به امید خدا فردا زایمانمه، چند وقته همش به زایمان ک فک میکنم حس جدا شدن نی نیم از شکمم دیوانم میکنه، از صبح عین ابر بهار گریه کردم فقط ، نمیتونم اصلا دلمو آروم کنم، هم دوست دارم ببینمش هم دوست ندارم ازم جدا شه نمیدونم چطوری حسمو بگم، اینکه دیگه از فردا جاش تو شکمم خالیه دیوونم میکنه 😭

وااااای چ حس عجیبی.من تاحالا بهش فکر نکرده بودم.خدا نکشتت که فکر جدید انداختی تو سرم.نکنه ببدمش بیرون بقیه صاحبش بشن‌.الان فقط تو شیکم منه و مال منه

🙄🙄🙄

وای چی میگی دختر، به این فکر کن که بجای داخل شکمت میتونی روی شکمت بذاریش، بوسش کنی، از شیره ی جونت بهش بدی، میتونی بوش کنی اینا خیلی قشنگتره

میفهممت منم دلم میخواد زود روز زایمانم برسه بغلش کنم . ولی ازاینورم میگم شکمم خالی میشه دیگه دست وپاهای کوچلوشو حس نمیکنم لگداشو 🥺🥺 میخوام گریه کنم 🥲🥲

عزیژم
ایشالله سالم و سلامت دنیا بیاد

وااااای این حس رو منم دارم.خیلی غصه میخورم

میاد ک شب تاصب بیدارباشی🤣🤣🤣

ان شاالله بسلامتی کوچولوت بدنیا بیاد و بغلش کنی و زایمان راحتی تجربه کنی 🌹 برای ماهم دعاکن 🙏

انشاالله به سلامتی زایمان کنی عزیزم♥

ولی عوضش میاد کنارتون زندگیتون اینقد قشنگ میشه 😍با خنده هاش با گریه هاش اینقد سرگرم میشی که نمیدونی روزت چطوری شب میشه شبت چطوری صب میشه

هر وقت دلت تنگ شد دوباره جاشو تو شکمت پر کن😂
گریه نداره که دخترِقشنگ...تازه بیرون میاد هر لحظه شیرین کاری داره،کلی ذوق میکنی😍

انگار که قلبمو ازم دربیارنه😁