۴ پاسخ

با اینکه الانم خیلی سخته و لج بازی داره اما باز هیچ وقت اون موقعو ترجیح نمیدم پسر من بی نهایت بچگی سختی داشت همش گریه میکرد هزار مدل دکتر بردم نمیفهمن چشه تا آخر یه جا بردم گفت الرژیه اما الان بزرگتره حداقل دردشو میگه

منم تا دوسالگی وحشتناک گذشت
آلرژی و رفلاکس شدیدش اشتهاش صفر بالا آوردنای زیاد وای خیلی بد بود
الان تازه خیلی کم غذاشو میخوره تقریبا

من سر دخترم ماه‌های اول سختی کشیدم بعدش دیگه خیلی خوب گذشت ، ولی انگار پسر برعکسه چون پسرم شدیدا بد خواب و بد غذا و کلا بد قلقه

بچه ها هر چی بزرگتر میشن. چالش ها متفاوت تر و بزرگتر میشن خدا کمکمون کنه

سوال های مرتبط

مامان درسا مامان درسا ۳ سالگی
بچه رو شبا تو اتاقش تنها نخوابون .....
شاید بگین چی میگم همه میگن جدا کنین بچه مستقل شه ... یاد بگیره ...میشه بگین دقیقا چی رو یاد بگیره اینو میگم اگر اشتباه بود نظرت رو برام بنویس..... من از بچگی وقتی تنها شدم تو اتاق همش ترس داشتم همون که ۳۵ سالمه تنها می ترسم تو اتاق بخوابم ؟؟؟ ی سوال بپرسم تنهایی تو اتاق شبا میخوابی حودت وقتی همسرت پیشته خیالت راحته ؟؟؟؟ گاهی حس بودن کسی به آدم آرامش میده این روش من رو امتحان کن ...بچه ها ی روز بلاخره ازتون جدا میشن میرن تو اتاقشون میخوابن زمانی که شما واقعا دلتون‌تنگ میشه برای بغل کردنش اما او جدا بودن رو ترجیح داده.... وقتی آماده نیست وقتی ترس داشته باشه هیچ وقت نمیتونه جدا بخوابه. بچه ما تنهایی میکشه در بزرگیش چرا از کوچیکی تنهایی رو احساس کنه .... وقتی می بینه دونفر کنار هم خوابیدن ؟ من این روش رو از نوزادی برای دخترم امتحان کردم اصلا خم بمن وابسته نشده ..ترس هم نداره ..و خواب آرامش بخشی داره چون نخواستم مثل خودم بشه .. اونایی که بچشون عادت کرده حتما بغل مادرش بخوابه دست تو گردنش کنه بخدا این حس رو ازش نگیرین من تا بزرگی میرفتم بغل مامانم دست تو سرش می کردم بوش میکردم بخوابم .... عشقه .... عشق .... الان ی جا براش درست کردم پایین تختم از ما جداست حتی دوست نداره زیاد کنارش بخوابم ما جدا هستیم او هم جدا میدونم بلاخره ی روزی خودش بزرگ میشه و میگه اتاق خودم و اتاق خودش بره چه ۸ سالکی بره چه ۱۴ سالکی بره ولی من میگم تا هر وقتی که دوست داشتی زیر پای مادرش بخوابه .نمیخام ترسو تجربه کنه وقتی خودم هنوزززز از تنهایی تو اتاق می ترسمممم .....