سلام‌خانوما ،دخترم امشب خودشوهلاک کرد ،خونه مادرشوهرم دعوت بودیم ظرف میشستم ،خواهرشوهرم بغلش کرده بود مدام گریه میکرد نمیگفت ظرفارومن میشورم منم دیگه آخرای ظرف شستن ظرفارو ول کردم وبچموگرفتم ،دیگه نمیشدساکتش کنم ،وقتی میرم‌اونجا بچه روبغل میکنه وبهش شیرخشک میده ک بغل من نباشه نمیدونه بچه ازلحاظ عاطفی وابسته منه واون گریه هابخاطراینه ک میخوادمن بغلش کنم ،اینم ی شب اینجوری نگهش داری بقیه شبوروزا چی ،چرا واقعا اینجورین

خانواده شوهر کلا می‌خوان بگن فقط ما بلدیم فقط ما خوبیم بچه مال ماست

کلا خانواده شوهر چیه😒😒😒متنفرم مخصوصا از برادر شوهرام

واس اینکه تو کتر کنی😒خداروشکر من با خاندان شوهر رفت آمدی ندارم

از بس نفهمن منم همین گرفتاریو دارم

مقصر شمایی البته ک منم از این اشتباهات میکردم.مثلا برای اینکه نگن غذا خورد و هیچ کاری نکرد میدیدم بچم داره گریه میکنه میرفتم ظرف میشستم.همون اول دیدی دارع گریه میکنه ظرفا رو‌میزاشتی میرفتی سراغ بچه‌ات

سلام شما بچت رو بغل کن اصلا دور ظرف شستن و هیچ کار دیگه ای نگیر نا بفهمن بچه بهتون نیاز داره

وای مادرشوهر من همینطورع کلافم از دستش

خانواده شوهر همینن
پدرشوهر منم همش میخواد به یه بهونه بچمو از بغلم بگیره و میگه تو نمیزاری بچه حتی گریه کنه
اخه مگه مرض دارم بچمو گریه بندازم?

نکنه زده بچه رو

شاید میخواد کمکت کنه من که میرم اونجا میدم دست عمه هاش خودم استراحت میکنم

آدم دلش میخاااد خفشون کنهههه از خود راضی ها

خانواده شوهر کلا میخوان بگن ما بلدیم بچه مال ماست

دیگه اینا این هستن عوض نمیشن چیکارشون کنیم

خدانکنه هیچوقت نگو هلاک چطور دلت میشه طفلک