؛ این پروسه ادامه داره

سخته مجبوره دیگه ولی خیر شوهرمو بده همیشه بچه رو از اون اول نگه میداشت موقع غذا الانم که غذا خورشده شوهرم غذاشو میده اگه نبود خیلی سخت بود🥰😘😘

مادر یعنی در هر حالت غذا خوردن 😀و هر چی میخوری سیر نمیشی چون یکی هست که داره از اون طرف استفاده میکنه😁

درکتون میکنم

هیچکدوم از خوردن لذت نمیبرن

وضعیت یکسال چهارماه منه شدم‌مثل چوب خشک از وقت نداشتن که بخورم لاغرشدم‌ناجور

حداقل بشینه بهتره ی پارچه ام بزاره روی بچه تا غذا روش نریزه😄😄

کار هر روز من نمیزار ک چیزی بخورم

این منم بخداا😂😂🖐🖐

منم اکثر وقتا ساعت چهار پنج غذا میخورم

خب دیگ وقت کم میاد بیکار نیستیم سرپایی یه لقمه میخوریم😂😂

دقیقا منم اینجوریم ههههخ

من حتی این مدلی تو مشهد از توی اتوبوس همین جوری رفتم تا تو حیاط حرم😂😂

خخخ وضعیت هر روز من😁😂

دقیقا من هر وقت خیلی گرسنمه و میخوام ی غذای حسلبی بخورم دخترم یهو بیدار میشه سر سفره.بعد این مدلی میخورم یا سردمیشه میخورم.

دقیقا اما نشسته🤔🤔🤔 چاره چیه مهم اینه که لذت بخش پروسه ی مادری کرد

من الانم وضعیتم همینه تقریبا.صبا دو ساعت بعد بیدارشدن میرسم صبحونه بخورم اونم صد بار باید بشینم و پاشم چون پسرم تو سنی هست که واقعا خطرناکه و باید مدام حواسم بهش باشه.....مادر شدن همینه 💜💜💜💜

این من بیچارم

اخ اخ‌ مادرررررر

خوردن غذای شب مونده و سرد روغن ماسیده ،ایستاده در حال شیردهی...اشکام اجازه نمیده بنویسم....خدایی بهشت کمه واسه مامانا.....

گرسنته بچه اتم گریه میکنه نمیزاره غذا بخوری

بچه من که اصلا شیر مادر نخورد هیچ حسی ندارم

و من همیشه 🤪🤪

من در این حالت غذا هم درست کردم😂😂
وای چ روزایی بودا

برامن پیش نیومد دخترم اون موقع اروم بود

دقیقا برای من پیش اومده موقع خوردن انگار بچه‌ها متوجه میشن ما داریم غذا میخوریم اونا هم گشنه میشن چون بوی غذا را حس می کنند

وای خیلی سخته الان من هم بعضی مواقع همین کار رو میکنم

بلللللهههه همینطوره😩

دقیقا منم اینطوری ام 😥😥

حالا خوبه غذا داره😁

ن خداروشک اینو تجربه نکردم میدونم ک خیلی سخته😅

همیشه موقع غذا خوردن یا گشنشوت میشه یا بیدار میشن 😟😟

ی حس قشنگ😍یکبارتجربه کردم منتظر دومی تجربه هستم

من خودم تا میام غذا درست کنم کوچولوم پشتم تو آشپزخونه میاد بیرون میفرستم گریه میکنه میخواد بیاد به هر سختی درست شد موقع خوردن مگه میزاره تا غذا رو میکشم بچه رو آروم میکنم برای خواب غذا رو میزارم کنار دستم بچه رو پا حالا یه غذای سرد شده میتونم بخورم
بازم پیشرفت کردم قبلا غذام نمیتونستم درست کنم هر وقت همسرم خونه بود بچه رو دستش میدادم یه چیزی درست میکردم برای فردامون

خخخخ خندم گرفت.....منم بعضی اوقات اینجوریم تو غذاخوردن.....اما تنها مشکلم دسشویی رفتنمه......بعضی اوقات بشدت دسشوییم میاد بچم گریه میکنه و اگه برم دسشویی چهاردست پا میاد تو دسشویی یا میره سراغ وسایل خطرناک!!!!!

😱😱

دقیقا مشکل منه.هروقت میشینم پای سفره دخترم گریه میکنه و باید شیرش بدم

خیلی سخته واقعا کی بزرگ شن اینا😓😂

واسه منم پیش اومده 😂😂

بنظرم بچه همه چیزش شیرینه حتی در این حالتش

این دقیقا خوده منم خب باس بخوری تا شیر بیاری بچه بخوره من ک اصن مهم نی غذا چی باشع فقط شیر درست بشه برسه ب این طفلک

غذاا دیزی هستش؟؟؟؟؟😐

دقیقا.،با اضافه وزن چیکار کنیم

خوب وقت کرد لاک برنه خخخخخخخ دقیقا منم ایجور بودم بچه داری و دست تنها واقعا سخته

چقدر این عکس آشناست حداقل برای من که دست تنها بوذم

واقعا چه اعجوبه هایی هستن این جوجه ها,منم وقتی فرانک ۶ماهه بود وتنها بودم یه بار اینجوری نهار خوردم

بهتره نوزاد رو سیر کنی بخابونی بعد به کارات و غذا خوردن برسی

مادر است دیگر

من واسه غذا خوردن زیاد پیش نیومده این مدلی ولی شده که هم راه برم هم شیر بدم بچه 😂

آخ آرهههه

چقد این غذا خوردنه مزه میده 😌😌

ای خدا😫

یاد خودم می افتم سر سفره تولید به مصرف بودیم با دخترم😂😂😂😍😍😍

منم اینطوریم 😂😂😂

منم به جمع این مدل مامانا اضافه شدم😘😘😘😍😍😍

چه بی فکر اخه مگه مجبوری اول بچتو شیر بده بعد غذاتو بخور ، انگار که بچه داره خفه میشه بیچاره

من تا سر سفره میشینم دخترم گرسنه میشه وباید سر سفره همین جوری باشم وسیر بودنی هم گریه میکنه باید بزارم کنارم تا غذا خوردنم رو نگا کنه

وای دقیقا منم تو 6ماهگی دخترم

منم اینجوریم یه روز نشده با استرس غذا بخورم

وااااااااااااای دقیقا

وای دختر من کلا با غذا خوردن من مشکل داره تا بشینم سر سفره یا گریه میکنه یا خراب کاری میکنه

دقیقا

من تا ۶ ماه همیشه اینطوری غذا میخوردم حتی بدتر غذارو میزاشتم رو میز بچه ک جیغ میزد اونو راه میبردم باز ی ق میخوردم

دقیقا شرح حال من دیگه کامل نصف شدم 😂😂لاغری طبیعی بدون گرفتن رژیم

مادر بودم ب تمام معنا

من بیشتروقتا ازبس باید سرسفره ب پسرم غذابدم خداشاهده خودم فراموش میکنم چیزی بخورم

همینه دیگه

بعضی وقتا گرسنه ای و شیر هم بچه میخواد. از گرفتارییییه😅

به نظرم می خواد برسونه که باید بخوری که بتونی شیر بدی بچه رو

بیچارگی مامانا

تجربشونداشتم.ولی بنظرم کاراشتباهی هست.

من خداروشکرفعلااین وضعیت برام پیش نیومده😁😁😁

این منم🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

من خیلی وقتا وقتی نوزاد بود اینطوری بودم ولی نشسته
بعضی وقتا هم با دست چپ غذا میخوردم 😁😁

یه مادر هیچوقت تنها نیست😄

بله منم روزهای اول بدنیا اومدن بچه م همچین وضعیتی داشتم چون تا یه مدت خیلی گریه میکرد واینجوری اروم میشد ولی نشسته.

والا اکثر همینجوریم چاره چیه

خیلی سخته حالا چطوری یه دستی شیر میده

خداروشکر من اینجوری نبودم

مادر ورزشکاره
یه دستی بچه رو گرفته😂😂😂😂😂😂
شکمم نداره🤧😑

برام پیش اومده البته پای سفره که نشسته ام،دخترمو قبل غذا سیر میکنم اما بمحض پهن شدن سفره الکی جیغ میکشه،همین که رو پا میگیرم اروم میشه

دقیقا برا منم پیش اومده من ی بار بچمو بستم به کولم و چهار دست و پا غذا خوردم انقدم گریه کردم

مادر شدن خیلی سختی داره، واقعا ازخودگذشتگی به تمام معنا 🌹🌹🌹🌹🌹

من چهارتا بچه اوردم ،اونم همش دست تنها هیچ وقت اینکارو نکردم ،بنظرم مادر باید برنامه ریزی داشته باشه ،بچه ها تو این سن اکثرا خوابن ،پس میشه به کارای کوچیک شخصی رسید ،البته کوتاه

وضعیت من دوسال پیش..وضعیت من ۴ ماه بعد😂😣

کاش واقعی شکم اینطور برمیگشت

از روی ناچاری و وقت کم اوردن

باهاش مخالفم

این عین منه😑

گرسنگی فشار میاره بچه از یه طرف فشار میاره🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

بله تو ماه های اول تولد نوزاد زیاد پیش میاد

واقعا درکش میکنم وقتی مادر گشنشه دیگه تحمل نداره

من اینجوری شدم خیلی سخته ازطرفی هم شیرین . اما چاره ای نیست باااید بخوری تا شیرت مغذی بشه تابتونی به بچه شیر خوب وسالم بدی 😊❤

چه میکنند این بچه ها با ما 😍☺

الهی گناهی ما مادرا من که خیلی اینجوریم

ایکاش منم چنین سختی هاروداشتم برام شدآرزوپسرم هم ریفلاکس داره هم آلرژی اصلاتوبیداری شیرنمیخوره توخوابم روپام باکلی تکون یکم بخوره شیرشم رژیمیه حتی شیرخوردن باشیشه شیرکه خودم بدم بهش واون راحت بخوره برام شده ارزوورویا

دقیقه ی روز قورمه سبزی پختم تا کشیدم برای خودم بیدار شد منم با ظرفم رفتم پیشش هم شیر میدادم هم میخوردم،خیلیییی چسبید به خدا

من الان ۱۵ روز زایمان کردم واقعا کارهای شخصیم کم تر انجام میدم.فقط وقت یه دوش .یه غذا خوردن هول هولکی دارم الانم که یاعت ۲:۳۰نصف شب من بیدارم

اخ اخ نگوووو

منم تقریبا برام پیش اومده همش سر سفره آدم استرس داره که مبادا بیدار بشه

وااای یاد اون روزاام افتادم .....نمیذاشت راحت غذامو هم بخورم مجبور میشدم بشینم رو صندلی یه بالشت بذارم روپام هم به بچه شیر بدم هم غذامو بخورم...😑 اوووف بچه داری خیلی سخته

دقیقا
من که یادم نیست اخرین بار کی نشسته غذا خوردم از موقه که دخترم راه رفتن یاد گرفته اصلا نمیزاره نشسته غذا بخورم

من اصلا نمیفهمم چی میخورم کی میخورم یا اصلا نمی خورم واقعا بهشت زیر پای مادرانه

وااای توروخدا نگید..این منم بخدا .😂😂😂😂😂😊

این مال نوزادی بود الان باید بشقاب غذارو بزاریم.رو سرمون بخوریم😃

ارجی میدم نخورم خیلی سخته

خوشبحالش خودش شیر میده

🤒🤕😫😭😩😦😥😰😍😍😍😍😍😍😍😍😍

من چنبار اینجوری بودم زیر اجاقو خاموش میکردم 😂😂

مامان شدیداً گرسنه😅

این واقعا خود خود منم😂😂😂

واقعا بهشت زیر پای مادرانه

خیلی درک میکنمش😩😅

دقیقا این وضیعت منه😂😂😂

اولاش ک پسرم ب دنیا اومد ی شب گریه میکرد فک میکردم شیر ندارم گرفتمش اینجوری رفتم سر غذا میخوردم ک شیرم بیاد 😂😂

وضعیت امروز منه !!!با همین وضع بچه به بغل و در حال شیر خوردن رفتم توو آشپز خونه!

باز خوبه این ایستاده میخوره من که کلا ی وعده میخورم اونم شام که همسرم خونس

شیرین ترین لحظه برای من

منم خیلی اینکارو کردم البته به حالت نشسته😅

اگه دست تنها نباشی فک نکنم این وضعیت پیش بیاد

من اینجوری ی بار غذا درست میکردم مجبور بودم کتلتام داشت میسوخت😃 ولی شیرمیدم حتی ضعفم برم نمیخورم چیزی اخه ی حس ضعف بدی بهم دست میده موقع شیر چیزی بخورم تا ب حال این شکلی نبودم

واانگارخودمنم😅😅😅😅

کار هر روزم بود تو چند ماه اول تولد پسرم

😭😭😭😭😭😫😩😓😓😓😢😢😢

منم دخترم ک کوچیک بود تا سفره نها رو پهن میکردم شروع میکرد ب گریه کردن انگار ک متوجه میشد من میخوام غذا بخورم دیگه منم مجبور میشدم مثل الان این مادر هم خودم غذا بخورم هم ب بچم شیر بدم ولی در حال نشسته ن اینجور

درسته واقعا روزای اول سخته شب بیداری داره خستگی داره،تا بیای واسه غذا سرد شده..ولی شیرین ترین دورانه..

واقعا با بچه کوچیک به خیلی کارهای خودت نمیتونی برسی

الانم که سر سفره باید اولدخترم غذابخوره بعد منتظر شم همسرم غذابخوره تموم بشه دخترم و بگیره باهاش بازی کنه تازه من شروع کنم غذابخورم. توی این یک سال و یک ماه وضعیت منم اینه
ولی با این حال بازم میمیرم براش دخترم نفسمه جونمه عمرمه عشقمه😍

کار هرشبم تا ۳ ۴ ماهگی

من اوایل بچه روپام بود و توقابلمه غذامیخوردم

من شاید یه میلیون پول رژیمای جورواجور و دادم... ولی ب روز دوم نرسیده دیگه نمیرسم بهش عمل کنم و میزنم زیر همه چی...😣😣😣

من ک مامانم همسایمه صبح میرم اونجا شب موقع خواب میام خونه فعلا این چیزا رو تجربه نکردم😍

من که اوایل که وستا دنیا اومد اینجوری بودم
ولی الان آرزوم شده

خوشبحالش چقد شکمش تخته😔😔

اینکه چیزی نیس من یبار توترافیک مجبور شدم پشت فرمون بهش شیر بدم🙃

اره باو این که خیلی عادیه😂من شیر میدادم غذا پختم...غذا خوردم...و خیلی کارا چیکار کنیم مجبوریم دیگ

من اول بچمو سیر میکنم بعد خودم آخه گناه داره کوچولو👶

وای حال این روزها منه د😢😢😢😢

اگه شیردادنم نباشه این فرصتم دست خودم نمیارم

اینکه رسما دیونه هست. خوب بزار بچه سیر بشه بعد خودت برو بخور. مسابقه که نیس. 😉😄

منم سرپا غذا میخورم از دست دوقلوهام

از تولید به مصرفه🤣🤣🤣🤣👼👼 قربونشون بشم ک حسود پلاستیکی مامانشونن هر وقت میخوای چیزی بخوری بیدار میشن

والا من اگرم بخوام این مدلی واقعا نمیتونم شیر بدم آخه مگه میشه بچه خفه میشه خوب😐 به نظر من اصلا حقیقت نداره چون اصلا نمیشه این مدلی شیر داد

اره ولا منکه یکی بغلمه یکی به پاهام آویزونه😂😂

این دقیقا منم😭😭😭😭😭😭

یه روز که به شدت کارکرده بودم وتواین حالت ولی نشسته بودم داشتم تند تند غذا میخوردم ...پسرم سینمو ول کرد پاشد نشست بهم گفت هام هام ...یعنی من که براش مردم ....یه چند قاشق هم به پسرم دادم خورد ...خیلی کیف دادبه من اون غذا

همه ی اینا خیلی سخته ولی بعد ها میشه خاطره های خیلی خیلی شیرین

مادر است دیگر

دم بچه گرم که ول نمیکنه....

والا این تصویره خودمه
بااین تفاوت ک علیرضا میچسبه ب پام😒😒😒😒😒

بچه داری همه مراحلش سخته از شیر دادن خوابوندن غذا دادن... غریزه مادریه یه مادره ک میتونه از پس بچهای خودش بربیاد..

مامانه گشنشه هم خودش غذا میخوره هم نی نی ایش

وقتی شکم خودت گرسنه ست وفسقلت هم گرسنه چاره ای نیست😅

من هم این مدلی غذا میخورم هم غذا میپزم کارهمیشه‌ی منه چاره نیست😔😔😁😁

دختر من تا ما سفره رو باز می کنیم چشماش باز می کنه و گریه می کنه انگار از بو غذا می فهمه الان باید بیدار بشه

دقیقا مثل من می مونه😂😂😂😂

واای وقتی اصلا وقت سرخاروندن نداری
همه کارات سرپا سرپاس😣

اره تازه داشتم باهاش عشق و حال میکردم که پنجمین روز تب کرد بستری شد تا یک هفته که من کلا شیرم همونجا کم کم و شد و بدترین روزهام بود

من چند بار بغلش کردم و غذا خوردم ولی هنگام شیر دادن تا حالا غذا نخوردم
همون بغل کردن هم باعث میشه یک دستی غذا بخوری و نفهمی چی خوردی
ولی در نهایت خداروشکر برای این لحظات شیرین 😍

همه مامانا🤣🤣

دست ب دلم نذار

عشق در یک قاب❤🧡💚

آخ آخ منم درست تو این وضعیت بودم 😂😂😂

من غذا پختنمم گاهی وقتا این شکلیه چه برسه به خوردنش😂😂😂😂

بشین زمین خوب

کاملا ملموس هست

گاهی اوقات منم همینجوری شده یا سر سفره دارم لالایی میکنم انگار میدونه باید در هر حالت سر سفره کنار منو و باباش حضور پیدا کنه

سلام ای جانم چه دوری شیرین و لذت بخشی داشته ام ولی اول بچه رو سیر می کردم و بعد خودم رو بچه طفلی گناه داره 😁😁😁😍😍😍😍

کلا منم از اول تا الان که خدا حفظش کنه چسبیده به من

وای خیلی خطرناکه

من هر وقت سر سفره میشینم پسرم اگه تازه خوابیده باشه هم بیدار میشه البته همیشه همسرمو و پدر و مادرامون هستن کمکم کنن خداروشکر

فقط میتونم بگم وضعیت منم بعصی وقتااینجوره

😂😂😂😂😂😂

منم اوایل این مشکل رو داشتم ولی الان قبل از غذا اول دخترمو سیر میکنم اینجوری وقتی بشینم سر سفره میره بازی و من با خیال راحت غذامو میخورم

خب ادم وقت کم میاره چاره نداره ک

وااااای این خود منم ماههای اول😂😂😂یعنی همش زیر سینه بود پسرم

من عاشق شیر دادن به بچه ام بودم ولی متاسفانه از اول درست نخورد از چهار ماهگی هم تو بیداری نمی خورد تا اینکه ۱۰ماهگی کلا سینه رو ول کرد 😔😔😔😔😔

تجربه کردم مطمئنم همه مامانا تجربه کردن

من خیلی خیلی دست تنها بودم.خیلی اذیت شدم.خیلی گریه کردم.بعضی اوقات اینقدر ضعف داشتم که دست و پام میلرزید و پسرم سینمو ول نمیکرد مجبور میشدم اینطور بخورم.
خیلی ها با تعریف کردن این چیزا میخندن وخوشخالن ولی من از دیدن این تصاویز یاد سختیهلم میفتم و ناراحت میشم

درکش میکنم‌واقعا بچه ها نمیزارن. من بچه ام ۸ ماهشه .میزارم وقتی خوابید میخورم اما همیشه دیر غذا میخورم😭. وقتی بیدار بشه اصلاااا نمیشه و نمیزاره درست غذا بخورم

من هروقت اینطودی میخورم میمونه تو گلوم با آب باید بدم پایین

یاده بدبختی خودم و شرایطم تو دوماه اوله باران افتادم وای که چقد بد بود😭

روزای اول زایمان اینطور بودم تازه پسرمم میزاشتم روی میز یه قاشق به اون میدادم یه قاشق خودم و زیر سینم دخترم بود
خیلی روزای سختی گزروندم هیچ کمکی نداشتم الان خیلی بهتره اوضاعم

خوش بحالش ک شیر خودشو میخوره

غذا خوردن اینطوری هم خوبه غذا درست کردن سخته با این وضع بخدا من به اینم راضیم دوتا بچه دارم یکی هم تو راهی دوباره نقطه سر خط.....

تا حالا از این زاویه بهش نگاه نکرده بودم😂😂😂

وضعیت خودم.هیچ وقت هم بهم نچسبید ک چی دارم میخورم😭😭😭😭😭

همه مامانا مزه این کارو چشیدن....

ای گفتی این وضع هر روز منه

اگه دوتا بچه کوچیک داشته باشی یکیش یکماه یکیش دوساله مجبوری همین طوری بخوری😨😐

حال اين روزهاي من😂😂🤦‍♀️🤦‍♀️

دقیقا منم هرروز همینطورم درهمه شرایطی چون بچم همش گشنشه و دهنش باز.موقه غذاپختن.غذاخوردن.ووووو

من همسرم میزاشت تو دهنم ضعف داشتم دخترمم از گرسنگی گریه میکرد 🤦🏼‍♀️ تازه دراز کش هم میخورد منم دراز بودم😂🤩🥴

من بچه شیر میدادم سایر اعضای خانواده غذا میذاشتن دهن من😄

از تولید ب مصرف

وقتی مجبوری هم نینی رو سیر کنی هم خودتو

بچه بوی غذا بخوره بهش
جیغ جیغ میکنه
که یعنی منم میخوام 😃
منم همین مشکل رو دارم
برای همین قبل غذام سیرش میکنم بعد اگر خودشو بکشه بهش موقع غذام شیر نمیدم😅

شوهرم میگه
از تولید به مصرف ...
دید مردا را ببین تو رو خدا

دقیقا چن بار پیش اومده 😂😂😂

دست رودلم نذار ک خونه...الساهرچی بزرگترمیشه بیشترمیچسبه بهم😒😒

واقعا خیلی بده خخخخ من خودم حتی بارها شده بچمو بغل کردم سینم تو دهنش بود غذا که خوردم هیچ آشپزی هم کردم خدا نگهدار همه مادرا باشه خیلی سخته

خدایا.دوماه اول کلا من اینجوری بودم.😂😂😂

دوران. خیلی. سختی. بود

منم برام پیش اومده بخصوص که یوسف۲سالش که شد دخترم بدنیا اومده هنوزم بعضی وقتا همینطوری غذا میخورم😅😅😅

😑😐😐

من کل کارامو این مدلی میکنم غذا خوردن و پختن و شستن جمع کردن و .....همه کاری اینجوری میکنم تازگیا هم سنگین شده خیلی خسته میشم😓😓😓😪😪😪😪😭😭😭

وای خیلی سخته منم اینجوری شدم

واااااااااای منم تجربه کردم چاره ای نیست وقتی وروجکا نذارن باید همین طوری بخوری 😂😂😂

همه روول کن شکم تختش روبچسب هنرداشته واقعا😂

من بیشتر مواقع ک میخوام بشینم پای سفره جانان بیدار میشه بعدش مجبورم همینجوری غذامو بخورم😄

تلاش مادر جهت حفظ انرژی

چ شکم تختی🙂

اخ اخ اخ 🤣🤣🤣🤣دقیقا من همیشه اینجوری بودم یعنی توهمه حالت پسرم درحال شیرخوردن بودالان ۲ماه ازشیرگرفتمش دلم واسه اون روزا خیلیییییی تنگ شده😭😭😭

بعضي وقتا دلم واسه خودم ميسوزه اما ميگم ميگذره و همش ميشه خاطره

حالا خوبه یه چیزی هست که بخوره منکه اکثرن درحال اماده سازی ام

من یکبار چهار زانو نشسته بودم، حلما هم رو پام شیر می‌خورد و خودمم داشتم لقمه نیمرو میگرفتم میخوردم. چون اون روز هیچ جور ازم جدا نمیشد و داشتم غش میکردم از گشنگی... البته خیلی کوچیک بود اون موقع... ولی خب زیاد از سر غذا بلند شدم بخاطرش...

الآنم همینجوریم

بهشت زیر پای مادران است

دقیقا اوضاع و احوال من هست ضمن اینکه در این حالت به بچه اولم غذا میدم باهاش بازی می کنم نقاشی می کشم حتی بردمش جیش کنه

من نتونستم تجربه کنم چون پسرم شیرخشک میخوره😢

من کلا این وضعمه میخابونمش میخام ی چیزی بخورم فورا بیدار میشه کلا نمیفهمم چی میخورم انقد همه چیو جا بجا میکنه

الان این تصویر رو درک میکنم کاملا😑

وای من هر روزم اینطوریه حتی اشپزی کردنم انقد باید مواظب باشم که طوریش نشه وقتی بغلمه

خيلي سخته تحمل ميكني گرسنگي رو ولي گاهي سرگيجه و ضعف نميزاره كه ميري يه چيزي بخوري وگرنه از حال ميري من قند خونم ميوفته سر درد ميگيرم😔

خطرناک است

بدبختی منه زن رو نشون میده 😞

ماشا..چ دست قویی ای منکه دودسته هم میترسیدم بیوفته بچه

وای خدای من خیلی سخته مادر بودن ولی شیرینه

😃😃😃😃😃😃😃😃😃وای وقتی وقت نمیکنی غذا بخوری و میخواد شیر بخوره و ضعف کردی شدید

با همه عجله ای که داره ولی حس قشنگیه توی عکسه😍

واای خداییش سخته یادم میفته هااا وای تا ۳ماه اول واقعا سخته

بی صبرانه منتظره همچین کارایی هستم

این منم

از تولید به مصرف🤣🤣

یا خدااا باید سرت بیاد تا درک کنب

خیلی سخته

چقدر شبیه وضعیت منه تو این چند وقت 😜😜
جالبیش اینجا بود که همون مدلی هم خیلی میچسبید

من خوردن اصلا برام مهم نیست خواب ندارم مغزم درد میکنه خداالکی بهشت زیر پای مادرا نزاشته😆

من هم وضعیت هر روزم هست البته نه این شکلی ما بعضی وقتا با همسرم نوبتی غذا میخوریم وقتی طرف میشورم میاد پاهامو میگیره دیگه نمیتونم به هیچ کاری برسم همین که زنده هستم خداروشکر ،😀😀

تو این شرایط نبودم هیچ وقت

چندباری به صورت نشسته برام پیش اومده یه وقت هایی هم شوهر جان لقمه میگیره برام چاره چیه دلبندم وقتی گرسنه است وقت و زمان براش معنا نداره

چه شکم خوبی داره انگار باردارنشده

عین واقعیت😂

من بچه اولم را از شیر نگرفته بودم دومی را باردار شدم تا یادم میاد اینطور غذا خوردم😂😂

من که تا چند ماه موقع غذا پاهای دخترمم وسط سفره بود، چون وقتی می خواستیم غذا بخوریم اونم گریه می کرد و شیر می خواست

چرانظرمن ثبت نمیشه

حس شیرین مادر بودن با لحظه لحظه ی با حال و متفاوتش... کلا در اختیار ایشونی دیگه😊

چقدر سخت بووود اون دوراااان 😢

منم اینم نمیتونم بخورم لاغر مردنی شدم

حالاروز من اوایل به دنیااومدن دخترم

دقیقا منم همش همینطوریم..البته نشسته😂

بستگی به مادره ک بچه ارومه یا وبی ارومه من خداییی ارومممم سرحاملگی خیلی ریلکس چون اخلاقم اینه وخداروشکربچ اروم بود اگ میتونی ازاول بارداری تااخربارداری مشکلتوحل کنی وهیج غم گریع نداشته باشی قول میدم بج شماهم ارومممم میشه

وای خدا حال روز من 😂😂

خداروشکرمن بج اولیم تونستم به غذام برسم به خونه برسم چشم بددور اروم بود راحت بودم

رهام شیرخشکیه از همون روز اول اصلا حس این رو نمیفهمم و اینه ارزو به دل موندم ک بخوره حتی اینجوری عذاب بکشم
خیلی ناراحتم از اینکه شیر منو نخورد

وایی خیلی بده نمیفهمی چی خوردی منم اینجوریم بیشتر وقتا

وای منم هروقت خواستم چیزی بخورم میدادم به پدرشوهرم تند تند میخوردم

مادربچه دارهیچیش سرجاوبه موقع نیست هیچیشم دیگه مثل قبل نمیشه😕

مادرشدن=خداحافظی با ارامش

من هروقت میخوام چیزی بخورم بیدار میشه اصلان نمیشه کاری کرد

حال و روز من تو این شش ماه و نیم یادم میاد همش همینطوری میخورم و کارامو میکنم

یعنی هر چی بخوریم فرزندمون همونو میخوره پس سعی کنیم غذاهای مفید بخوریم

وای تا نزدیک یکسالگی اوضاع همینه گاهی هم فقط یه وعده شبا اونم میتونی غذا بخوری...مخصوصا تا ۴ ماهگی🥴

منکه دخترم شیرخشکیه از همه لحاظ خیلی راحتم،اصلا اینجور شرایطی رو تجربه نکردم

در واقع غذا رو قورت میدیم😂

اااره

من هیچ وقت اینطور نبودم اول شیر میدادم بعد غذا میخوردم

من وقتی میخوام غذا بخورم پسرم بیدار میشه مجبور میشم اینجوری غذا بخورم

من تا چهارماهگی فرنازم اینجور بودم ، بچه داری دست تنها واقعا سخته همیشه میگم خوش بحال اونایی که مامانهاشون کنارشونن و کمک حالشون...

واقعا سخته ولی مجبوره.من مخصوصا الان که دیگه نزدیک یه سالشه اگه گرسنه باشه باهم میخوریم یه لقمه اون یه لقمه من ولی اکثرا اول بچمو غذا میدم

وااااااای😢

دقیقا یه وقتا همینجور میشه😁

خودمم دقيقا🥺

چه قشنگ و بامزه

وااای واقعا این لحظات هیچ وقت فراموش ‌نمیشه

واقعا منم همینطورم 😊😊

برای منم پیش اومده البته نشسته الان که خودمو تو این تصویر تجسم کردم چقدر خنده دار میشم کلللللی به خودم خندیدم
ناااازی به خودم

این صحنه برای همه مادرا آشناست😍😍😍😍

ای جانم دوس‌دارم‌هر چه زودتر برسه این موقع

یعنی مادر وقت نداره حتی درست و باحوصله بشینه غذا بخوره، با عجله و سریع باید کاراتو انجام بدی

حتی وقت برای خودش هم نداردمادرحتی خوردن وازتولیدبه مصرف

من میارم بشقابو سردددد میشه و دوباره گرم میکنم و دوباره سرددد میشه😂😂😂

واقعااااا اینه که میگن بهشت زیر پای مادران است

غذا که سهله من وقت نمیکردم چایی بخورم تا میریختم داغ بود به محض اماده خوردن شدن دخترم بیدار می شد یعنی تو‌یک سال اول ارزوی یه لیوان چای داغ موند به دلم الانم دیگه هرچقدر چاییم سرد بشه مهم نیست میخورم به یاد اون روز ها

کاملا حس کردم این حالت رو😄😄😄

پسر من انگاری بو میکشه همین که شروع کنم به خوردن بیدار میشه

کاش بچه منم شیر خشکی نبود😢

وضعیت بیشتر وقتای من، البته من میشینم
حتی موقع غذا درست کردن خیلی وقتا اینطوری بودم

مجبوره دیگه اگه مادر به فکر خودش نباشه شیرش کم میشه

وای من وقتی میخام غذا بخورم همون وقت یا شیر میخاد یا خابش میاد یا قر میزنه مامانم میگ بچه داری همینه دیگ حالا خوبه بزرگ ک میشه تا میشینی سر سفره میگ جیش دارم 😂😂😂

وضعیت اوایل من اما خداروشکر زمام امور کم کم داره میاد دستم 😁😁😁😁

واااااای حال و روز هر مادر دست تنها...

وای بچه اش خفه شد من اگه بودم خودم به همسرم غذا میدادم

من یسری درو اینجوری باز کردم واس شوهرم

خیلی جالبه هر کسی از یه زاویه ای نگاه میکنه و چقدر حس های متفاوت👍😃
منم نمیرسم خودم چیزی بخورم بعضی روزا...

خیلیا وقتا سر سفره که نشستم پسرم بیدار شده،هم اون خورده هم من😂قربونش برم شکموعهههه

این وضعیت من بوده تا همین روزا همیشه کارامو با یک دست انجام میدم

من تا دو سه ماه اینجوری بودم هرلحظه شیروگریه مجبوری اینجوری غذالخوری

فقط عشقه که میتونه ادم و وادار به همچین کاری کنه.❤

وحشتناکه، همه اون روزا یادم اومد، خیلی سخته ولی ماها نسبت به شرایط خیلی انعطاف پذیریم 😀

باید غذا بخوری تا بتونه نینی غذا بخوره

دقیقامن اینجوریم البته نشسته😀😀😀,اخه طاهاجون وقتی شیرمیخوره منم ضعف میکنم

این که عکس منه 😂😂😂😂

خوش بحالش شکمش اب شده😐😐😐

منم تو این شرایط بودم،خیلی سخته البته من داشتم غذا میپختم..

تازه باید بالا پایین بپرم😐

اااا این منم🙈🤪🤪🤪😂😂😂 اگه از پایین تر هم عکس میگرفتن یه پسر کوچولوی دیگه هم از پام اویزونه

فکر کنم غذاش محروگ صبعه ست

من بچه شیرنمیدم تجربه ندارم😁

قدردانی میخواد نهایت از خودگذشتگی رو نشون میده

منو همسرم نوبتی میخوریم اول اون میخوره بعد میاد بچه رو میگیره من میخورم

دقیقامن دیروز همین صحنه رو داشتم پسرم شیر میدادم با قابلمه غذا میخوردم

من چند باری اینطوری شدم از شدت ضعف باید غذا میخوردم از طرفی هم پسر نازم شدیدا گرسنه بود😁

من اینها رو تجربه کردم اون موقع سخت بود ولی وقتی بهش فکر میکنم خندم میگیره 😃😃،

دوتا گشنه که همزمان دارن ضعف میکنن😜

همینکه شکمش تخت مونده باز جای شکر داره

نه من هیچوقت اینکارو نکردم همیشه گذاشتمش کنار غذامو راحت خوردم یا نهایتا سپردمش دست مامان بزرگش

همه همچین شرایطی داشتن و دارن 😂😂😂

وا😂😂😂من این همه زن دایی دارم ندیدم یکیشون ازشکم خودشون بزنه وقت غذاهمچین دولپی روسفرن ک نگو بچه هم داره شیرشومیخوره یایکم جلوترخودشون میخورن ک ضعف نکنن این زرنگ نیس😁

من اصلا از این شرایط نداشتم

واقعا منم همینجوریم. تا میخام غذا بخورم پسرم بیدار میشع ی دستم شیر دادنه ی دستم غذام ک همشم میریزه کوفتم میشه 😂😂😂😂😂

تو این چهارماه یه وعده غذا درست نخوردم همش سر سفره گریه میکنه😐😐

وصله جدا نشدنی درهرزمان😍😍

حال منم همینطور من همیشه بعد شیر دادن احساس گرسنگی دارم

من بیشتر موقعه ها گرسنه ام چون وقت نمیکنم

من نشستنی،سر سفره،مجبور شدم،اینجوری غذا بخورم....😀

چقد سخته خداااااا

بیچاره😂⁦🤦🏻‍♀️⁩

مادر بودن خیلییییی سختر از تصوره اینم یه نمونش

دختر من که کلی باید نازشو کشید تا یکم شیر بخوره

من که اصلا بعضی وقت ها وقت نمیکنم شام و ناهار بخورم منتظر میمونم شوهرم از سر کار بیاد تا غذا بپزم

این وضعیت منه با دوقلوها

😍❤😍❤😍

من ک هرموقع سفره میندازم بچم میاد وسط سفره میشینه و کارنزاشته نمیزاره میریزه میپاشه نمیزاره ی غذا درس حسابی بخوریم

🤣🤣🤣🤣

دقیقا عین من تو این دو ماه، مخصوصا اگر تنها باشم 😁

اره من تازه مامان شدم این چیزا واقعا هست واقعا فداکاری میخاد مادر شدن

ضرب المثل معروف که میگه کلاغ بچه دار شد............😶

تجربه این مدلی ندارم ولی سخته حتما

حال روزه منم الان همینه یا روپامه سرسفرع یا تو بغلمه سر میز 😂😂😂کلا این بچه ها نمیذارن ی لقمه بخوری فقد شیر میخوان خو لامصب ها بزارین ی چیزی بخوریم حداقل شیر باشه😃

من لچه ام شیر خشکیه. از این مصائب نداشتم. ولی با این حال همیشه شام و نهارم دیره و نجویده نجویده قورت میدم!!! 😂 😂 😂

واس من ک تا میرم سر سفره پسرم بیدار میش مجبورم این مدلی غذا بخورم البته نشسته

عزیزدلم

نشون میده کمک دست نداره مثل من

وای من هفت ماهه همینجوری بیست وچاری گرسنم خسته شدم

برای من هرروز پیش میاد تازه خیلی وقتا هم غذا هم گیرم نمیاد

وضعیت من همینه تواین مدت که مامان شدم..بعضی وقتام میرم کنار کابینتا میشینم که پسرم نبینه چون دلش میخاد😂😂

به نظر من مادر بودن غیر قابل توصیف وشرح...ولی من این موقعیتو داشتم و بعضی موقع دلم تنگ میشه واسه اون اولای زایمانم

باز این خانومه غذا داره بخوره😂😂😂😂

😂🤣

اوف حسرت یه غذای بی دغدغه بدلمون مونده تو این مدت

برامنم خیلی پیش اومده ولی نشسته بچه رومیزاشتم رو پاهام وروسفره مینشستم غذامو میخوردم

وضعیت من اینجوره با دوتابچه بعضی وقتاهم کلا بیخیال میشم نمیخورم

همیشه تو خونه اینجوری غذا خوردم و غذا پختم

این موضوعی که شما می فرمائید
بل این چیزی که من میبینم فرق داره
بچه منم گاهی ایستاده شیر میخورد

این‌چه ربطی داره با این عکس
پای گاز ایستاده، سرشو کرده تو قابلمه ، بچه رو داره شیر میده
خوب بریزه تو ی بشقاب بشینه ی جا
چرا همه چیو به خودتون می گیرید

دست تنها بودن

قبولش دارم
حال و روز منه

من بعد یک سال هنوزم ایستاده غذا میخورم چون مدام بابد بالاسرش باشم کارخطرناک نکنه فرصت نشستن بهم نمیده

من این مدلی غذا درست کردم🥴

فک نمیکنم دیگه تا این حد باشه حداقل بشینه هم بخوره هم راحت شیر بده

من این تجربه رونداشتم شوهرم همیشه دخترمومیگیره من غذامیخورم

من ک اینطوری نمیتونم هم شیر بدم هم غذا بخورم

موقع شیردهی نباید غذا و مایعات خورد بعد و قبلش باید خورده شه مگه شیردهی چقدطول میکشه اخه

وضعیت این روزای من
بعضی وقتا فکرمیکنم ضعف کردم

بیچاره

دختر من‌کلا در ارامش باید شیر بخوره یه خورده صدا بیاد نمیخوره

منو میگه منو میگه..😑

منم دقیقا😂😐

وضعیت ما مادرا روبه تصویر کشیده حتی وقت غذاخوردنم نداریم روزانه یه وعده به زورغذامیخورم

من الانم اینجوریم

من اکثرا این مدلی غذا میخورم..ولی نشسته

ما که تا میشینیم غذا بخوریم همش داد میزنه دولقمه نمیدونیم چطور میخوریم هرجی هم دستش میدیم یه ثانیه خوبه دوباره همون زودبزرک بشن باخیال راحت بخوریم والا

واای خود اصلشه 😂😂

منم اینجوریم

من شیرخشک میدم این مدلی نداده بودم اون زمان ک شیرمو میخورد....

این وصعیت رو بعضی وقتا موقع شام خوردن دارم 😂😂😂😂

این که خوبه من در حال شیر دادن با پام کشو باز میکنم با شصت پام‌وسیله برمیدارم میدم دستم

من خیلی این شکلی غذا خوردم یوقتایی اصلا ناهار نخوردم یا خیلی دیر من کلی لاغر شدم چون همش بشور بساب بپذم

وااای اشکم دراومد
به نظرم سخت ترین کار دنیا بچه داری

اتفاقا الان داشتم میگفتم کاش خدا مادرها رو با شش تا دست می آفرید.پسرم خندید ولی واقعا نیازمندم

مامانا وقت سر خاروندن ندارن طفلیا...من انقدر خسته میشدم بدن درد میگرفتم

ای بنده خدا

این بچه واقعا برای این خانومه؟ پس چرا خانومه شکم نداره اصلا 🙄😊🤔🤔🤔

😢😢وضعيت منم با يه پسر ٥ ساله و يه پسر ٧ ماهه

هیچکدوم سخت نیس.سخت اینه که بچت شیشه نگیره سینه نگیره.بدغذا ترین بچه باشه.دهنش نگه داره و قورت نده.سخت اینه

من که اصلا نمیدونم غذا میخورم با نه بخدا بعضی وقتا یادم میره صبحونه بخورم

واااای، دختر من، اول شیر میخورد بعد به عنوان پستونک از سینه ام استفاده میکرد، خوابش هم کم، کی باورش میشه نوزاد ۲ ماهه، فقط ۸ ساعت بخوابه؟؟!!! بقیه ۱۶ ساعت من در خدمتش بودم، یا شیر میدادم یا پستونک

مامان فداکارمن نشسته غذامیخوردم ولی یه موقع هایی هم بوده اینجوری باشم

برای من هم پیش اومده. البته پسر من شیر خشک میخوره. من این وضعیت سر میز غذا دارم وقتی روی صندلی غذاش بی تابی می کنه و من قید غذا رو میزنم. خیلی سخته. ولی خدا قوت مامان ها🙌🤲

خخخخخخ بيچاره ما مادراا🙃🙃🙃🤣

مثل من ولی من نشسته می خورم

مادر :فداکار واقعی

بیچاره مادرا

من شیر خشک دادم اینجوری نبودم 😆

شاید سخت باشه اما این دوران یک دوران استثناییه که بعدا دلمون تنگ میشه برا همین هول هولکی کار کردنا

کمبود وقت و بدو بدو مامانها

خب چه کاریه خانوم عزیزبشین بچه روشیربده بعدتاجاداری بخور معلومه کاراتون بدون برنامست

وای دقیقا من
الان بدتر شده

وای دختر من ۱سالشه اینطوری میخوابونمش ی پدری ازم دراومده حالا خوبه خداروشکر تپل نیست

سلام مامانای مهربون میشه پسرمو تو اینستا لایک کنید.کانال معزآباد جابری(moezabadjabery)عکس شماره ی 025اسمش امیرارسلان جواهری.ممنونم واقعا به حمایت شما نیازداره

والله خوشبحالش بچه اورده اصلا هم شکم نداره چه سعادتمنده

منم دخترم سه ماهه، تامیخام غذابخوری بیدارمیشه یعنی همه همینطور مث خرگوشه، یعنی کل خاب عمیق‌ پنج دقیقه اس، کشته منو،، هیچی نمی‌فهمم ازخوردن

با اینکه تازه زایمان کرده چقد لاغره😑😑🤔🤔😑

وای مامانا من نمیتونم لاغربشم شیر میدم همش ضعف میکنم باید بخورم

خيلى سخته بچه دارى بچه هاى الان خيلى تقصن مامانم ميگ شما يكيتون اينجور ميكرد ٤ تا نمياوردم 😑

پسرمن همیشه خدا خواب بود من باخیال راحت به کارام میرسیدم خداروشکر

واااای روزهای اول مث کابوس میمونه.انگار ی آدم بی دست و پایی

والا من اون اولا تا پسرم گریه میکرد اشتها کور میشد نمیتونستم چیزی بخورم ۳ ماه گذشت و دیدم چهارتا اوستخونم با یه روکش
از اون روز ب بعد چ گریه کنه چ نکنه چ اذیت کنه تحت هر شرایطی میخورم تازه اشتهامم زیاد میشه

من خیلی بی اشتها شده بودم و بعدشم افسردگی بعده زایمان گرفته بودم خیلی روزای بدی بود

من که تا مینشستم غذا بخورم یا گلاب به روتون دستشویی برم، ونگ‌ونگش شروع میشد، آخه بچه دو ماه وقتی خوابه چطوری حالیش میشه بلند شدی از کنارش هنوز من نفهمیدم
خلاصه رفتم یه آغوشی خریدم، چسبوندمش به خودم(با چادرم میشه چسبوندش )بعد میرفتم غذا میخوردم یا کارای دیگمو میکردم، اونم منو نگاه میکرد میخوابید

خیلی سخته خیلی ولی شیرینی های خودش هم داره ☺.....اره شیر خودمو می خوردن البته تا 18 ماهگی که دیگه از شیر گرفتمشون چون دیگه توانایی‌ نداشتم چون اصصصلا شیر خشک نمی خوردن دیگه داشتن خودمو می خوردن 😁

من که بعداز یک سال هنوز وضعم همینه..🥴🥴🥴🥴

این تقریبا وضعیت منه تو این نه ماهه😐🍃

اگه یه بسر بچه کلاس اولی هم با کتاب دفترش تو عکس بود قشنگ میشد وضع خودم

من بچه ام شیر خشک میخوره تجربه ندارم خداروشکر

وااااااای
برای این اتفاق خیلی افتاده تا الان
واستاده.. نشسته.. دراز کش
اخه هر وقت میخواستم غذا بخورم پسرمم گشنش مبشد منم به ششیر میدادم ضعف میکردم هیچییی دیگه از شدت گشنگی مجبور به این کار میشدم

وقتی دست تنهایی از گرسنه گی داری میمیری باید هم به بچه شیر بدی هم خودت بخوری میشه این 🙃

منم خیلی واسم پیش اومده ولی نشسته

مادر فداکار

روزای اول اینجوری یود الانم بعضی اوقات اینجوریه اما نشسته

دقیقا اوضاع من تویه اوایل بود یه دستم بچه یه دستم کتاب البته

مادر وبچه هردو گشنه

وضعیت منم همینه

والابخدامن الان تواین سه ماه دقیقا ظهراوصبح که باباش نیس نگهش داره درایت وضعیتم. قشنگ با تمام پوست واستخونم دارم حسش میکنم

برام خیلی پیش اونده ولی نشستنی

خوشبحالش چقد سینش کوچیکه و نوک داره
مال من بزرررررگ و نوک صاف!!!
کنترل کردن سینه از بچه سخت تره

وای خیلی سخته منم تجربه داشتم از گشنگی داشتم ضعف میکردم مجبورااینطوری رفتم سرقابلمه

من تا سفره میندازم دخترم گریه میکنه ولی مامانم از اول گفت تا گریه کرد سریع نگیرش بزار یکم صبور شه الان تا گریه میکنه بغل نمیکنیم باهاش بازی میکنم غذامم میخورم خودش آروم میشه اگه خیلی گرسنه باشه ساکت نمیشه بغلش میکنم همزمان شیرم میدم

والا منم اینجوری خیلی غدا درست کردم بچه دومم کلا بغلی بود الان هنوز هست بچه اولم هم،۶ سالشه اونم غدا میخواست کوچیکه که خوابم نداشت مجبور بودم که غذا درست کنم با این وضعیت کسی رو هم دورو برم ندارم خیلی سخته

من تا سفره میندازم دخترم گریه میکنه ولی مامانم از اول گفت تا گریه کرد سریع نگیرش بزار یکم صبور شه الان تا گریه میکنه بغل نمیکنیم باهاش بازی میکنم غذامم میخورم خودش آروم میشه اگه خیلی گرسنه باشه ساکت نمیشه بغلش میکنم همزمان شیرم میدم

اگه مادر ایرانی باشه اول به فکر حفظ سلامت فرزندشه که مراقبت کنه نکنه خدایی نکرده دستش ول بشه و سر بچه اش بخوره به سنگ کابینت🙂

ای کاش بچه من پیشم بود و هر بلایی سرم میاورد😔😔

والا اونی که میگه اینجوری اشتباه پشتش گرمه وگرنه اگه مجبور بشی چاره ای نداری مادری که خودش از سینه ش شیر میده خیلی گشنه میشه