طبیعیه
از کم خوابی و مشغولی ذهنه
من موقع دنیا اومدن صالح
ی شب همسرم بیدارم کرد ک پاشو بچه خودشو کشت بهش شیر بده
چشامو باز کردم دیدم بغلمه دارم بهش شیر میدم
همچنان همسرم میگفت فاطمه برو بهش شیر بده گفتم مگه نمیبینی بغلمه
بعد گفت عع
بچه تو تختشه داری خواب میبینی
نگاه کردم دیدم بعلهه
هم تو تختشه هم بغلمه 🤣🤣
توهمات ذهنم بود از بیخوابی
بچه درواقع تو تختش بود ک روش نخوابیم
منم دراز کشیده رو تخت خودمون بودم اصلا اونی ک تصور کرده بودم نشسته بودم بچه بغلم بود
ای بماند مامانم سر زایمان دومم اومده بود بچه گریه میکرد بیدار شدم دیدم صالح ک خوابه صدرا بغل مامانمه سینه ی مامانم دهنش و گریه میکرد
چشمای مامانم باز بود میگفت بخور مامان بخور
بعد سه دفعه صداش زدم
گفت عع مامان بهش شیر میدی 😂😂
اخر فهمید اینقد خندیدو باخنده گریه کرد همه از بیخوابیمون بوده تو زایشگاه
عزیزم بچه رو خودت برداشتی موقع شیر دادن یه رویای زنده دیدی فکرت رو آزاد کن حتما فکرت مشغول بوده یا خیلی خسته بودی یا وسط یه خواب بلند شدی بچه رو شیر بدی
اوووو ایقد از این تصورات برا من اتفاق افتاده چیزی نیست برا خستگی و ذهن دائم مشغول بچه هست من یبار نصف شب بیدار شدم و بچمو پایین پای خواهرم دیدم کمکم شب میموند بیدارش کردم گفتم بچه رو نزار پیش خودت هروقت خوابید یه وقت لهش میکنی بیدار شد گفت بچه که سرجاشه من نمیزارم پیش خودم نگاه کردم دیدم نیست تو گهوارست
صداشو تشخیص ندادی مرد یا زن؟
بخاطر خستگی های بچه داریه عزیزم😁جدی نگیرش
چیزی بهت گفت یانه
به خاطر خستگی و کمبود خواب و فکر هست
عزیزم منم تا دوماهگی پسرم خیلی توهم میزدم یعنی در واقع شبا خواب میدیدم در حالیکه برای بچم بیدار شده بودم ولی توهم میزدم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.