۱۲ پاسخ

شما مامان سبیلیویی؟؟؟

چشاشووو ماشاالله

اینم عکسش

تصویر

منم این استرس هارو کشیدم دوبار ازمایش دادم گفت احتمالا سندروم داره امینوکردم بااین حال استرس تا بدنیا اومدنش بامن بود ولی خدارو شکر الحمدالله یه پسر ناز دارم

ماشالله چ خوشکله چشاش درشت بینی باریک 😍

ماشالله 😍خداحفظش کنه
دماغش توحلق اون‌ دکتر نفهم😂😂😂

مشالله هزار مشالله
خدا حفظش کنه دختر خوشگلتو
اره دکترا خیلی نامردی میکنن
بعضیاشون واقعا اسم دکتر براشون زیادیه

منم‌گفتن سالمه ولی تریگونوسفالی داره.پس به هیچ عنوان خیالتون راحت نباشه تا اخرین لحظه

جون بهش

دماغ عملی به دنیا اومده خداتگهش داره

حقققق

هزار ماشاالله بهش گل دختر ناز

سوال های مرتبط

مامان دردونه مامان دردونه ۳ ماهگی
۱۲۸- تجربه ختنه- ۵
تجربه روحی خودم
من که از روز اولی که فهمیدم پسره خیلی استرس اینو داشتم.
وقتی هم به دنیا اومد و مخصوصا سر زردی اذیت شد، اصلا دلم‌نمیخواست درد کشیدنشو ببینم و این استرسم رو صد چندان کرد و حتی میخواستم کلا انجامش ندم ولی خوب این تصمیمات رو با همسرم میگیریم و با هم سر انجام ندادنش نتونستیم توافق کنیم.
من قبلش خیلی استرس داشتم ولی سعی میکردم بی خیال باشم و به روی خودم نیارم. ولی بدن آدم اینطوری نیست. دردونه از نه روز قبلش یبوست گرفت و اصلا پی پی نکرد و حتی بردمش دکتر گفت شقاق گرفته و نمیتونست مثه قبل پی پی کنه مگه با دستکاری یا شیاف. کاشف به عمل اومد که بچه هیچ عیبی نداره، فقط به خاطر استرس من و شیری که با استرس بهش دادم اینجوری شده. الان بدون دارو اوکیه.
شب قبلشم واقعا استرس داشتم. مخصوصا که همسرم نبود و خودم تنها بودم و باید بدون اون میبردمش. ولی به خودم اجازه گریه ندادم. گفتم که باید قوی باشم و حتی تو مطب هم حق ندارم گریه کنم. کسی بابت ضعیف بودن بهت مدال افتخار نمیده جز اینکه همه بگن چقدر کم دل و حساسی.
واقعا هم خودمو کنترل کردم. توی مطب که رفتیم تصورم این بود همه قوی و محکم نشستن و من یه دفعه میزنم زبر گریه ولی کاملا برعکس شد😅 من خودمو سفت گرفته بودم ولی بقیه مامان ها گریه میکردن. فک کن من اونا رو دلداری میدادم!
بعدی...