۱۰ پاسخ

منم ۴۰ دیقه درد طبیعی کشیدم بعد فهمیدن بچه مدفوع کرده منم خیلی طبیعی دوس داشتم ولی خداروشکر سزارین شدم 🥲و خیلی خوشحالم

ب سلامتی عزیزم خداروشکر حال جفتتون خوبه🤍

بیمارستان خصوصي بودی یا دولتی؟

من از سزارین راضی بودم...بعد عمل نه سردرد داشتم نه شکم درد...راحت خودم بلند شدم راه رفتم....بخیه هامم انچنان سخت نگرفتم برای مراقبت.سریع جوش خوردن...چند روز دیگه یه هدیه ببرم برای دکتری که عملم کرد اما از دستم شاکی بود🤣😂🤣😂

معاینه درد نداشت برای من...من دردای امپول فشار داغونم کرد...وگرنه خودم میگفتم بیا معاینه کن ببین پیشرفت کردم یانه..اگه نه ببرینم اتاق عمل...

قدمش براتون مبارک باشه❤️

به سلامتی عزیزدلم 😍🥺
برای ما هم دعا کن
منکه همه چی رو سپردم به خدای بزرگ و مهربون

بسلامتی‌...پ مثل من شدی....منم پنج شنبه معاینه لگن شدم....جمعه صبح کیسه آبم پاره شد بستری شدم.ساعت ۲ظهر جمعه امپول فشار زدن ..باز شب یکی دیگه زدن تا شنبه..شنبه باز امپول فشار زدن..تا ساعت ۷:۳۰ شب که سز اورژانسی شدم

بسلامتی عزیزم سز اورژانسی شدی؟

چشمت روشن قدمش مبارک باشه❤️

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۱ ماهگی
مامان نیهان💜 مامان نیهان💜 ۱ ماهگی
تجربه زایمان🍃



خیلی مختصر تعریف میکنم... 37هفته و 4روزم بودکه ساعت 4عصر جمعه بود ک کمر درد اومد عین درد قائدگی این درد ها کم و زیاد میشد واسه شنبه نوبت سنوی اخر رو داشتم دوساعت صبر کردم خیلی نگران بودم واسه بچم ک اتفاقی نیوفته واسه همین رفتم بیمارستان واسه nst خداروشکر خوب بود ازم اجازه معاینه خواستن . معاینه انجام شد گفتن یک سانت باز شده و اینکه واسه یک سانت نمیتونن بستری کنن اومدم خونه ساعت 3صبح بود دیگه نتونستم تحمل کنم رفتم ی بیمارستان ک امکانات بیشتری داره اوجا معاینه شدم و گفتن باید بستری شی بعد بهم سرم فشار وصل کردن خیلی درد داشتم دردهام ب حدی بود ک داشتم منفجرمیشدم روز بعد رو هم کلی درد داشتم3 سانت باز شده بود اما هرکی معاینه میکردمیگفت اصلا کیسه اب و سر جنین معلوم نیس اینو ک میگفتن بیشتر میترسیدم اما دلخوشیم این بود دستگاه وصل بود و صدای قلب دخترم رو میشنیدم؛ ظهر بود ک ماما اومد و با سوزن کیسه اب رو پاره کرد اصلا درد نداشت یهو کل تخت خیس شد. ادامه دارد....
مامان آنیسا مامان آنیسا ۸ ماهگی
ب نام خدا مامان پرنسا هستم و امدم از تجربیاتم بگم
من 8اسفند شب بستری شدم با رضایت خودم برام سرم اینا زدن
اورد یه قرص زیر زبونی دادن ک دهانه ی رحمم بازشه چون کیپ کیپ بودم
تا صبح هی امدن فشارمو گرفتن و بهم نوار وصل کردن تا صبح شد
بعد صبح معاینه کردن دیدن حدود یه فینگر باز شدم
برام قرص گل مغربی زدن ت رحمم 2 تا بعد روی توپ ورزش اینا کردم
شدم 4 سانت ک کیسه ابم موقع معاینه پارشد و ولی اینم بگم ک از صبح زیر امپول فشار بودم سرم فشار
بعد بازم روی توپ ورزش اینا کردیم خیلی بد بود بعد منم ک خوابم میومد ب کنار دیه ساعت 9 شب معاینه کرد شده بودم 8 فینگر هی راه دستشویی رو رفتم امدم رفتم امدم ادرار یعنی پدرمو دراورد
دیه واقعا استانه ی تحملم تموم شده بود سردم بود هی داد میزدم ک دارم میمیرم اوناهم کی هیچ انگار ن انگار
بعد یکی از ماما هم امد معاینه کرد گفت 10 فینگر و بازی و زور برن تا سر بچه بیاد بیرون دیه انقدر زور زدم ک سربچه معلوم بود
رفتیم اتاق زایمان ، 10 تا بخیه خوردم حالا هم جای بخیه هام درد میکنه
اگه کسی نظر منو میخواد بهش توصیه میکنم بره سزارین چون اون حداقل پمپ اینا داره ولی طبیعی نه
من که خیلی اذیت شدم
مامان Adrian مامان Adrian ۷ ماهگی
تجربه زایمان سزارین
37هفته بودم ک باید بخاطر دیابتی ک داشتم هر هفته میرفتم دوبار nst میدادم صبح شنبه با همسرجان رفتیم ک هم بیمارستان رو ببینم هزینه ها رو بپرسم و هم nst بدم. نوار قلب ازم گرفتن و دوتا انقباض کم داشتم ک ب تشخیص دکترم من رو معاینه کردن. (بزرگترین اشتباهم این بود ک اجازه دادم معاینه کنن) همین شد افتادم ب خونریزی. شب خونریزیم شدید شد، باز رفتم نوار قلب گرفتم و معاینه شدم با 4سانت دهانه رحمم بازشده بود. ک گفتن تا صبح زایمان طبیعی میکنی، ولی من میخواستم سزارین اختیاری بشم. با دکتر هماهنگ شد و گفتن تا نیم َساعت دیگه میری اتاق عمل، ب همین سرعت و یهویی، منم کلی گریه ک نمیخواستم زایمان کنم چون هفتم پایین بود. موقع سوند زدن بشدت چندش آور بود. درد نداشت اصلا ولی حس بدی بود. و با بی حسی سزارین شدم. بی حسی اصلا درد نداشت.تا بهم گفتن پاهات بی حس شده و من جواب دادم آره بعد کمتر از چند دقیقه صدای بچم اومد وای خدا چ حس قشنگییییی بود.......
بعدشم حدود یک ربع بخیه زدن. و شکمم رو همونجا فشار دادن ک اصلا نفهمیدم. بعد تو ریکاوری ی نیم ساعت زمان برد ک پاهام حس پیدا کنن. بعدم ک رفتم تو بخش، با پمپ درد، دردام در حد خیلییییی کم حس شد کمتر از پریودی، من زیاد سرم رو تکون ندادم ولی بعدش دو روز سردرد وحشتناک داشتم ولی قابل تحمل ک با نسکافه قهوه خوب شد، اولین راه رفتنم اونطور ک میگفتن سخت و وحشتناک نبود. اذیت شدم ولی اونطور ک میگن نه. موقعی هم ک مرخص شدم تا ی هفته سرم سنگین بود، گوشم گرفته بود و دوروز سردرد داشتم در حد نیم ساعت.
خلاصه بسیار راضی و خرسندم از سزارین....
مامان میران💙(: مامان میران💙(: ۸ ماهگی
مامان قلب مامان🥺😍 مامان قلب مامان🥺😍 ۳ ماهگی
خاطره زایمان طبیعی
وقتی بستری شدم رفدم تو اتاق درد یه دختره هم بود ک هم سن من بود من خیلیی خوشحال بودم کلی عکس گرفدم 😂ورزش کردم ب اون دختره انرژی دادم ساعت ۱۲ بستری شدم تا ساعت ۳و نیم ورزش کردم ..ماما معاینم میکرد معاینه تحریکی هم کرد خلاصه اینکه باهاش خیلی همکاری کردم ..ساعت چهار اومد کیسه آبمو پاره کرد همزمان باهاش باز معاینه تحریکی کرد و آمپول فشار زد😓ک از همونجاا دردهای شدید من شرو‌شد..فاصله دردام هر دو دقه یه بار بود دیگ نتونستم ورزش کنم فقط جیغ می‌کشیدم اون دختره ک باهام تو اتاق بود هنگ کرده بود 😂😂منم روم نمیشد نگاش کنم 🤣خواهرم پیشم بود با هر درد اونو چنگ مینداختم جیغ می‌کشیدم ..التماسشون میکردم منو ببرن سزارین😂تا دو یه ساعت مدام جیغ می‌کشیدم ..ماما هم چن بار اومد معاینه کرد ولی موقع معاینه همکاری میکردم هر کاری می‌گفت میکردم می‌گفت هروقت دردت شرو شد پاهاتو ببر تو شکمت بزار معاینه کنم ..معاینه کرد ۵ سانت بودم گفت عالیه