تازه بعد زایمان بخیه هام بازشده بود چون درست حسابی بخیه نزده بودن و پارگی زیاد داشتم باوجود زردی بچه م واسیب دستش من باید بخودم میرسیدم و مدام شستشوبخیه و پمادوعسل طبیعی میزدم خونه تمیزمیکردم غذامیپختم به بچه شیرمیدادم خداروشکر همسرمم خیلی هواموداشت ولی اونم صبح تا شب سرکاربود..فقط شبا میتونست کمکم کنه
منم بچه سوم ماما همراه بهداشت کلاس میذاشت خیلی راضی بودم زایمانم طبیعی بود
منکه پدرم در اومد زایمان خیلی سخت از آخر سزارین اورژانسی
سلام من اولین بار بود زایمان میکردم وزن بچم ۳۹۶۰بود هفته ۴۰م بارداریم بود اصلا دردنداشتم وقت بارداریم تموم شده بود ۳روز توبیمارستان نگهم داشتن دور سر پسرم۳۷بود قطرسرش۱۰.۵بود که باید سز میشدم ولی اینجا تا دهنت سرویس نشه سزارینت نمیکنن یه زایمان طبیعی بد خیلی درد کشیدم یه سانت باز شده بودم دکتره کسافتم بزور کیسه ابمو پاره کرد ۹ساعت بعدپاره شدنش زایمان کردم که بچه پی پی کرده بود معدشو شستشودادن خودمم یه عالمه بخیه دست پسرم کنارسرش بود دستش اسیب دیده بود خلاصه خیلی بود دیگه هیچوخت بچه نمیخام به معنی واقعی متنفرم اززایمان بدترین تجریه عمرم بود الانم یادش میفتم تموم بدنم دردمیکنه😢😢😢امیدوارم هیچکس همچین تجربه ای نداشته باشه و همه مادرا راحت زایمان کنن
من با وجود اینکهزایمان اولم بیتجربه تر بودم خیلی خیلی راحت تر بود 😅😅 طبیعی بودم
من از زایمانم راضی بودم اما امان از سردرد و گردن درد
فقط مرگ میخواستم اون یک هفته به قدری حالم از درد بد بود
زایمان طبیعی داشتم عالی پیش رف ماما همراه داشتم کل پروسه تو دو ساعت جمع شد از درد گرفتن تا دنیا اومدن
من ماماهمراه داشتم و فوق العاده بود.
من سزارین اورژانسی شدم و برای بدن و روحیه من عالی بود و خداروشکر میکنم بابت چیزی که پیش اومد برام
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.