سلام خانوما
این پیامم برای اون دسته از ماماناییه که ویار بارداری دارن
اول از تجربیات خودم بگم
من بالا نمی آوردم ولی همیشه حالت تهوع داشتم و روزی ۵ بار میرفتم سرویس فقط عوق میزدم طوری که تموم بدنم به لرزش می افتاد
نای راه رفتن نداشتم و جلو در سرویس تو سرما میخوابیدم...
هفته های اول فقط میوه علی الخصوص موز میخوردم که برای نی نی تون خیلی خوبه و سرشار از کلیسمه
همیشه یه دونه نقل از این رنگ رنگی کوچیکا میذاشتم تو دهنم حالمو بهتر میکرد
به و سیب رو قاچ میکردم و با یکم زنجبیل و دو لیوان آب و دو قاشق شکر ۱۰ دقیقه میزاشتم رو حرارت و میخوردم برای تقویت معده خیلی خوبه
گزینه ی بعدی خرما و شیر بود
شیر خودش خوبه و خرما سردیشو میگیره و در کل خرما هم برای معده عالیه
صبحا تا بیدار شدید یکم بیسکویت ترد یا ساقه طلایی بخورید
نون رو سعی کنید توی سرخ کن یا چیزی که دم دستتونه حتی بخاری گرم کنید اشتها رو زیاد میکنه
غذای آبکی رو به حداقل برسونید
اگرم هم خوردید لیمو به مقدار زیاد بریزید خیلی موثره
جویدن آدامس برای خیلیا جواب داده و میتونید امتحان کنید
من با این وجود اینها بازم بخاطر سوء تغذیه رفتم پیش دکتر و برام ۲ دوره یعنی ۶ روز سرم نوشت استفاده کردم و متاسفانه هیچ تاثیری نداشت
قرص دمیترون مصرف کردم و دوباره تغییری نکردم
ماه سوم که تموم شد رفتم پیش فوق تخصص گوارش
با توجه به وضعیتم قرص دمپریدون نوشت که عالی بود مثل آب روی اتیش آرومم کرد
و خلاصه بعد از اتمام ۱۴ هفته تهوعم خیلی کم شد
هیچ وقت یادم نمیره چه زجرایی کشیدم
ولی وقتی تکوناشو حس کنید همه ی این تلخی ها فراموش میشه پس دلتون بزرگ باشه و توکلتون به خدا
شما هم اگه تجربه ای دارید با بقیه ی مامانا به اشتراک بزارید🌺🌺

۸ پاسخ

عزیزم خداروشکر ک بهتر شدی منم ویار خیلی داشتم خیلی تو این چند ماه عذاب کشیدم هم از لحاظ روحی افسرده شده بودم‌و هم از لحاظ جسمی هیچی نمیتونستم بخورم بیشتر سرم میزدم ولی الان ب قول شما تکون خوردناشو حس میکنم ذوق میکنم انشالله روزی خانم هایی ک چشم انتظار هستند🙏🙏🙏

من تا همین الانم بالا میارم نمیدونم کی میخواد قطع شه پلی اینایی که گفتی به همه جواب نمیده من یبوستهایی گرفتم که ویارم یادم رفت گوارش رفتم دمپریدون داد دکترم گفت اصلا نباید بخوری توو بارداری منع فقط دمیترون و سرم زنده موندم☹️

با خوندن متنتون اوایل بارداریم یادم افتاد ویارهای تلخ و زردآبی🥺
خدارو شکر که شما هم بهترین 🤩

و منی که هنوز حالت تهوع دارم و بالا میارم گاهی الان
از7هفتگی😭

اخی عزیزم من خدارو شکر هیچکدوم از اینا رو نداتشم ی بارم اوق نزدم اما لگن درد و کمر دردصد برابر اینا بود پاهام هی گر میگره مردم دیکه

من هنوزم تهوع و استفراغ دارم 🤕
دو روزه که ۵ بار در روز برمیگردونم
خیلی سختمه
ولی خدارو شکر، انشاالله نی نی بیاد همه ی اینا از یادم بره

وای منم خیلی حالم خرابه آن شالله بگذره و تکوناشو حس کنم مرسی عزیزم اطلاعات خیلی خوبی بود 😘😍

اووووف اوضاع منم داغونه

سوال های مرتبط

مامان دختر و دختری مامان دختر و دختری ۲ ماهگی
یه تجربه می‌خوام که توی این دو روز اخیر داشتم بهتون بگم کسایی که منعی ندارن و شرایط فوق ایده آلی دارند برای بارداری بازم مراقبت بکنم من هفته پانزدهم که بودم یک درد بدی توی کمر و شکم داشتم که کاملاً عضلاتم قفل شده بود که متاسفانه نشانه زایمان زودرس بود که اون موقع با شیاف به تعداد ۱۰ تا هر شب یه دونه کنترل شد من نه مشکل طول سرویس دارم و نه پایین بودن جفت اما طی دو روز اخیر من دوباره همون گرفتگی عضلات شکم و کمر رو داشتم که در واقع انقباض به شدت سنگینی بود که کل روز من این انقباض رو داشتم و حتی با استراحت زیادی هم که در حالت خوابیده داشتم بازم از بین نرفت دیشب رفتم به توصیه پزشکم قرص پروتون و آمپول هیدرو رو زدم ولی متاسفانه اصلاً تغییری توی من ایجاد نشده و چون ترشح خونی و حالت غیر عادی ندارم به بیمارستان مراجعه نکردم ولی به من گفتن که امکان داره دهانه رحمم باز شده باشه لطفاً مراقب خودتون باشید مخصوصاً کسایی که خیلی آزادن و منعی ندارن
مامان سید کوچولو مامان سید کوچولو هفته بیست‌وهفتم بارداری
سلام مامانا اومدم از تجربه ازمایش گلوکز بگم بهتون
اول بگم که من چون تو این ۲۲ هفته ۱۰ کیلو وزن اضافه کردم بخاطر همین مشکوک به قند بودم برای همین دکتر زودتر این ازمایش رو برام نوشت
از دیشب ساعت ۱۲ دیگه هیچی نخوردم صبح ساعت ۸:۱۵ بیدار شدم و زدیم بیرون گشتم دنبال ازمایشگاهی که پله نداشته باشه چون باید چندبار میومدم خونه و دوباره میرفتم خلاصه که تا نوبتم شد اول نمومه ادرار رو دادم بعد اولین نمونه خون ساعت ۹:۳۰ گرفته شد و داخل یه لیوان یکبار مصرف بزرگ اون پودر رو خودشون با اب قاطی کردن و دادن بهم گفتن باید همونجا بشینم بخورمش اصلا طعم قرص جوشان و پرتقالی نداشت یه مایع شیرین غلیظ سفید رنگ انگار که یک لیوان شکر رو داخل نصف لیوان اب حل کرده بودن خوردنش خیلی سخت نبود فقط خیلی شیرین بود و من به پیشنهاد شما اب یخ همراهم بود وسطاش اب یخم میخوردم بعد از تموم شدن پودر از ازمایشگاه زدم بیرون رفتم یه سیسمونی فروشی تا وقتم بگذره وارد مغازه شدیم اسفند دود کرده بودن همین ک بوی اسفند خورد بهم حالم بد شد یکم خرید کردیم و هر لحظه حالت تهوعم بیشتر شد دیگه با حالت تهوع و لرز شدید از مغازه زدیم بیرون و رسیدیم ازمایشگاه ساعت ۱۰:۳۰ دومین نمونه رو دادم و با حال خیلی بد رفتم خونه لرز داشتم اوق زدم ولی بالا نیاوردم حالم خیلی بد بود دوباره ساعت ۱۱:۳۰ رفتم ازمایشگاه سومین نمونه رو دادم و کم کم حالم داشت بهتر میشد و چهارمین نمونه ساعت ۱۲:۳۰ و بالاخرهههه تمووووم
خیلی سخت بود فقط تنها خوبیی که داشت من تا الان بچم تکوناش حس نشده بود بعد از خوردن اون شربت لگد میزد 😆ولی من حالم انقدر بد بود نتونستم لذت ببرم
اگر سوالی بود بپرسید
مامان رادمهر🩵 مامان رادمهر🩵 هفته بیست‌وششم بارداری
سلام مامانا
تجربه خودم از تست گلوکز ۳ مرحله ای رو بگم چون خیلی ها ممکنه مثل خودم استرسش رو داشته باشن.
من صبح ساعت ۸ رفتم آزمایشگاه یه رب به ۹ اولین نمونه رو گرفتن و بعدش پودرو داد و گفت با آب خنک سریع در حد یکی دو دقیقه بخورم و زیاد لفتش نده.
منم سریع خوردم و رفتم خونه و حواسم رو کلا پرت کردم به جمع و جور کردن خونه و اصلا اذیت نشدم نه تهوع نه سرگیجه و در کل حالم تا آخر آزمایش اصلا بد نشد.
ساعت ۱۰ و ۱۱ نمونه های دوم و سوم رو دادم و بین آزمایشا برمیگشتم خونه و به کارام میرسیدم.
راجع به طعمش هم استرس داشتم که نکنه بد باشه!
طعمش مثل طعم شربت پرتقال های پودری که قدیم تر ها سوپری ها میفروختن بود، فقط یکم شیرین تر و اصلا زننده و بد نبود.
گفتم بهتون بگم که منم خیلی استرس داشتم بابت این آزمایش هم به خاطر گلوکز و اینکه میگفتن بالا میاری و حالت بد میشه و ...
هم چون چند مرحله خون میگیرن و ممکنه یهو افت فشار بگیری ولی هیچ کدوم از این اتفاقا نیفتاد و فکر میکنم بیشتر به خاطر اینه که سرم رو گرم کردم و بهش فکر نکردم.
مامان سیدمیثم سیدمهدی مامان سیدمیثم سیدمهدی هفته بیست‌ونهم بارداری
خاطره ی من از زایمان طبیعی
قسمت آخر
حین درد دکتر شکمم رو با دست فشار میداد که به بیرون اومدن بچه کمک کنه و منم اعتراضی نداشتم چون اون لحظات آخر درد شدیده و این فشار اذیت بیشتری نداره برات
تمام دردا قابل تحمل بودن اما فاصله ی اون زمان که گفتم فول شدم و درد شدید شد تا زایمان شاید کمتر از یک ساعت بود. یعنی کل پروسه زایمان طبیعی که انقدر ازش غول میسازن اگر اصولی (مامای خوب، ماماهمراه، ورزش، کلاس بارداری و اگاهی، تکنیک های تنفسی) پیش بره نهایت یک ساعت سخت میشه.
ساعت ۶ و نیم فرزند عزیزم رو در آغوش گرفتم و باورم نمیشد که تموم دردها با بیرون اومدن بچه کامل تموم شدن. احساس غرور میکردم از این موفقیت
با دو سرفه مصنوعی جفت هم بیرون اومد و موقع بخیه شد
یکم احساسشون میکردم اما این که دیگه چیزی نبود
وقتی تموم شد نیم ساعت دراز کشیدم و آبمیوه و خرما خوردم و بعد کم کم نشستم
تا اجازه دادن بلند بشم به خودم برسم و به اتاقم برم
سه ماه بعد زایمان تو کلاس آنلاین ورزش بعد از زایمان شرکت کردم تا از افتادگی مثانه و رحم و مشکلات دیگه پیشگیری کنم که اونجا ماساژهای مخصوص نوزاد رو هم آموزش دادن
درمورد گشادی و شکل بد واژن هم اگر دکتر خوبی انتخاب کنید که درست بخیه بزنه اصلا اتفاق نمیفته. روش های خونگی هم برای جمع شدن واژن هست مثل نشستن تو وانی که با آب دمکرده ی پوست انار پر شده باشه و ...
این بود داستان من و نینی
حالا هم منتظرم این تجربه ی شیرین برای پسر دومم تکرار بشه و در آغوش بگیرمش
اگر سوالی دارید در خدمتم
مامان آناهیتا 💜 مامان آناهیتا 💜 ۲ ماهگی
ادامه تاپیک قبل✅

۸. شما توو این هفته‌ها هر چیزی به جز دمنوش‌های قاعده اور میتونید بخورید. من توو بیشتز غذاهام زعفرون و زرشک هم استفاده کردم. نوشابه هم هفته ای یبار خوردم. بستنی، چیپس و پفک و خلاصه همه چیز خوردم ولی در حد نرمالش.
پس اگر شرایط جسمی سلامتی خاصی ندارین، الکی بارداری‌تون رو به کام خودتون زهر نکنید و با خوردن هر چیزی نگران نشید

۹. متاسفانه بعد از تموم شدن تهوع، تلخی دهان و ترش کردن معده با من موند که با ادامس میتونم کنترلش کنم.
فقط یادتون باشه حتما هرشب مسواک بزنید چون هیچی بدتر از اسید معده برای دندان و لثه‌ها نیس.

۱۰. حمام کردن روز درمیان خیلی کمک میکنه که هم سرحال باشید و هم اینکه عفونت نگیرید. یادتون باشه حتما هرروز لباس زیرتونو عوض کنید تا دچار عفونت نشید.

۱۱. در پایان، رنگ کردن مو البته نه دکلره! لاک ناخن، آرایش کردن، مسافرت رفتن، دمر یا طاق باز خوابیدن، هیچکدوم ضرر نداره پس الکی فکرتونم درگیر نکنید فقط باید جانب احتیاط رو رعایت کنید.
همچنین درست کردن دندوناتونو به هیچ وجه عقب نندازید و هر زمان احساس کردین نیاز به دندونپزشکی دارین سریع اقدام کنید چون ابسه یا عفونت دندان از هر چیزی برای جنین خطرناکتره

😁و تمام
همینقدر یادم اومد
بازم اگه سوالی دارید که جوابشو توو این سه تا تاپیک پیدا نکردین، این پایین بپرسید تا جواب بدم
مامان آناهیتا 💜 مامان آناهیتا 💜 ۲ ماهگی
✅تجربه‌های من از سه ماهه‌ی اول بارداری
امیدوارم بخشی از این تجربه‌ها به دردتون بخوره و از استرستون کم کنه


۱. وقتی برای اولین بار بیبی چک مثبت میشه و میرید ازمایشگاه، اگه عدد تیتر بتاتون کم بود نگران نشید. فقط کافیه اون عدد بالای ۲۵ باشه. سه روز صبرکنید و دوباره توی همون ازمایشگاه ، آزمایشتون رو تکرار کنید. چرا میگم همون ازمایشگاه؟ چون کیت هر ازمایشگاه با دیگری متفاوته.. برای خود من اولین بار ۴۷ بود و بعد از سه روز ۱۱۳ شد.

۲. بعد از تکرار آزمایش اگر عدد بتا دو و نیم تا سه برابر رشد کرده بود، کلاً نگرانی رو کنار بذارید و دیگه هم آزمایش ندین! فقط در اولین فرصت یه پزشک خوب انتخاب کنید و آزمایش چکاپ کامل رو انجام بدین. این چکاپ بسیار مهمه. چرا؟ چون با شروع بارداری، بدن ممکنه درگیر بعضی بیماری‌ها مثل تیروئید بشه. من خودم تیرویید نداشتم ولی بعد از چکاپ فهمیدم که تیروئید کم کار دارم و این بسیار مهمه که بفهمیدش و زودتر دارو رو شروع کنید.

۳. شیاف برای سفت شدن جای بچه بسیار تأثیر گذاره. من از ۴ هفته تا روز قبل از سونو تشکیل قلب شیاف استفاده کردم. دکترمم گفت واژینال ثأثیرش بیشتر از مقعدی هست و خداروشکر با همه تحرکی که داشتم تا به حال هیچ لک و خونریزی نداشتم

۴. برای سونوگرافی به هیچ وجه عجله نکنید چون چیزی جز استرس براتون نداره! صبر کنید و توی ۸ هفته یکراست برای شنیدن صدای قلبش برید. میدونم سخته من خودم لحظه‌ها رو میشمردم ولی بازم بهتر از اینه که هر هفته برید و یبار بگن ساک هست جنین نیست یبار بگن جنین هست قلب نیس!
بین ۷ تا ۸ هفته بهترین زمان برای سونو تشکیل قلب هست



ادامه در تاپیک بعدی✅😊