سلام
من مادر ی دختر ۴ونیم ساله خیلی شیطون و خیلی نق نقو غذا نخور و خوابوندنش خیلی سخت هستم. از لحاظ اقتصادی در حد متوسط در حد ی خونه و ماشین حقوق مکفی هستیم واقعا نمیدونم باید فرزند دوم بیارم یا خیر از اونجا که خودم تک دخترم فقط ی برادر راه دور دارم .از تنهایی آینده دخترم میترسم.
ولی از طرفی احساس میکنم دیگه کشش ی بچه دیگه ندارم وای از کولیک و رفلاکس و گریه های سال اول تولد تنم میلرزه.
مادرایی که شرایط منو داشتن و فرزند دوم توصیه میکنید؟؟

منم خیلی اذیت شدم ولی بچه دوم حتما میارم بچم آینده کسی باشغ باهاش رفت وآمد داشته باشه

من دوران حاملگی بدون دردسر داشتم،پسرم وقتی بدنیا اومد تا الان گریه وحشتناک اصلا نداشت.مادرشوهرم میگه این بچه هیچ وقت صداشو نشنیدیم که گریه کنه الانم پسرخوبیه ولی دیگه نمیارم چون میخام وقتمو برای همین بزارم و آینده خوب براش بسازم.مشکل مالی ندارم و روابطمم با همسرم خوبه.ترجیح میدم یه دونه داشته باشم.

عسل سال اول زندگیش من ب شدت اذیت شدم یعنی خواب نداشتم فشار زیادی روم بود و شرایطش هم تا ۱۵ماهگی خاص بود فک نکنم کسی مث من بوده باشه
ولی هشت ماهش ک بود خدا خواسته حامله شدم با قرص و جلوگیری طبیعی
دومی اروم و اذیتی نداش منظورم اینه بچه ها متفاوتن و ممکنه مث هم نباشه شرایطشون
در کل برا دو بچه باید اعصاب فولادین داشته باشین و کنترل و صبر
اگه فک میکنین نمیتونین ک صبر کنین

بله اینایی ک میگی سال اول تولد هست وخیلیم سخته برا مادر ..ک ی نوزاد و ی بچه دیگه رو نیازهاشونو تامین کنه ...من اینجوری بودم ک اولیم دوسال هم نداشت وقتی دومی دنیا اومد خیلی اذیت شدم سال اول دیکه رفته رفته بزرگه گذاشتم مهد دومی هم بزرگتر شد حال وروزم بهتر شد الانم با هم بازی میکنن خوبه اما دعوا هم دارن ....کلا همیشه بچه ها با هم دعوا میکنن حالا هر سنی ک باشن طبیعیه...ولی من با تک فرزندی مخالف بودم حالا خدا خواست دیگه زود دومی اوردم ولی راضیم...بعدا ک بزرگ شن به قول شما تو این خانواده ها کم‌جمعیت ...من خودم دوتا داداش دارم فقط..حداقل بتونن پشت هم باشن..حالا شاید مثلا من یا همسرم برادرا خواهرامون دو هفته ای یکبار ببینیم ولی به هر حال خدای نکرده مشکلی پیش اومد یکی داری بهش زنگ بزنی...تازه من خودم حسرت خواهر دارم دخترم ک ندارم میگم ی زمانی در اینده ادم مریض شه خدای نکرده هااا کی باشه پرستاری کنه کنارت باشه😄..اخه دختر کلا بیشتر تو دست خانواده و کمک حاله..

خب خودت یه برادر داری .. اگه به دردت نخورده پس برای بچتم خواهر برادر ب درد نمیخوره ..نسل اونا ک بدترن ..نسل ما مثلا بهتره

خودتم از لحاظ روحی اصلا امادگی پذیرش بچه دوم نداری .‌از حرفات متوجه شدم

البته من اعصاب بچه دارم

منم شرایط تو دارم ولی میارم

خواهر.من مادرم فوت شده سه تاخواهردارم که اسمشه خواهرم کمکم میکنن امابه هاموتوی تنهایی به دنیا آوردم و توی تنهایی دارم بزرگ میکنم خیلی سختی کشیدم همیشه به خداامیدواربودم

منم تقریبا شرایط تو رو دارم و نمیارم دیگه چون کشش ندارم

و پیش فعالی از سردی زیاد مغز هست

سلام بیشتر از سردی معده اش هست که غذا نمیخوره احساس گرسنگی می‌کنه ولی اشتباه به غذا نداره ولی دخترتون سن رشد هست باید از نظر تغذیه برسی بشه و

ابدا...

منم قصد دارم انشالله به امید خدا یه بچه دیگه سالم بیارم....انشالله که یه دخترصحیح و سالم خدا بهم بده

اول از همه باید خودتو شوهرت بخواین نه اینکه دو دل باشین ما هر دومون میخواستیم و باردار شدم و دخترم اخر اسفند به دنیا میاد