۴ پاسخ

حالامن اولی که زایمان کرده بود رو ابرا بودم انقدر هورمون هام خوب بود بعد چهلم تازه بهم خورد البته من درحالت عادی هم هورمون هام خیلی قاطی میکنن فقط اونموقع تنظیم بودم
ولی یادمه سرگرما دعوامون میشد مادرشوهرومادرم به من میگفتن باید خودت بپوشونی و توعید بخاری برقی روشن کرده بودن اتاق شده بود جهنم بعد من خاموش میکردم میگفتن توبه حرف ماگوش نمیدی

آزه منم بعد زایمانم رفتار خوبی با اطرافیانم نداشتم از مامانم گرفته تا مادر شوهرم و همسرم و بقیه 😃، بعدشم روم نشد عذر خواهی کنم فقط با رفتار خوبم سعی کردم جبران کنم ولی هنوزم وقتی یادم میوفته اعصابم خورد میشه

حالا من بعد زایمانم هی میگفتم مامان شرمنده تو زحمت افتادی همش نمیخواستم بلند بشه همش تشکر میکردم ۲۰ روز خونه شون بودم خیلی زحمت میکشید

وای منم به مامانم گیر میدادم اصن دست خودم نبود امروزم پریود شدم خیلی عصبیم دوس ندارم هیچ صدایی بیاد

سوال های مرتبط

مامان ارمیا مامان ارمیا ۴ سالگی
خانما یه حسی دارم نمیدونم چطوری وصفش کنم.
دوستانی که در جریان مسله ی خواهرم هستن(توتایپیکهای قبلی هست)
هفته ی پیش تو تالار جشن ازدواج گرفتن که ماروهم دعوت گردن
من ودخترم وخواهرم وخالم ودخترش ودوتاعروس اون یکی خالم رفتیم.
چندروزی هم بود که خواهرم بهم زنگ میزد قراره بعد محرم وصفر عروسی بگیرن برن خونه بگیرن برن خونه ی خودشون.الان خونه ی مادر شوهرشون هستن.
مامانم دیروز گفت اگه اونجا اذیت میشه بیاداین دوسه ماه وخونه ی خودمون نمیدونم خداچطوری به دلش رحم انداخته.منم به خواهرم گفتم اونم باورنمیکرد خلاصه امروز مامانم اینا خونه ی مابودن که فامیل پسره زنگ زد بابام که بیان خونشون اونم بابام گفت مهمون هستیم ودرضمن فعلا پسره نیاد دخترمون بیاد اونم خواهرش میاد دنبالش.اوناهم قبول کردن با همسرم رفتیم دنبالش وآوردیم
وای جاتون خالی یه فیلم هندی شد که بیاوببین.منم داشتم باگریه فیلم میگرفتم اومدبابام وبغل کرد وگریه کردن بعد مامانم وبغل کردن گریه کردن بعد شام وشیرینی ومیوه و....وتمام فکرکنم الان بعد یه ماه حالم برگشته اولش.خیلی خوبه
مامان مهدیار مامان مهدیار ۴ سالگی
سلام دوستان بدجوری گیر کردم شما باشین چیکار میکینن
میگم بعضی دکترا برای چی اینقد بی انصافن آخه
گفتم زانوهای مامانم باید تعویض مفصل شه
حالا این دکتره که همه تعريف شو میکنن (دکتر شهریار آریا منش فلوشيپ زانو از انگلستان فوق تخصص ارتوپد) و فامیلمونم همین عمل کرده خیلی راضیه برای هر دو زانو 60 میلیون زیرمیزی میگیره 😞 اخه برای چی 😞 حالا داداشم میگه برای چی اینهمه پول زیرمیزی بدیم اینهمه دکتر خوب بگرد یه دکتر خوب دیگه پیدا کن از طرفی عملش خیلی ریسک و این مریضاش همه راضی ان دکتر خوب دیگم هست بگردم ولی میترسم شما باشین چیکار میکنین؟ 😞
بابام که از وقتی چش وا کردم خودشو بازنشست کرد و همه چی رو واگذار کرد به دو تا پسرا از طرفی خرج بابام خیلی زیاده هم خرج اونا رو میدن هم خونه شدن در اختیار بابام یه طبقه میشینن یه طبقه بده اجاره اونم که بازسازی کرد یه عالم خرجش کرد الانم یه قیمت میگه نمیده اجاره
از طرفی داداش بزرگه میگه من بیمه شون کردم(تکمیلی طلایی) دیگه ندارم بدم واقعا داداش کوچیکه هم کشاورزی داره درسته زمینای بابام دستشه ولی از زحمت خودشه هر چی درآمد داره خیلی وقتا زمین دیگه هم اجاره میکنه هر کدوم گرفتاری دارن ولی بابام درک نمیکنه میگه وظیفه شونه فلان
حالا مامانم یه گردنی تقریبا 11 گرم داره
الان بايد 120 میلیون بدن که 60 بیمه میده بعدش بخاطر پروتز 60 زیر میزی
بابامم زنگ زده نوبت بگیر برای عمل چیکار کنم
داداش کوچیکه گفته من 60 میدم ولی 60 دیگه میمونه
بگم همون کوچیکه قرض کنه بده؟؟