۱۰ پاسخ

هم بازی براش بیار باردار شو

این یه چیز طبیعیه اولش هنوز خیلی درست نمیدونن مدت زیادی از شما دور میشن جنبه بازی و سرگرمی داره ولی بعد چند روز تازه متوجه میشن قضیه چیه بهانه میارن اگه مطمئنی شرایط مهد خوبه اصلا تسلیم نشی با روش های تشویقی ادامه بده چون برای دفعه های بعد شرایط سخت تر میشه

ببین ب مربیشون بگو یه ویس بفرسته ک دلتنگشه دوست داره پیشش باشن
دختر منم میرفت یهو یه روز گف دیه نمیخام برم منم از مربیشون خواستم با ویس بگه ک بیاد و همین کار و کرد نمیدونی روز بعدش با چه ذوقی رفت

من پسرمو یه سال بیشتره که میفرستم مهدکودک. تو مهدکودک اولی خیلی بهش سخت میگرفتن. مربی اذیتش می‌کرد. همش میگفتن باید هرکاری ما میگیم بچه ها همون کارو بکنن. پسر منم لج کرده بود که اون مهدکودک رو نمیخوام. اوایل به حرف پسرم گوش نمیکردم میگفتم شاید پسر من بازیگوشه و باید عادت کنه. اما بعد ۲ ماه مهدکودک رو عوض کردم. وقتی مهدکودک رو عوض کردم پسرم عاشق مهدکودک دومی شد. الان هروقت از کنار مهدکودک قبلی رد میشیم میگه مامان من اینجا نمیخام برم منو اینجا خانم معلم میزد. اونموقع پسرم نمیتونست راحت حرف بزنه و بگه که خانم معلم منو میزد.

عزیزم ارتینم من ۷ جلسس میبرماوایل قشنگ میرفت. تا جلسه پیش گریه میکرد من توجه نمیکردم قصه و کارتون از مهد رفتن میگفتم کارتون دنیل ببره هم یه قسمت پیش دبستانی داره خلاصه انقد گفتم خودمم منشستم بیرون مهد گاهی درو وا میکرد میدید منو خلاصه. کم کم مربی پیش ارتین گفت برید کلا بیرون هی میگفتم اینجام دنبالش رفتنی هم دیر نمیکردم یکم زود میرفتم درست شد دیگ میمونه بعدشم یه جایزه کوچولو میدم بهش الان ذوق داره بره

ببین اگه نبری دیگه مهد ادامه ندی بیچاره ای اینو واقعا میگم....محکم رو حرفت وایسا بگو باید بری مهد....من دووووماه با گریه بردم بالاخره عادت کرد...
هرگاهی جایزه بخر بده مهد ک بهش بدن

عزیزم گاهی بچه ها بعد رفتن مهد حتی با اشتیاق زده میشن اما دوباره اگر سعی کنی ، تشویقش کنی بر می گرده به اون حالت که اول داشت

من از یک اردیبهشت میبرم .تو حیاط مهد میشینم تا تموم بشه .اونم هرکاری کرد میاد بهم نشون میده و میره انگار میخاد ببینه من اونجا هستم یا نه .میخام تا وقتی عادت کنه برم بشینم نمیخام استرس بگیره

ببین دعواش نکردن پسر منم اینحور بود مهدشو عوض کردم عاشق مهدشه

فکرمیکنم یه چندروزبایدبری اونجابمونی تایکم عادی بشه براش
بازهم بایه مشاوریامدیرمهدش مشورت بگیراونابهترمیدونن

سوال های مرتبط

مامان آدرینا 💕 آراد مامان آدرینا 💕 آراد ۵ سالگی
دخترم دو هفته شت میره مهد، از این هفته میگه الا و بلا نمیرم دیگه دیروز و نذاشتم بره که مثلا دل زده نشه (که اشتباه کردم) امروژ دیر تر بردم با این بهونه که آراد رو هم میخوام ببرم مهد امروز خوب اومد همش میگفت مامان خوشحالم که آرادم میخواد بره مهد کودک بردمش اونجا سکم دوباره بغض کرد و گرسه من اومدم خونه رفتیم دنیالش خوشحال و خندان اومد
بعد از ظهر دوباره میگه نمیخوام برم منم گفتم هم اراد و باید ببرم مهد هم خودم میخوام برم کلاس خیاطی
دلیل نرفتنش هم میگه دلم برات تنگ میشه با اینکه من نه مامان مهربونی هستم، نه لوسش کردم وابسته من نیست کلا! امروز یه مامانه هم میگفت دختر منم اولاش اینجوری بود بعد عادت کرد
از یه لحاظ میگم شاید مربیشون بداخلاقه که نیست گفتم فردا گوشی بذارم یواشکی تو کیف دخترم ضبط کنم ببینم لحن مربیشون چطوره
ولی برگشتنی حالش خیلی خوبه همیشه هم ازش میپرسم چطور بود میگه خیلی خوش گذشت برای همین میگم رفتار مربی بد نیست اگه بد بود برگشتنی هم با گریه میومد
نظر شما چیه؟
مامان آدرینا 💕 آراد مامان آدرینا 💕 آراد ۵ سالگی
مامانا بدبخت شدم🤪
دخترم همیشه تو حرفهاش میگفت میخوام برم مدرسه کی میرم مدرسه... از این مدل حرفا خیلی علاقه نشون میداد
منم یکشنبه هفته پیش بردمش مهدکودک ثبتنامش کردم از ساعت ۷ میره تا ۱۱:۳۰
هفته اول خوب بود خیلی دوست داشت
دیروز برگشت گفت مامان من امروز گریه کردم اخه دام برات تنگ شده بود😩 امروز صبح بیدارش کردم گریه کرد که من نمیرم دلم برات تنگ میشه
دیگه کلی حرف زدم و قانعش کردم گفت نمیرم امروزنبردمش گفتم استراحت کنه!
چون همه چیزم بهم میگه میدونم اتفاق خاصی نیفتاده با شناختی که از دخترم دا م، فکر میکردت مهد کودک چی هست رفته دیده باب میلش نیست
بازم با شناختی که ازش دارم میگم بخاطر این موارد نمیخواد بره
۱ - تو کارهای من خیلی دخالت میکنه دو خونه همش دنبالمه ببینه من چیکار میکنم ، فکرش اینجاستکه نمیتونه سر از کار من در بیاره
۲ فکر میکنه من با آراد تو خونه چیکار میکنم اون رفته مهد من با آراد تنهام که برای این موضوع اعلام کردم از فردا آراد هم میخوام ببرم مهدکودک برو آدرینارو بذارم مهد، بعد آراد و ببرم، بعد برم دنبال آراد بیام دنیال تو
اینو گفتم مقاومتش یکم کمتر شد بهش گفتم زود میام دنبالت
۳- از اونجای یکه بچه ای هست کهآذوم و قرار ندا ه یه جا نمیتونه بشینه، چند روز پیش هی بلند میشده تو کلاس، مربی میگه بچه ها بدون اجازه من بلند نشید
حالا چون نمیتونه جولان بده نمیخواد بره
امروزم الکی به گوشیم زنگ زدم که انگار از مهد زنگ زدن برای آدرینا جایزه گرفتیم نمیاد؟
حالا چیکار کنم بره بدون دردسر؟ خونه بودنی انقدر اذیت میکنه که بخاطر اذیت هاش فرستادم مهد