#چله
شب بیست دوم
خدایا ، خداوندا بشنو صدای منو بی کس رو
خدا تو رحیمی ،تو کریمی ،تو بزرگی ، تو بخشنده ای
پس ببخش سلامتی رو به دخترم
من یک مادر تنها و دلشکسته ام
که هرشب التماست میکنم به پات می افتم ، سلامتی دخترمو بهش ببخش
گناه داره بچم، بچه کوچیک بی زبون جوری بمن نگاه میکنه ازمن با نگاهش کمک میخواد از مادرش و من هیچ کااااری نمیتونم بکنم جز التماس بخودت 😭
خداجونم ، خدای مهربونم من موقع مریضی خودم حتی ازت اینقدر و بااصرار سلامتی نخاستم گفتم راضی ام به رضای خودت
خودمو اماده کردم برای حکمتت برای تقدیری که برام خاستی و چیدی
ولی در مورد بچم التماست میکنم کوتاه بیا، گناه داره بچم، خدایا جواب مادر دلشکسته رو بده
شرمنده نگاه های دخترم نشم😭دستم به دامنت خداجونم، همیشه راضی ام به رضای خودت این موردو یکم ارفاق کن ،خدایا تو تمام زندگی هیچی نمیخوام و نخاستم جزسلامتی
الانم فقط سلامتی بچه هام ، سلامتی تمام بیماران تنها خاسته ام هست،،،تاعمر دارم مدیونت هستم و خواهم بود😭😭😭😭😭💔

تصویر
۵ پاسخ

الهی به وقت همین وقت اذان سلامت باشه همیشه🤲☘️

انشالا ک خوب میشه زود عزیزم .الان تغییری نکرده وضعیتش؟

انشاءالله ب حق این ماه عزیز حاجت روا بشی و دخترت سلامتیشو بدست بیاره
انشاءالله خدا همه مریضا رو شفا بده 🙏

خوندم عزیزم تن همه بچ ها سلامت باشع انشالله

ان شاالله خدا دعا تو می‌شنوه وسلامتی دخترت بزودی زود برمیگرده ممنونم عزیزم ...یدونه برای دخترت خوندم یدونه برای پسرم ان شاالله همه بچها سالم سلامت باشن

سوال های مرتبط

مامان سید مهبُد مامان سید مهبُد ۳ سالگی
سلام مامانا خدا قوت🌹
خانمایی که این روزا مشغله و بدو بدو های شب عید و خونه تکونی اونم با بچه ی کوچیک خستتونکرده بیاید کارتون دارم....
بیاید یه لحظه خودتونو بذارید به جای من ....
منی که پسرم همین که از آنفولانزا راحت شده بود سریع ویروس سخت و دردناک دست ،پا و دهان رو گرفته ، مدام از درد شکایت میکنه و التماس میکنه بهش دارو بدم ، از گرسنگی کلافه است ولی هیچی نمیتونه بخوره ، بی حوصله است و مدام نق میزنه و بغل و شیر میخواد😔😔😭
همسرم قراره انشاللله یکشنبه هر دو دستش رو عمل کنه و به شدت نگران دوران سه هفته ای نقاهتش هستم😔
خودم که دو هفته است آنفولانزا گرفتم و هنوز سردرد شدید ولم نمیکنه و به شدت بی اشتها هستم
خونه ام ظاهرا مرتبه ولی تمیز نیست و یه خونه تکونی اساسی میخواد و من هییییچ کاری نکردم و میدونم که نمیتونم قبل عید کاری انجام بدم😰
نصف خرید های عید پسرم و تمام خرید های خودم و همسرم مونده😐
تقریبا هیییچ کمکی ندارم😔
سه ماهه تا میام پسرمو از شیر بگیرم مریض میشه و نگران عوارض شیر بعد از دوسالگی هستم 😰
و .....
حالا یه تفس عمیق بکش و خدا رو برای سلامتی خودت و خانواده ات شکر کن و از اینکه بوی شوینده و عید و بهار تو خونه ات پیچیده خدا رو هزار مرتبه شکر کن😍🙏
البته منم ناشکر نیستم و مدام در حال شکر گزاری هستم چون معتقدم .... از این بدتر هم میتونست اتقاق بیفته....
خدایا شکرت🙏
مامان شیرینی زندگیم. مامان شیرینی زندگیم. ۲ سالگی
از تاریخ بدم میاد از گذرزمان بدم میاد یه سال دیگه گذشت.هی خدا میلادهمه اما توهوه مراسمات شرکت میکردم توتمام شهادتا حتی اگه نمی‌رفتم باتلویزیون عزاداری میکردم .نمیگم خیلی باخووودام ازون تعصبیا اما عقاید و اعتقاداخودمو داشتم الآنم دارم یکم قوی تر . خلاصه هرجور بودارادتمو به آینه نشون میدادم و تنها درخاستم سلامتی خانوادم بود هم قبل بچه ام هم بعد بچه .محرم میشد میگفتم این محرم دیگه به لطف امام حسین بچم راه می‌ره .ده فاطمیه میگفتم به لطف خانوم فاطمه دخترم خوب میشه.خلاصه هرمراسمی درتوتنم نیرو نیاز میکردم خودم تنهایی صفره صلوات میندازم هدیه به ائمه براسلامتی کل بچه ها نه تنها بچه خودم .چون برامادر سخته گفتم حداقل دخترخودمدخوب نشه بادهای من چن نفرخوب بشن.یادم نمیره پارسال به یه امید رفتم مجلس امام رضا همش میگفتم دخترم دیگه یه حرکتی میزنم آقاامام رضا شفاعت می‌کنه دخترمو پیش خدا.جگرم میسوزه لباس تنش کردم بی قراری می‌کنه میزنه به پاهاش بازبون خودش به پاهاش میگه پاشو دیگه برو دیگه باز دستش میگیره جلو دهنش به حالت گریه.قوربون بچم برم بچگی نکرد بدوبدوخرابکاری فضولی .هی دنیا دلم گرفته امام رضا تمام بچه ها مریضا .پیر و جووون شفا بده خیلیا چشم انتظارم .خیلیا الان تو بیمارستان رو تخت افتادن خیلی زجر میکشم امام رضا شفاعتشون.ازتخت بیمارستان رهابشن.باز مایکم بهتریم. .حال اونارو خوب کن.
مامان ارغوان مامان ارغوان ۲ سالگی
مامان ها دخترم داره ۶ ماه میشه اما همچنان روزا گریه داره و بی قراره! یعنی وقتی میزارمش زمین و یا از پیشش پا میشم جیغ و گریه راه میندازه! کبود میشه از گریه! مگه میشه ۶ ماه تمام بچه بی قرار و گریه زاری کنه! بخدا بریدم دیگه،جونم دراومده! روزی هزار بار کفر میگم و پشیمونم از دنیا اوردنش!! امروز هم پریود شدم هم از دیشب بی خواب و خسته کلا روزم رو بد شروع کردم با بدن درد و سر درد، سر دختر بزرگم داد زدم و حتی ۲ تا زدم به پشتش!خیلی گریه کردم،خیلی پشیمونم از مادر شدن! ارزوی مرگ میکنم برای خودم بعدش میگم بچه هام چی میشن و زیر دست کی بزرگ میشن!! توان پریتار گرفتن و کمکی رو ندارم،هزینه هامون خیلی بالاست!
خلاصه داغونم،کاش اصلا بچه نداشتم یا که حداقل همون یکی کافی بود!بدن ام رو به تحلیل رفتنه😑🥺!خستم،هیچ جا نمیتونم برم،نه ورزشی،نه معاشرت و مهمونی، هیچی هیچی!این همه درس و معاشرت و کار رو بستم گذاشتم کنار به خاطر بچه ها فقط!اصلا ارزش نداشت این همه چیز رو از دست بدم که چی !بهترین عمر و لحظه هام داره با لجبازی بچه،جیغ و گریه و خستگی هاش میگذره! الان ۶ ماه میشه خونه مادرم نرفتم،۳ تا کوچه پایین تره اما اینقدر که کار میریزه روزا سرم...
با شوهرمم رابطه ام بهم ریخته،به کوچیک ترین حرفش و کارش حساس شدم! حتی فکر طلاق میاد سرم!از قبل بچه با هم سر موضوعی مشکل داشتیم اما الان حساس تر شدم و واقعا تحملش رو ندارم دلم میخواد دیگه نبینمش،نباشه تو زندگیم... هیچ وقت اینقدر حس درموندگی نکرده بودم تو زندگیم!!