۲۷ پاسخ

ای خدا چه با ذوق و شیرین حرف میزنین
خوش به سعادتِ ریحانه کوچولو

الهی خدا برات نگهش داره عزیزم
ولی من اصن صحبت نکردم با بچم شاید در حد چند کلمه الهی قربونت برم همین
ازبس تو زندگیم تنش هست استرس فکرو خیال اصن فرصت نمیشه بشینم باهاش حرف بزنم یعنی حوصلشم ندارم
دلم بعضی وقتا میگیره میگم نکنه مادر خوبی نشم تو آینده
نکنه خوب تربیتش نکنم
نکنه آدم خوبی در نیاد واز بودنش همش پشیمون شم
انگار افسرده ام
دلم میخواد برم پیش یه مشاور ولی هزینه ها بالاست
بدهکاریا تا خرخره پره
گاهی وقتا خیلی دلم میگیره

اي جانم عزيزم خيلي خوشحال شدم 😍😍 انشالله اين روزا زود ميگذره و ريحانه جانم مرخص ميشه و مياد بغل مامان و باباش

😍😍الهی

جااان عزیزدلم 😘😘

عزیزم مبارک باشه قدمدارباشه نی نی کوچولو انشالله بزودی مرخص شه ببریش خونه.دخترم منم ۳۵ هفته دنیا اومدمث دختر شما الان با خوندن متنت یاد اونموقع افتادم واشک ریختم چقد درک میکنم حست وحال هواتو .انشالله یهفته ای مرخص میشه نگران نباش زودم رشد میکنه وتپل ومپل میشه خدا برات حفظش کنه فندق خانم.

ای جانم
خداروشکر عزیزم
انشاالله زودی مرخص بشه ریحانه جانتون

خدارو هزاربار شکر

ای خداااا🥺🥺😊😊😍😍😍
حالت رو خریدارممممممم😍😍😊🥰🥰🥰🫂🫂🫂🫂
خدایا بزرگیت رو شکر ❤🌹

انشالله بسلامتی مرخص میشه میاد خونه😍😍

ای جااانم خدا حفظش کنه عزیزم کی مرخص میشه؟

الهی😍

عزیزدلمممم خدا نگهدارش باشه💗💗

عزیزم خداحفظش کنه 😍إن شاءالله که زودیم خوب میشه میاد خونه قند تو دل تو باباش آب میکنه 😍🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻

عزیز جانم خدانگهدارش باشه

انشاالله زود خوب بشه عزیزم

الهی عزبزم😍😍💚💚💚

عزیزممم😍

عزیزم خدا حفظش کنه برات برای منم دعا کن آبحی منم این روزا خیلی نگرانم ،😍😍

عزیزدلم نوش جونت مامانی

ای جونم عکس ازش نگرفتی؟

عزیزم روبیکا و اینستا گروه زدیم اگه میای آیدی بدید یا به آیدیم پیام بدید bili_crazy1

وووی عزیزدلم.خداروشکر.انقدر شما انرژی مثبتی که قطعا به دخترتم انتقالش میدی.همیشه کنارهم شاد و سلامت باشید گلم

خدا حفظش کنه برات گلم
چند هفته زایمان کردی ؟ چرا رفته داخل دستگاه

ووووی خداجون 😍😍😍عزیزززدلم خداحفظش کنه

ای جون عزیزممم انشالله زودتر ببریش خونه هروژ تو بغلت باشه❤️❤️❤️

ای خداااا🥺🥺💗😍😍😍 خدا حفظش کنه
نگفتن کی مرخص میشه ؟

سوال های مرتبط

مامان گلِ نرگس🐣🥹💛 مامان گلِ نرگس🐣🥹💛 ۵ ماهگی
نمیدونم مامانم چرا اینجوری میکنه؟😤
من ۲۳ سالمه، یه داداش دارم که الان ۱۰ سالشه، قشنگ یادمه به دنیا که اومده بود من ۱۵ سالم بود خیلی از کاراشو خودم انجام میدادم، یعنی میخوام بگم بچه داری رو بلدم اما مامانم سر نرگس اینجوری شده که ای وای نندازیش، ای وای مراقب سرش باش، ای وای گردنشو حواست باشه، وای تو نمیتونی بغلش کنی بدش به من😤😤
تا من بغلش میکنمم میگه برش ندار بغلی میشه ولی تا من حواسم نیست یهو میبینم بچه رو یا خودش بغل کرده یا برده داده بغل داداشام یا بابام😤😤😤
تازه شوهرم طفلی انقدر ذوق داره تا بغلش میکنه مامانم میگه وای مراقب باشین، وای اینجوری بغلش نکنین، وای سرش، وای کونش😒😤

قبول دارم شاید من اندازه مامانم که ۳ تا بچه داشته تجربه نداشته باشم اما مادرشم! اصلا دوست دارم با آزمون و خطا بچمو بزرگ کنم، خود مامانمم قطعا سر من که بچه اولش بودم تجربه نداشته و یاد گرفته...
باهاش بحث کردم، همین امروزم کلا باهاش دعوای مفصل کردم ولی به روی خودش نمیاره دوباره همون کارا رو میکنه😤


انقدر حرص خورد تو این مدت سر کارای مامانم که حد نداره(هرچقدرم میگم میخوام برم خونه خودم هی بهانه میاره که نه دو روز دیگه بمون، سه روز دیگه بمون، فلان) یعنی عهد کردم به خاطر این کارای مامانمم که شده سر بچه بعدیم خیلی بشه ۱۰ روز بمونم خونه مامانم