۵ پاسخ

منم ساک اوت خریدم که کوله میشه. داخلش محتویات کیف شیشه و پستونک و تشک تعویض داره خیلی هم جاداره. طوری که فکر میکنم یه مهمونی برم وسایل خودمم داخل جا بشه

مرسی عزیزم حتما همین کار و میکنم ♥️ میشه بگی شوینده های دختر تو چه برندی گرفتی؟ از خیابون بهار خرید کردی ؟ من رفتم برج بهار اصلا نمیدونم کدومشون قیمت مناسب میدن کدوم واقعا اصلا…یا مغازه بیرون تو خیابون بهار بهترن ممنون میشم راهنمایی ام کنی، یه مغازه خانه کودک تو سعادت اباد شوینده و بهداشتی و غذای کمکی… همه چی داره از اون چیزی خبر داری؟

کوله من چیکوعه خیلی خوب و جا داره...تشک تعویض و ساک شیشه و پوشک هم داره‌.برای جای دو ساعته باز خیلی بزرگه🤣

منم کیف کوله ست کالسکه خریدم مارک بیبی بست

مررسی از راهنماییت عکس داری من Evet کرفتم ولی کوله نمیشه فک کنم کوله راحت تره

سوال های مرتبط

مامان دریا مامان دریا ۳ ماهگی
سلام مامانا 🌸
خیلی هامون فارق شدیم خداروشکر ولی چند موضوع قبل از زایمان برای خودم سوال بود و الان میخوام به مامانایی که زایمانشون نزدیک هست تجربه ام رو بگم.
در رابطه با پوشک برای خودمون و نوزاد 😅

بیمارستان های خصوصی اکثرا این امکانات رو در اختیار شما میزارن و نیازی ب تهیه شرت یکبارمصرف سرجی فیکس و یا پوشک برای خودتون و نوزاد نیست. ولی حتما بپرسید از قبل که چه امکاناتی دراختیارتون میزارن.

من زایمان طبیعی بودم، خونریزی چندروز اول مثل پریود شدید بود، روزهای بعد مثل روزای چهارم پنجم پریود رو به کم شدن رفت. بیمارستان یک بسته پوشک (ازین بزرگا ک قدیما واس بچه میزاشتن) و چندتا سرجی فیکس در اختیارم گذاشت و چون برام دوتایی پوشک میزاشتن با همپوشانی، منم تو چند روز اول همونطوری استفاده کردم و ۴ روزه تمومش کردم. چون باید زود ب زود عوض کنیم. خودم نوار بهداشتی مخصوص زایمان تافته خریده بودم و ۵ تای اونم استفاده کردم تو دو سه روز ولی دیگه واقعا بیشتر از این نیاز نبود و برای لکه ها از پد های معمولی ک تو دوران پریود استفاده میکردیم، گذاشتم.

برای نوزاد بیمارستان از برند مای بی بی پوشک گذاشت و بسته شو بهمون داد. من اصلا پوشک نخریده بودم به چند دلیل، وزن نوزاد و سایز شو بدونم و حساسیتش و چک کنم. که همون دو روز اول متوجه حساسیت شدیدش به مای بی بی شدم و از برند مولفیکس سایز ۲ مخصوص ۳تا۶ کیلوگرم استفاده کردم و الان راضی ام. ولی این کاملا به نوزادتون بستگی داره. ما که همه تو شهر داریم زندگی میکنیم و داروخانه در دسترس. پس عجله ای واس خرید‌ پوشک یا چندتا خریدنش نکنید.
مامان فسقلی مامان فسقلی ۹ ماهگی
سلام مامانای قشنگ من بعد از دو ماه و چند روز اومدم که تجربه ی زایمانم رو بنویسم شاید به درد مامانای باردار که الان منتظرن و استرس دارن بخوره.
پارت ۱:خب ما از شب همه ی وسایل رو چک کردیم چیزایی که داخل ساک بیمارستان بود رو هم براتون بنویسم شاید لازم شد وسایل ساک نوزاد شامل پوشک ده عدد براساس وزن نوزاد که صفر یا یک باشه من جفتش رو برداشتم،زیرانداز تعویض،دستمال مرطوب،دو ست لباس کامل اکی کنید یعنی زیر دکمه ای بلوز و شلوار کلاه دستکش جوراب و دورپیچ،پتو که موقع زایمان من هوا خیلی سرد بود ضخیم بود شما اگه تو فصل گرم هستید پتوی نازک بردارید،شیشه شیر و پستونک قنداق فرنگی من برس هم برداشتم که مامانم باهم دعوا میکرد لازم نیست اما من گفتم اگه مو زیاد داشته باشه چی؟😂برداشتم و استفاده هم کردم یواش موهاشو برس کردم🥰برای برگشت به خونه هم لباس بردارید براش من یه سرهمی صفر برداشتم.
به جز اینا وسایل تزئینی که میخواید بزارید تو‌ اتاق برای عکس یا مثلا اسمش پشت در اتاق مثل همین عکسی که گزاشتم یا اگه گیفت دارید رو هم برارید ساک‌مادر رو تو پارت بعدی مینویسم
مامان گل پسرم مامان گل پسرم ۳ ماهگی
تجربه زایمانم
قسمت نهم
این قسمت رو برای افراد استرسی توصیه نمیکنم. اتفاقی که برای من افتاد یک در میلیون بود شاید ....برای کسی انشالله پیش نیاد...

حس کردم دارن تکونم میدن. متوجه شدم که دارن بچمو درمیارن دعا میکردم برای دوستم که بچه دار نمیشه برای همه برای همه مادرها برای خودم برای شوهر بی مهرم
یه لحظه حس کردم یه چیزی از ته قفسه سینه ام کنده شده و من درد رو حس کردم یه درد خیلی سنگین انگار قلبم تیر کشید توی این موقعیت صدای گریه پسرمو شنیدم همه میگفتن وای چه تپله و خانم دکتر گفت انکار خودتی خیلی شبیه خودته ... آخرین چیزی که شنیدم همین بود و صدای دستگاه ساکشن

حس کردم قلبم داره مچاله میشه انگار با پتک کوبیدن توی قفسه سینه ام لبخندم ماسید رو لبم. دیدم فشار ‌خونم دار از روی مانیتور میاد پایین من داشتم همه چی رو میدیدم به زور نفسم بالا میومد فشارم شد ۸ بعد شد ۵ اصلا انگار بچه از یاد همه رفت بچمو بردن.. دکتر بیهوشی اومد یه آمپول زد محکم توی بازوم که هنوزم جاش کبوده یکی هم زدن توی رگم بهم گفت اگر بیهوش شدی نترس. خون از دست دادم چند دقیقه انگار دنیا ایستاد برام
مهمترین چیز این بود که بچم رو گریه کنون بردن 😢😢 نای ناله نداشتم. تا اینکه حس کردم از زیر یه عالمه آب اومدم بالا حدود ۱۵ دقیقه قلبم دچار آ ریتمی و‌شوک شده بود .....
مامان آیلین‌ و لیان🌱 مامان آیلین‌ و لیان🌱 ۲ ماهگی
جمعه حوصلمون سر رفته بود گفتیم پاشیم بریم لواسان یکم پارک و اینارو بگردیم حال و هوامون عوض شه و برای بار سوم بیرون رفتن با نوزاد رو تجربه کردیم🥰
بیرون رفتن با نوزاد خیلی خوبه و اینجور که ازش غول میسازن نیست واقعا تازه خیلیم بیشتر خوش میگذره چون با نینی میرین🥹
و بنظرم اینکه میگن بچرو نباید تا قبل ۴۰ روزگی یا ۲،۳ ماهگی بیرون ببری اشتباهه چون هرچی دیرتر ببری بچه به فضای خونه عادت میکنه و بعدا تو بیرون حسابی اذیت میکنه🤌🏻
من سر بچه اولم تا ۲ سالگی جایی نمیبردمش که اذیت نشه ولی بعد دیدم بزرگترین اشتباهو کردم چون بشدت غر غر و نق نق میکرد و بشدت هم ما و هم خودش اذیت میشدیم😬
به همین خاطر ۶ روزگی که شام دادیم به همه با خودمون بردیمش و دیدیم خیلی راحت خوابید و اصلا بیدار نشد واسه شیر و خوابشم حسابی عمیق بود و داشت ازش لذت میبرد...
۹ روزگیشم بخیه هامو کشیدم بعدش رفتیم پاساژ پالادیوم و بچرم بردیم اونجاهم اذیت نکرد😄
و واقعا بیرون رو خیلی دوست دارن بچه‌ها و باید ببرینشون بیرون حال و هواشونم عوض میشه🥰
اما تا حدی که بچه عادت نکنه و هرشب بخواد بیرون بره و خونه نمونه🥴
من همیشه یه ساک با لوازم مورد نیازش همه جا میبرم اگه وسایلاش کمتر باشه کوله دختربزرگم رو میبرم🤌🏻
ساک های کوله‌ای یا کوله‌ پشتی‌ها خیلی راحت تر و سبک ترن برای بیرون👍🏼
معمولا تو ماشین همیشه صندلی عقب بغل دخترم هست و تو پاساژ و بیرون هم بیشتر بغل دخترم و شوهرم هست...
همیشه هم وقتی دکتر یا جایی میریم کلا بغل دخترم هست🥰
و خلاصه گفتم خیالتونو راحت کنم ازین بابت که میتونین خیلی راحت بچرو بیرون ببرین😁
سوالی بود بپرسین🌹
اینم عکسای اونروزمون😍