۵ پاسخ

منم خیلییی نیازمند همچین چیزی هستم،ولی از این لحاظ خیلی تنهام چون شهر غریبم هستم😅

منم همینم

دقیقا منم همین حسو دارم ..ولی چ کنیم بی کسیم ..کسیو ندارم

منم خیلی دلم میخواد ولی نه فامیلا بچشون همسن منه نه همسایه ها یه مشت پیر پاتال همسایمون هستن😑

خب یک دوست پیدا کنید ،تو فامیل و دور و بری ها هیچکی نیس؟من خودم اکثر جاها با مامانم میرم چون خیلی اهل رفیق نیستم

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۲ سالگی
سلام خانما کمک دلداری میخام
امروز رفتم مژه بزارم ،کسی نبود پسرمو نگه داره با خودم بردمش
اولیش خواب بود اینا وقتی بیدار شد چنان گریه آیی میکرد و بغض کرده بود که نگو نگزاشت کارم تموم کنه
یه ذره مهر محبت تو دل آدما نیست ،گفت خانم اول بچتو آروم کن ،سرم درد گرفت ،این حتمن یه مشکلی داره که اینجوری می‌کنه از لغات جدا نمیشه ،ببرش روانپزشک ،خوب نیست بچه اینقدر وابسته باشه
اینقدر بغضی شدم که نگو الان اینقدر از شدت بغض گریم گرفته تا اشک میاد شروع می‌کنه چشام به سوختن،اخه من و بچم جز هم کسی نداریم ،صبح تا شب چشم تو چشم هم هستیم به یدونه اجیم گفتم بیاد گفت باشه نوبت بزن بعدش گفت خونه مادر شوهرم شب‌چله ایی دارن نمیام ،خب معلومه بچه کوچیک دارم بهم وابستس آخه ۴ سالش که نیست باهاش حرف بزنم آروم شه
اینقدر از حرفش دلم خونه فقط میخام برم یه گوشه زار بزنم ،یعنی برای روحیم دکترم گفت به خودت برس ،بیا وقتی آدم کسی نداشته باشه ،جهنم هم جاش نیست انگار ،اخ از دلم که انگار ذغال روشه هی داره گر میگیره
بچه های شمام مثل پسرم وابستن ،که حتی من دستشویی هم نمیتونم برم ،هی میگه بغل بغل
مامان آرمان مامان آرمان ۲ سالگی
سلام مامانا یه سوال
من و پسرم همیشه تو خونه تنهاییم چون تو این شهر کسی از فامیلای خودم و شوهرم نیس ،کسی به خونه مون رفت آمد زیاد نداره خودم گاهی اوقات پسرمو میبرم بیرون به قول خودش در در ، تا دلش میگیره اما خب نهایت تا کوچه و اینا باش پارک و مهد یا خانه بازی هم نزدیکم نیس که با بچه های دیگه آشنا بشه و معاشرت داشته باشه و خودش تو خونه با اسباب بازیاش بازی می‌کنه و عادت کرده به تنها بازی کردن
راستش چند وقت پیش خونه دوستم مهمون بودیم که اونم بچه کوچیک داره که همسن پسرمه هر چقدر طفلی بچه میخواست با پسرم بازی کنه ،این محلش نمی‌داد یا هر اسباب بازی بچه دوستم برمیداشت می‌رفت همونو از دستش می‌گرفت طفلک بچه هم گریه میکرد یا یه عادت جدید پیدا کرده آدمو میزنه
بنظرتون این رفتارش عادیه؟
هر اسباب بازی بچه دوستم برمیداشت گیر میداد همونو از دستش میکشید
مامانایی که این تجربه دارین تو رو خدا راهنمایی کنید چیکار کنم این کارشو ترک کنه ،دیگه هیچ جا مهمونی تو رپستامون نمیتونم برم
مامان دوقلوها مامان دوقلوها ۲ سالگی
ما مادرا چه موجودات عجیبی هستیم...
وقتایی که بچه ها کنارمون هستن همش می‌نالیم از اذیتاشون وقتایی که نیستن پیشمون انگار چیزی گم کردیم سریع دلمون تنگ میشه واسشون
فردا صبح قراره مامانم اینا بیان بچه هارو ببرن خونشون تا شب من نیستم کنارشون
از همین الان انگار دلم براشون تنگ شده،بغض دارم
حالا میدونم که بهشون کلی خوش میگذره ها...ولی تحمل خونه بدون وجود بچه ها و سروصداشون خیلی سخته،امشب اتفاقی تاپیکهای مامان عماد رو خوندم که متاسفانه بچشون یه بیماری داره که دکترا میگن فعلا درمانی واسش وجود نداره،خیلی گریه کردم هم بخاطر حال اون بچه و مادر پدرش،هم واسه خودم که چرا یوقتایی با بچه ها بدرفتاری میکنم
احساس شرمندگی کردم واقعا... خدا دوتا بچه ی سالم داده بهمون بی منت، قدر نمیدونیم...
امیدوارم خدا به همه ی مامانها توانایی و صبر و تحمل زیاد بده در مقابل شیطنت های بچه هاشون صبور باشن
و همچنین انشالله همه ی بچه های بیمار هم به زودی سلامتیشونو بدست بیارن🤲🙏