۸ پاسخ

وای دقیقا پدرشوهرمنم این حرفارو میزنه😒اینقد بدم میاد تو دلم میگم خیال باطل بزرگ شه نمیزارم جایی با شماها بیاد😐

منم اینجوریم دوست ندارم بچم بره پیش کسی حتی برای یک ساعت چون واقعا تو تربیتش تاثیر میزاره .مادرشوهر من بچم داشت شیر میخورد از بغلم جداش میکرد منم با جدیت کامل گفتم فکر نکید کارتون درسته خیلیم کار اشتباهی میکنید و بچه رو ازش گرفتم گفتم دیگه نبینم این کارو بکنید گفت نومه دوسش دارم گفتم اگه دوسش دارین باید بزارین شیر بخوره خواب بره بعد .دیگه موقعه شیر نمیگره ازم ولی وقتی خوابه میخواد بیدارش کنه 😬

اشکالی نداره شماهم بشین استراحت کن ولی اگر بخان توتربیتش دخالت کنن اجازه نده برخوردکن باهاشون مادرشوهرمن هدفش اینه توتربیت بچم دخالت کنه من دعواش کردم اصلا خوشم نمیاد،

والا من ازخدامه ببرن بچمو چنددقیقه باخیال راحت استراحت کنم😑

من بودم خیلیم ازشون تشکر میکردم که چند ساعتی حداقل میتونی استراحت کنی به خودت و شوهرت برسی در غیاب بچه

خب عزیزم نوه اشه دوسش داره
بچه ی پسرشه،براش ذوق میکنه،از خونشه
نمیخواد که ازت بگیردش کلا
اونم مثل پدر و مادر خودت چطور نوه شونو دوست دارن نوه اشو دوست داره
دوست داشتی بهش بی محلی کنن و باهاش سرد باشن؟

میفهمم چی میگی منم نمیدونم چرا نمیتونم بزارم بچم ازم دور باشه فقط پیش مامانم راحتم حس میکنم ازم میگیرنش
با شوهرت صحبت کن حستو بهش بگو تا با پدرش صحبت کنه

خداروشکر کن پدر شوهرت میگه بچه رو بده با من باشه یک و ماه خورده ای هست مادرشوهرم خبری از نوه اش نگرفته من که جای خود 😭😭

سوال های مرتبط

مامان بنیامین😍 مامان بنیامین😍 ۵ ماهگی
من پسرم ک الان ۳ سالشه چون اولین نوه بوده همه توجه ها بهش بوده اما وقتی پسر برادرم ب دنیا اومد همه رفتیم سمت اون متاسفانه حتی خود من بقیه خیلی رو پسر برادرم حساس شدن طوری ک پسرم حسودیش میشد و هرکاری میکرد تا اذیتش کنه و توجه ها رو ب خودش برگردونه من دیدم نه اینطوری نمیشه پسر برادرمو بیخیال شدم و با پسرم حرف زدم و قانعش کردم ک من ب جز تو هیچکسو دوس ندارم حتی وقتی ب پسر داییش نزدیک میشد تا اذیتش کنه زیاد جیغ و داد نمی‌کردم ک حساس نشه زودی جداش میکردم و براش توضیح میدادم ک اون کوچولوعه گناه داره ما نباید اذیتش کنیم امااااا زن داداشم انگار شاه زاییده همینکه پسرم نزدیک بچش میشه دنیا رو سرش میزاره سرش داد میزنه بهش فوش میده میگمش بچته برات عزیزه درست بچه منم برام عزیزه دیگه سرش داد نزن بچس از عمد ک اینکارو نمیکنه مثه آدم باهاش حرف بزن ک دیگه بچتو نزنه میگه نه بابااااا وایسم نگا کنم بچم کتک بخوره؟ میگم باشه بلد نیستی ک بچه تربیت کنی حداقل جلو بچم فوش و حرفای بد نزن منو صدا کن خودم بچمو میبرم این گوشش دره اون گوشش دروازه فقط این نیس که حتی مامانم و بابام و همه اینطورین انگار ک با بچم لج کردن فقط خواهرام آروم و ملایم باهاش حرف میزنن هالا من ی مدت هروقت میخواستم پسرمو بفرستم پیش مامانم اینا ک هم کارامو بکنم هم خودش بازی کنه قبلش بش میگم ک مامانی پسر داییو نزنیا اون داداشته عزیزم اما نتیجه برعکس داده الان اینطوری شده ک هرکی بزنتش هیچی نمیگه فقط میگه داره منو میزنه یعنی ن می‌ره کنار ک کتک نخوره ن از حق خودش دفاع می‌کنه فکر می‌کنه اگه از حق خودش دفاع نکنه و کتک بخوره و هیچی نگه ما دوسش داریم الان موندم چیکار کنم بخدا بعضی وقتا دلم میخواد زار بزنم