۸ پاسخ

سلام عزیزم چی شد؟؟؟

مامان علی اصغر چیشدی در چ حالی؟

برو زیر دوش آب گرم ماساژ بده کمرتوخیلی تاثیر داره

ان شاءالله خدا کمکت کنه عزیزم ❤️

برو زایشگاه دست دست نکن عزیزم خدا کمکت کنه

ورزش کن .پاهاتو اندازه عرض شونت باز کن بچرخون انگار داری با کمرت دایره میکشی.دردات ک شروع شد اسکات بزن .من موقع زایمان برای اینکه دردام شروع بشه ماما میگف اینکارو بکن من دردام شروع میشد

برو زایشکاه گلم ب ریسکش نمیرزع

زایشگاه برم یه وقت خطر ناک نباشه آخه چرا تایمم طولانیه هنوز 😭😭😭

سوال های مرتبط

مامان مامان جوجه ام مامان مامان جوجه ام ۴ ماهگی
سلام اومدم خاطره زایمانمو بگم
اول اینکه من وقتم گذشته بود قرار بود شنبه که ۴۰ هفته و ۵ روز میشدم برم بستری بشم با آمپول فشار زایمان کنم
صبح جمعه پاشدم همه کارامو کردم رفتم حموم تو حموم یه لحظه یه دردی از کمرم اومد رفت زیر شکمم گرفت چن ثانیه یه لحظه به خودم گفتم نکنه دردم داره میاد
از حموم اومدم بعد یکی دو ساعت دیدم هی درد داره میاد چن ثانیه میگیره ول میکنه اومدم تایم گرفتم از هر ۴۰ دیقه نیم ساعت میومد به طور منظم بعد هی زمانش کمتر و کمتر شد تا شد یک ربع واقعا وقتی دردم می‌گرفت نمیتونستم تحمل کنم زنگ زدم اورژانس زایمان گفتن از هر ۱۰ دیقه سه تا درد داشتی بیا دیگه هی تایم دردام کمتر شد تا رسید ۵ دیقه دیگه شوهرم دید نمیتونم تحمل کنم گفت پاشو بریم دیکه وقتشه
وسایلامو جمع کردم راه افتادیم تا بیمارستان نیم ساعت راه بود رسیدیم بیمارستان تا قبض اینا بگیریم یه ۲۰ دیقه ای طول کشید رفتم تو ماما اومد معاینه کرد دید آبریزش دارم زنگ زد به بلوک زایمان گفت یه نفر با لینک ۵ سانت میفرستم وااای منو میگی اون لحظه رو آسمون بودم گفتم خداروشکر بالاخره وقتش رسید راحت میشم



ادامه تایپک بعدی
مامان آنیسا💗 مامان آنیسا💗 ۳ ماهگی
تجربه زایمان
سلام مامانا اول از همه اینو بگم که نمیخاستم تجربه ی زایمان بزارم که کسی نترسه ولی گفتم تجربه م رو باهاتون به اشتراک بزارم
خب من از جمعه شب دردام شروع شد طوری که هر ۴۰ دقیقه از درد از خواب بیدار میشدم شنبه و یکشنبه تایم دردام هعی کمتر شد و به ۲۰ دقیقه رسید ولی خب میدونستم تا تایم دردام کمتر نشه بیمارستان بستریم نمیکنن چون دردام خیلی منظم نبود هنوز
دوشنبه دردام منظم و تایمش به ۱۵ دقیقه رسید و اینکه دخترم از صبح دوشنبه تا ظهر تکون نمیخورد کلی چیزای شیرین خوردم ولی باز تکون نخورد آماده شدم و ظهر راهی بیمارستان شدیم
بیمارستان ازم ان اس تی گرفتن و خوب نبود گفتن که دوباره باید تکرار شه دوباره گرفتن بین این فاصله من دردام به ۱۰ دقیقه رسید و گفتن که بستری نمیکنن چون دردام باید تایم بینش هر ۲ یا ۳ دقیقه بشه
بهشون گفتم که هعی تایم دردا و انقباضم داره کمتر میشه و تا برم خونه دوباره باید برگردم نمیتونم برم دکتر گفت که برم سونو بین این فاصله که برم سونو و برگردم دردام به ۵ دقیقه رسید و تا رسیدم بیمارستان بستریم کردن لباسامو گرفتم و رفتم داخل زایشگاه اومدن بهم سرم زدن و کیسه ی آبمو پاره کردن همین که پاره کردن ترشح سبز و زرد رنگ داشتم شک کردم به اینکه بچه مدفوع کرده یا نه پرسیدم جوابمو ندادن معاینه کردن ۳ سانت بودم بهشون گفتم زنگ بزنید ماما همراهم بیاد گفتن خودش زنگ زد میگیم بهش😐
نیم ساعت گذشت و ماما همراهم نیومد دوباره ازشون خواستم زنگ بزنن و انگار نه انگار آخرشم بعدن آبجیم گفت که اومده حالمو بپرسه پرسیده چند سانتم گفتن ۳ سانته و آبجیم خودش زنگ زده ماما همراهم بیاد
نیم ساعت بعد ماما همراهم اومد تایم دردام به ثانیه رسیده بود ولی همون ۳ سانت بودم