چی بگم از این روز گار که همه چیزش غمگینه دخترم و امروز از شیر گرفتم تلخک زدم به سینم خیلی دلم گرفته بیشتر از دخترم گریه میکنم دوسال و یک ماه شد چقدر زود گذشت دلم چقدر تنگ میشه برای شیر خوردنش خدایا خودت آرومم کن خیلی سخته العان یه ماهه هی امروز و فردا میکنم دلم نمیاد از شیر بگیرمش امروز صبح دیگه تلخک زدم چقدر همه چیز این دنیا دلگیره خدایا این اون دنیایی که دوست داشتیم نبود لطفا برام یه صلوات بفرستین تا اروم شم گریه امانم و بریده

طبیعیه عزیزم این دلگیریات ی هفته ای ک بگذره اروم میشی من بدترین چیزی ک عذاب میداد همین عذاب وجدان بود

ناراحتی نداره عزیزم من داشتم دخترمو از شیر میگرفتم انقد خوشحال بودم اصلنم براش غصم نشد
جفتتون راحت میشید عوضش بیشتر بغلش کن چون دگ شیر نمیخوره جفتتون نسبت بهم احساس کمبود میکنید حالا بهت انقد وابسته میشه ک نگو از شیر ک بگیریش انقد قشنگ و خوب غذا میخوره من دخترم یکم بد غذا بود الان انقد خوب غذا میخوره

وای خدا امان از دردی که من ‌کشیدم خداروشکر پسرم اذیت نشد
حتما روزی یه دونه آموکسی سلین بخور که سینت سفت نشه و زود خشک بشه متاسفانه من دیر متوجه شدم و یه روز درد کشیدم شدید

عزیزم منم هفته پیش گرفتمش اولش حالم مثل شما داغون بود حتی دوبار هم خواستم مجدد بدم. اما مامانم نزاشت. گفت بعد اینکه از شیر بگیری دوتلتونم شرایتتون عالی میشه. اللن دیدم واقعا راس میگه. هم دخترم راحت شده هم خودم

مرسی که دلداریم میدین یکم سبک شدم دلم اروم گرفت

گریه نکن بابا راحت میشی بهتر میش غذاخوردنش من الان تقریبا دوهفته میش گرفتم راحت شدم البته شیر خشک میخورد شیر خودمو یکسالگی دیگ نخورد

فرستادم عزیزم ان‌شاءالله دلت آروم بگیره
خودتو ناراحت نکن باید آخرش که از شیر میگرفتی
دقیقا سخته برامون منم از شیر گرفتم تا دو سه روز من به جا دخترم گریه میکردم 😂