۱۹ پاسخ

سخت نگیر برو خوش بگذرون.حالا دنیا که میان میوفته پاییز زمستون جایی نمیشه رفت که.

چه خطری آخه من بودم میرفتم

العان بری بهتره ایشالاه چیزی نمیشه مواظب باش بخوایی اینجوری فک کنی با بچه کوچیک سخت‌تر که

وا چیزی نمیشه برو اگر شوهرت پسرت نگه میداره

برو تا جایی که توان داری و بگرد
بعدا اصلا نمیتونی ها تا بچت جون بگیره
برو تا نیستش از دونفره هاتون لذت ببر

البته اگر شرایط خاص بارداری نداری

✨هتل آپارتمان طلوع ✨

در فاصله سه تا پنج دقیقه ای پیاده روی تا حرم امام رضا (ع) ورودی درب باب الجواد

در یکی از بهترین لوکیشن های مشهد

اتاق های یک خواب ظرفیت پنج نفر
کاملا تمیز ، بهداشتی و ضدعفونی شده

در مکانی بسیار آرام روبروی فضای سبز دارای وسایل بازی برای کودکان

دسترسی آسان به رستوران ، فست فود ، سوپر مارکت ، نانوایی ، میوه فروشی و مراکز اصلی خرید در شهر مشهد

فاصله کم تا خیابان اصلی و خط BRT و پایانه اتوبوسرانی

⚡✨40% تخفیف ⚡✨

اتاق های چهار نفره که هزینه اقامت در آنها وابسته به تاریخ اقامت با چهل درصد تخفیف از 800 تومان تا 1500 تومان متغیر است

✨ امکانات ✨

⚡سیستم سرمایشی کولر گازی
⚡سیستم گرمایشی شوفاژ
⚡️مبلمان
⚡میزنهارخوری
⚡تلویزیون
⚡گیرنده دیجیتال
⚡️کمد
⚡سرویس بهداشتی ایرانی
⚡سرویس بهداشتی فرنگی
⚡حمام
⚡️لوازم سرو غذا
⚡اجاق گاز
⚡یخچال
⚡️کابینت
⚡آسانسور
⚡صندوق امانات
⚡سیستم اطفای حریق

✨رزرو بدون واسطه✨
09357664928

من ۱۵هفته رفتم مشهد با بچه کوچیک هیچی نشود

بنظرم ریسک نکن نرو

اگه مشکلی نداری اشکالی نداره بری عزیزم.
ماه آخر خب سنگین تری میشی اذیت میشی الان نه خوبه میتونی

من دوماه مونده ب زایمانم رفتم شمال با ماشین خودمون جلوام نشستم

من تو همین هفته ها رفتم اردبیل با ماشین خودمون خیلی ام خوش گذشت 🤭

من با ماشین رفتم مشهد هر یه ساعت پیاده میشدم یکم راه میرفتم

من شش ماهگی رفتم مسافرت

منم سر بارداری اولم ماه هفتم رفتم مسافرت با قطار .
الانم دوس دارم برم تا قبل زایمانم ولی پولش جور نمیشه

اگه استراحت مطلق نیستی،یا جفتت پایین نیست،اشکالی نداره به نظرم.
من ۲۸ هفته بودم ۱۰ ساعته رفتم شهرمون فقط باید جات راحت باشه

منم 17هفته ام ...دوس دارم یه مسافرت کوتاه برم باید از دکترت بپرسی

قطار ک راحته دراز میکشی قشنگ کوپه دربستم بگیرین راحتر
من تا شمال رفتم از کرمان ـ
گه گاهی هم قدم بزنین

خطرناکه من به جای شما ترسیدم.بذار نی نی دنیا بیاد با هم برید انشاالله.

من ماه سوم بارداری و ماه آخر بارداری رفتم مسافرت

سوال های مرتبط

مامان مرسانا مامان مرسانا ۴ سالگی
داستان زندگی دخترکم دیگه مادر شوهرم هرچه اسرار کرد گفتم نه مامان نرو گفت باشه نمی رم هرچه کرد گفت نه تو ماندی اذیت خودم می مانم شب پیشش دورت بگردم مادر که انقد مهربون شب دخترم هرچه مک می زد شیر نداشتم بهش بدم 🥹🥹کلی جیغ زد گریه کرد تا یکمی سیر شد شکمو باکلی بدبختی شب سخت بود سرگیجه امان ام بریده بود نخوابیده بودم حال خراب خلاصه اینم شب دوم می گفتم فقط زودتر مرخص بشم مادرم تا صبح بالا سرم بود گفت بخواب من هستم نگران نباش پرستار گفت مواظب دخترت باش چون اینجا بچه عوض می کنند ترسیدم روز سوم تا صبح نخوابیدم مادر نخوابید خواهرام برام غذا آوردند به شوهرم گفتم گشنه ام سوپ برام بیار گفت ندارم پول کجاست یهویی خواهر دامادمون یه قابلمه بزرگ سوپ آورد آمد جاتون خالی کلی خوردم سهم اون دوتا خانم دادم تا موعد مرخصی ام شد کلی ذوق داشتم از بیمارستان متنفرم مادرم آمد شوهرم مادر شوهرم خواهرم آمدند رفتم مثلا شوهر بوسم کنه یا شیرینی گل چیز برام بیاره انگاری که به زور آمده بود
مامان کیان مهر 🌞 مامان کیان مهر 🌞 ۴ سالگی
در ادامه داستان استپ 😅
امروز میخواستم برم دندونپزشکی یه چیزی بگیرم و بیام فاصله بین دو تا شهر ... استپ گرفتم به پراید داغوووووون اومد هر دو قدم خاموش میشد خلاصه تلوتلو میخورد منم ترسیده بودم واقعا بهش امتیاز منفی دادم.... برگشتن دوباره اسنپ گرفتم ماشین اومد شیشه ها پایین گفتم آقا کولر بگیر بچه م گرما زده میشع ... دو ساعت صغرا کبرا چید که آمپرم بالا می‌ره و فلان گفتم خلاصه زد کولرو... حالا تو راه میگه میشه مسافر بزنم؟😐😐 گفتم معلومه که نه‌‌‌ ... من اسنپ گرفتم دربست برم وگرنه تاکسی خطی سوار میشدم ... خلاصه کولر و خاموش کرد گفت آمپرم بالا رفت 😄 بعدم دوباره صغری کبری که خیلی مسافرت خودشون میگن آقا مسافر بزن شما کمیسیونت پایینه یه کم سود بکن ... یه چیزی هم اینجا بدهکار شدم ...
بعد رسونده منودر خونه میگه راننده قبلی ( همون پراید داغونه) بهت امتیاز منفی داده ولی من امتیاز کامل دادم تو هم همین الان به من امتیاز کامل بده 😐😐😐😐 من حالا به دست کیف یه دست بچه گفتم نمیتونم الان...
شما باشین چه امتیازی به این یارو می‌دین 😐
این فردی که مشاهده میکنید هم تمام مدت پدر منو درآورد 🥴🥴🥴
مامان پسر جانم مامان پسر جانم ۴ سالگی
خیلی اعصابم بهم ریخته هست
پسرمو بردم پارک داشت تاب بازی کرد
یه بچه اومد تو‌ نوبت تا اومد وایساد مادرش اومد گفت پسرتون خیلی وقته سوار تابه؟؟؟گفتم اره الان میاد پایین
مادره شروع کرد سربه سر پسر من گذاشتن که تا بیست میشمارم بیا پایین پسرمم جیغ میزد نشمار
به خانومه گفتم صبر کن میاد پایین
پسرمم لج کرده بود نمیومد
خانومه هم هی غرغر
گفت اره بچتون مهدهم میره اینقدر بی قانونه؟؟؟دیگه قاطی کردم گفتم بچست
گفت پسر من بهش میگم بیا پایین به حرفم گوش میده گفتم خوش به حالت با این تربیت کردنت ما بلد نیستیم گفت اخه بچه دوممه
بعد شروع کرد غر زدن که اره من باید ناراحت بشم شما ناراحت شدی؟؟؟شما بی قانونی و فلان (اینجا پسرم از تاب پیاده شده بود)
به پسرم‌گفتم بیا بریم سرسره پسرمم گیر داده بود باید همینجا وایسیم خانومه همچنان داشت غر میزد
دست پسرمو کشیدم بردم گفت بیا بریم من اعصاب اینو ندارم پسرم منو زد منم همونجا چون منو زد اوردمش خونه
کدوم بچه ای قانون سرش میشه که بچه چهارساله من بفهمه؟؟؟
تازه من اولش عذرخاهی کردم گفتم صبر کن خودم میارمش پایین
پسرمم همچنان داره گریه میکنه