تجریه زایمان ۳:
پسرم ساعت ۴:۱۵ بدنیا اومد😍😍😍😍
و نمیتونم اون حس رو اصلا توصیف کنم🥲🥲🥺🥺😍 و تماس پوست با پوست انجام دادن.
عملم تا ساعت ۵ عصر طول کشید و نیم ساعت هم‌تو ریکاوری موندم که اونجا پسرم سینمو مکید.
من ۵:۳۰ عصر اومدم بخش و تا ساعت ۲ شب هیچی نخوردم چیزی‌زیر سرم‌نزاشتم تا حد ممکن سرم و تکون ندادم ولی سر ذوق اومده بودم و فک کنم یکم زیاد حرف زدم😅🤣 ساعت ۸:۳۰اینا بی حسی کمرم و پاهام از بین رفت یکم سوزش بخیه داشتم که دو شیاف استفاده کردم و هر ۷،۸ ساعت یه بار شیاف میزارم و دردش بنظرم قابل تحمله.
ساعت ۲ شب سوندم رو درآوردن دیگه خوردن رو با مایعات و نسکافه شروع کردم بعد بلند شدم و سرویس بهداشتی رفتم و خداروشکر همه چیز خوبه
بنظرم بدترین قسمت زایمانم یک اونجایی که میان بعد عمل چن بار رحمت رو ماساژ میدن دو اولین بلند شدن و راه رفتن واقعا سخته و سوم اینکه تا ۲،۳ روز آدم شیر نداره 🥺🥺پسرم دیشب از شدت گرسنگی تا صبح گریه کرد و منم پا به پاش گریه کردم🤦🏻‍♀️

۱۲ پاسخ

بسلامتی عزیزم .

مگه نگفتی طبیعی زایمان میکنی من هنوز زایمان نکردم🥺

عزیزم‌
قدم نو رسیده مبارک
ایشالا زیر سایه شما و همسرتون بزرگ شه

سلام گلم خوبید.
من گلدوزی یاد گرفتم و میتونم دیوارکوب تولد و سالگرد ازدواج و ...
وگیر مو ،کش مو گلدوزی شده باقیمت مناسب درست کنم.
ممنون میشم ازم حمایت کنید میخوام ازین هنر کسب درامد کنم.
کلی خرید و رضایت مشتری مادران گهواره ام اینجاتوپیجم برای اطمینانتون هست

تصویر

بسلامتی ایشالا. مبارکه پاقدمش. وای من همش میگم خدا کنه سز اورژانسی نشم

اخیی مبارکه بسلامتی

عزیزم بسلامتی خداروشکر برای وجود پسر گلت واقعا همینه من شیر داشتم سینم نوک نداشت بچم گشنه میموند انقد گریه میکردم🥴 خدایی سز خیل بهتر از طبیعیه

چجوری بعد سزارین رحم رو ماساژ میدن؟
یعنی همونکه شکم رو فشار میدن؟
ممنون میشم حتما جواب بدید

قدم نورسیده مبارک گلم.شبافو پرستارا میذارن یا باید همراه بذاره؟من استرس اینو دارم😂

عشقم کدوم بیمارستان بودی ؟ دکترن عملت کی بود ؟

ای جاااان دلللممم 😍 مبااارکت باشه گلم 🥰😘 الهی قدم گل پسرت پر از خیر و برکت باشه عزیزم 🌸🙏🧿🧿

بچه دومه اولیه سزارین کردم

عزیزم سزارین کردی نامه لازم داره یا چون بچه اولم سزارین بوده لازم به نامه نیست هر وقت درد داشتی بری بستریت میکنن توروخدا راهنمایی کن منو چون نامه ندارم سه شنبه میخام برم بیمارستان بگم وقتمه

سوال های مرتبط

مامان ککل مامان ککل ۵ ماهگی
تجربه‌ی زایمان
من سزارین دوم بودم. به گفته‌ی دکتر از ساعت ۱۲ شب قبل ناشتا بودم. ساعت ۸/۵ شام سوپ خوردم(البته سه تا بشقاب)😁. ساعت یازده و نیم هم مخلوط شیر و سویق و شیره خوردم که تا فردا گرسنه نشم.
ساعت ۷ بیمارستان بودم و تا ۸ کارهای پذیرش رو انجام دادم. ۸/۱۵ سرم و سوند گرفتم.تا اومدن جواب ازمایش و دکتر یک ساعتی طول کشید و ۹/۵ رفتم اتاق عمل که ده دقیقه‌ای اونجا معطل شدم. خداروشکر اتاق عملم خوب بود و ساعت ۱۰ پسرکم به دنیا اومد. بهم نشونش دادن و بردن. یه ربع به یازده عملم تموم شد و رفتم ریکاوری. اونجا یکم لرز کردم که پتو انداختن. ۱۲/۵ رفتم بخش .‌ بچه رو اوردن و شیر دادن. از ساعت یک و نیم تقریبا درد هام شروع شد. پرسیدم چرا شیاف نمیدن که گفتن تو اتاق عمل گذاشتن و باید چند ساعت بگذره. یه نفر اومد و شکمم رو کمی فشار داد و معاینه کرد(کلا سه بار تاشب، چندتا فشار دریافت کردم) درد داشت ولی خب طوری نیست که ادم نفسش بره. تا چهار و نیم درد داشتم که شیاف گذاشتن و اروم شدم تا حدودی. پیچش شکم داشتم. انگار رحم داشت جمع میشد و فشار میاورد. ساعت ۸ شب، یه لیوان چایی خوردم و بعدش یه لیوان اب گلابی.
مامان رونیکا💗محمد مامان رونیکا💗محمد ۱ ماهگی
پارت دوم
توی ریکاوری پسرم اوردن گفتن بهش شیر بده پرستار گذاشتش رو سینه ام شیر خورددیگه ساعت سه منو اوردن بخش حالم خوب بود ولی هنوز بی حس بود پاهام اومدم بخش همه توی اتاقم منتظرم بودن منو بچه را دیدن پرستار بیرونشون کرد مامانم همراه موند حدود ساعت 6 بود بی حسی رفت خیلی درد غیر قابل تحملی نداشتم اومدن زیرم عوض کردن دوتا شیاف گذاشتن برام حالم بهتر شد هر چند ساعت خودشون مسکن میزدن و شیاف میزاشتن ساعت 10 شب بود پرستارم اومد یه مسکن زد گفت نیم ساعت دیگه شروع کن ب خوردن مایعات تا بیایم از تخت بلندت کنیم همه چی خوب بود مایعات خوردم اومد سوند جدا کرد دستمو گرفت خیلی آروم شاید نیم ساعت طول کشید تا تونستم بلند شدم راه رفتم ولی اونقدر سخت نبود قابل تحمل بود تا فردا صبحش همه چیزم خوب بود حدود ساعت 9 بود درد عجیبی پیچید توی شونه هام که فقط داد میزدم و گریه میکردم که پرستار برام کیسه آب گرم اورد مسکن زد بعد ده دیقه آروم شدم کل درد شدید من اون عوارض بی حسی بود که زد به شونه هام دیگه همه چیز خوب بود ساعت 7 غروب هم مرخص شدم
سوالی داشتید در خدمتم
مامان مهرسا جونم💖 مامان مهرسا جونم💖 ۶ ماهگی
خوب بالاخره می‌خوام تجربه ام بگم
۳۰اردیبهشت صبح رفتم آزمایش دادم اومدم خونه بعد ساعت ۴رفتم دوباره بیمارستان بستری شدم ،۳۱ازدیبهشت ساعت ۶گفتن لباسهای عمل بپوشین ولی ساعت ۱۱نوبتم شد ،با هماهنگی قبل با دکتر سوند رو بعد بی حسی زدن ،امپول بی حسی دردی نداشت ،بدنم شروع شد گرم شدن ، و احساس خیلی کمی حس کردم بدنم داره تکون میخوره فقط از پرستاران میخواستم باهام حرف بزنن بعد یهو خواب رفتم بهوش اومدم تو ریکاوری بودم کم کم درآمد شروع شد.بعد یکساعت رفتم بخش دخترمم آوردن پیشم که خداروشکر خوب بود شروع کردن سرم زدن تا رحمم جمع بشه .تا شب چیزی نخوردم بعد گفتن کم کم مایعات با نی بخورین تا سوند رو در بیارن ،هر شش ساعت هم شیاف میزدن .همراه پوشک میزاشت و منم تا جایی که می‌تونستم برای شیاف کمک میکردم ،صبح بیدار شدم کمی درد داشتم ولی یواش شروع کردم راه رفتن .طرفای ۱۰و نیم هم نامه ترخیص دادن .الان ک اومدم خونه جای بخیه هام می سوزه و کمردرد دارم .به خاطر داروی بعد از بی حسی بهم زدن ی گاز بدی توی کتف و پهلوم بود که اصلا نمی تونستم بخوابم و رفتم درمانگاه سرم زدم .الان کمی بهترم
سزارین دوم
بیمارستان امیرالمومنین
دخترم با وزن ۳۲۰۰ ولی کوچولو بود خداروشکر مشکلی نداشت
زردی خیلی خیلی کمی داره
الان کمی راه میرم ولی زیاد نمیتونم بشینم
سوالی بود در خدمتم
مامان محمدجواد ومیراث مامان محمدجواد ومیراث ۸ ماهگی
پارت دوم
اتاق عمل نیم ساعتی طول کشید ، من چندثانیه حالت تهوع گرفتم فقط که سرم رو به پهلو کج کردن خوب شدم ، بعد از اتمام هم بچه رو اوردن دیدم و سریع من رو بردن ریکاوری و بچه رو بردن بخش نوزادان ، اون روز شلوغ بود و من تا سه ساعت توی ریکاوری موندم بعد از دو ساعت تونستم حرکت بدم کمی پاهامو ، یکمی سردم سد که بهشون گفتم و برام بخاری اوردن و خوب سد ، همونحا درخواست پمپ درد کردم ، دکترم بعد از یک ساعت اومد و معذرت خواهی کرد که میدونم درد داره اما به نغع خودته و رحممو فشار داد ابنجا واقعادرد داشت و حیغ کشیدم بعد از سه ساعت آوردن منو بردن بخش تو اتاقم و بچه رو هم بعد از نیم ساعت آوردن دردام داشت سروع میسد اما پرستارا زود زود سروم میزدن و شیاف میذاشتم و قابل تحمل بود سختیش این بود که نباید سروگردنمو تکون میدادم و نباید خرف میزدم تا ساعت هشت شب ، شب که شد دکتر گفت با نسکافه و چای شروع کنم و کاچی و سوپ هم خوردم و بهم کفتن باید راه برم فقط چند قدم اولش سخت بود و بعدش برام راحت شد