۱۹ پاسخ

عزیزززدلم الان اولاشه روزای کلافه کننده و‌سختیه ولی بعد یمدت سختیا کمتر میشع و شیرینی بیشتر منم از خانوادم دورم شوهرمم صب میرع شب مید شبم ک‌میاد انقد خستس ک ولی ب ین فک کن ک تو عشق اول اون بچه یی و تنه کسی ک میشناسه تورو از میون کل عالم تو ی مامان قوی و‌همه ما مامانا این حسوتجربه کردیم این معنیش این نیس مامان بدیم بچه داری خیلی سخته ولی یاذت نره توام خیلی قوی مطمئن باش بچت ک بزرگتر شد ب وجودت افتخار میکنه❤️

‌عزیزم فقط به این فک کن ک بچت فقط به تو نیاز داره و بس هیچ کس غیر تو بهش دل نمیسوزونه

عزيزم دركت ميكنم بدون كمكي خيلي سخته اگه ميشه به همسرت بگو چند روز مرخصي بگيره كمكت كنه كه يكم حالت بهتر بشه 🥺 سختيش فقط چند ماهِ نگران نباش ميگذره اين روزا♥️ به ني ني خوشگلت فكر كن سعي كن به آينده فكر كني♥️

همینکه بچت سالمه خداروشکر کن یادته تا بارداری فقط از خدا میخواستیم بچمون سالم و سلامت بیاد بغلمون فکرشم عذابه اگه خدایی نکرده بچمون مشکل داشت چطوری میخواستیم مادر خوب و صبوری باشیم الان روزی صدبار بگی خداروشکر بازم کمه میدونم بچه ادمو اذیت میکنه به کارات نمیرسی خسته میشی

ببین همه هم ک پیشت باشن بازم خودت دلت میاد بچتو بدی بقیه😀

بچه به این خوبی آدم نگاهش میکنه درد و غمش فراموش میشه

منم همسرم ازم دوره ولی خانوادم پیشمن اما در کل روزای سختیو دارم میگذرونم فقط ب امید اینده و بخاطر بچم سعی میکنم خودمو اروم کنم قوی باشم و ادامه بدم

همه مشکلات دارن بدون مشکل پیدا نمیکنی

عزیزممم شرایط و حسی که شما داری رو هممون یه مقطعیه از زندگیمون داریم و اصلا ربط نداره به اینکه از خانوادت دوری ،شوهرت شیفته،بچه ان رفلاکسیه هر دلیلی بیاری بازم ممکنه گاهی دچار این حس بشی...من نه بچم رفلاکسیه ،نه از خانوادم دورم ،شوهرمم اکثرا حامیمه و پیشمه ولی بازم هر چند وقت یکبار این حس بهم دست میده و به نظرک کاملا طبیعیه و باید بزاری به پای قانون دنیا و فشار زندگی یادت باشه تو هر شرایط و وضعی باشی بازم کلی بهونه هست که از همه چی خسته بشی

یکم ب خودت برس
با بچه برو بیرون
حال و هواتو عوض کن

عزیزم ان شاالله از ماه دیگه بچت بهتر میشه شبا حداقل تا 5یا 6ساعت میخوابه بیشتر میتونی استراحت کنی

الان می‌خورنت

یه مادر آدمه
حق داره خسته بشه ببررررره
حق داری پشیمون بشی
۴ ماه اول بچه داری واقعا سخته

🥺🥺الهی بگردم برات ت یه مادر قوی هستی از هممون قوی تر

عزیزم درکت میکنم یکم صبوری کن یکی دوماهم بگذره بچه بزرگتر میشه راحت میشی منم خیلی اذیت شدم با اینکه کمک داشتم کنارم ولی بعد سه چهارماهگی بچم از هرلحاظ بهتر شد خودمم صبور تر واقعا بچه داری سخته منم همش میگفتم کاش بچه نمیاوردم چقدر راحت بودم همش بیکار الان اصلا وقت نداشتم حتی موهامو شونه کنم

عزیزم اینجوری به خودت نگو. مادر بودن واقعا سخت ترین کار دنیاست. همیشه من به این فک میکنم میگم وای اگ دوقلو بود بچم باید چه خاکی توسرم میکردم می مردم توانشو نداشتم.حالا شوهرمن ک شب خونه هست چه گلی به سرم زده خواهر خوابیده خروپفشم عالم و آدم و برداشته. بعضی وقتا دوتا تاب میده بچه رو میاد میزاره تو بغلم. الان دوساعت پسرم داشته یه ریز گریه میکرده تازه خوابش برده ولی باباش اصلا بیدار نشده .ناراحت نباش عزیزم اینا همه میگذره تموم میشه نی نیت بزرگ میشه همش یادت میره. باید صبروتحمل داشته باشی. اینکه ناراحتی و غصه میخوری هم عادیه بعداز زایمان همه افسردگی میگیرن. راستی منم خونواده ام پیشم نیستن

الان ک خوبه عزیزم .کم کم از آب و گل درمیاد. شیرینیاش شروع میشه .منم بیس روزه خانوادمو ندیدم. تنها نیسی . سعی کن ب خاطر بچت مادر شادی باشی . اون بچه جز تو کسی رو نداره

عزیزم منم تنهام شوهرم حتی روزام نیست کنارم ک کمکم کنه ولی دیگه باید کنار بیاییم خانوادمم نمیان کمکم ب خاطر مشغله های خودشون

بچه شیرینیه زندگیه عزیزم منم بعضی وختا خسته میشم ولی وختی بچمو بغل میکنم اروم میشم..چرا نمیری یکم پیش مامانت اینا بمونی

ولی هیچ وقت ناشکری نکن

سوال های مرتبط

مامان دخترام♥️🧡 مامان دخترام♥️🧡 ۳ سالگی
از اخلاق خودم خیلی بدم میاد
هنوز تو حال و هوای دبیرستان و دانشگام انگار
اصلا انگار نه انگار که دیگه مادر دو تا بچه ام
همش فک میکنم باید درس بخونم
نه ماه مرخصی زایمان دارم، به اندازه کافی آدم تو این ماه های بعد از زایمان کار داره و خستس اونم با وجود یه بچه سه ساله
اما مثل احمق ها قبول کردم هفته ای یکی دو روز برم از سرکارم سر بزنم، آزمون هم شرکت کردم باید موقعی ک بچه ها خوابن بشینم درس بخونم
مرخصی زایمان قبلیم هم همین بودم، نه ماه خودمو عذاب دادم همش سرم تو کتاب بود
کاش انقد توقعم از خودم بالا نبود
مامانم میگه این خودش یه نوع افسردگیه، خودآزاری تو
شبا که میخوابم اگه مثلا یه کار مفید نکرده باشم عذاب وجدان میگیرم🥴
دعا کنین خدا شفام بده😩
برعکس من شوهرمه، اون اگه یه شب خوب نخوابه و خوب استراحت نکنه عذاب وجدان میگیره... حداقل اگه زن و شوهر مثه هم بودیم کمتر لجم می‌گرفت
تو سن سی سالگی آنقدر که اضافه کار وایمیستادم قبل از بچه دار شدنم، کمرم مثه یه پیرزن 70 سالس، شبا با گریه میخوابم از درد