۸ پاسخ

علائم؟
منی که عاشق تنهاییم
الان بعد یه ماه از زایمانم از تنهایی وحشت دارم
از جیزی نمیترسم ولی یهو دلم آشوب میشه
گریه الکی که قبلا نداشتم تنفر از خیلیا بی دلیل

بعضی وقتا خود به خود گریم میگیره نمی‌دونم افسردگیه یا نه

سر هرچیزی غصه می‌خوردم ولی الان دنیارو سیلم ببره برام مهم نیس😆

من وقتای عادی اینجوری بودم ولی خدا روشکر ازوقتی پسرمو حامله شدم همه افکار بد تنفر ازادما ازم دور شده تاالان

متاسفانه حس میکنم دارم دچارش میشم .
حس میکنم فاصله افتاده بین من و همسرم و اون درکم نمیکنه . حس میکنم حوصلمو نداره
در صورتیکه که همه دارن دور و برم مثل پروانه میچرخن و ازم مراقبت میکنن . اما خب چی بگم ....

من زایمان اولم بهتر بودم اونموقع گریه میکردم تا دو هفته اینجوری بودم.. ولی الان سر این یکی دلم میگیره وحشتناک انگار دارم خفه میشم

عزیزم طن ها روحیشون لطیفه نیاز دارن بیشتر محبت ببینن بیشتر بیرون برن متاسفانه زنا که حامله میشن همه مبگن باید بمونه خونه فلان من خودم مادرشوهرم نمیذاره ببرتم بیرون اینا بعد بعد زایمان هم حتما نمیذاره تا 40 روز خب ادم باید بیرون بره نره صددرصد افسردگی پيدا میکنه

من بودم
فاجعه بودم
تلخ تر از زهره
درک بکنه و نکنه هیچ فرقی برات نداره چون در واقع ما با نقش جدیدمون که مادریه باید کنار بیایم که متاسفانه نمیتونیم
الان ۴۰روز گذشته و خیلی رو خودم کار میکنم و دارم بهتر میشم
اما هنوز اگه تنها بشم فکرای بد میاد تو سرم
همیشه سعی میکنم دور خودم رو شلوغ کنم
و وقتی همسرم از سرکار میاد بچه رو بهش میدم که یکم واسه خودم وقت بزارم
خیلی مسئولیت سنگینیه

سوال های مرتبط