۴ پاسخ

سلام عزیزم از تنهایی می‌ترسه و اضطراب جدایی گرفته اگر باهاش همدلی نکنی تا بعد از سه سالگی هم خدایی نکرده همراهش میمونه چند شب پیشش بخواب و کار خاصی انجام نده منظورم اینه دستشو قبلا می‌گرفتی لالایی میخوندی کتاب قصه یا.....مثل قبل انجام بده کار جدیدی اضافه نکن که مجدد براش عادت بشه بعد از شب مثلا سوم یک مقدار ازش دورتر بخواب البته قبلش بهش اطمینان بده که همینجا می‌خوابی فقط یکم ازش دوری به همین منوال شب‌های دیگه یکم دورتر تا اینکه یکم که آرامش پیدا کرد با خوبی باهاش صحبت کن وبگو هرکسی باید سر جای خودش یا داخل اتاق خودش بخوابه من میرم اما هروقت کارم داشتی و بهم نیاز داشتی کافیه صدام کنی من سریع میام پیشت این روش رو به کار بگیر انشاالله که نتیجه بگیری در طول روز هم محبتت رو بیشتر از قبل بکن با عروسکهاش مامان بازی کنید و به هیچ وجه پنهانی برای کارهای شخصی ازخونه بیرون نرو چون اضطرابش تشدید میشه

میترسه عزیزم

یا میترسه یا گرسنه هستش

شاید می‌ترسه

سوال های مرتبط