امشب رفتیم کتابفروشی اسباب باری هم داشت پسرم دست گذاشت روی یه سک نگهبان ک یه تومن بود و خود شخصیت هاشو توی خونه داشت ب غیر از اون کامیون ک توی جعبش بود هی بردمش اوردمش گفتم داری
ماشین و لگو نشونش دادم راضی نمیشد منم هی باهاش مدارا کردم از اسباب بازیه عکس گرفتم گفتم الان وقتش نیست دو ساعتی طول کشید اخر با گریه اوردمش بیرون باز یکساعت بیرون گریه مژکرد خودشو منو میرد دوباره یکساعت تو‌خونه گریه کرد
الان خیلی عذاب وجدان دارم اینکه بچه این توی ذهنش میمونه
نمیخاستم اون پیروز بشه با گریه
نمیدونم کارم درست بود یا نه
میتذسم ب اعتماد بنفسش اسیب زده باشم

همین اتفاق چند روز پیش براماهم پیش اومد ، پسرم ی ماشین پلیس خواست انقد گریه کرد حتی تو خواب هم می‌گفت ماشین پلیس ، خیلی دلم براش سوخت

نه اشکال نداره منم همینکارو میکنم هی میگم تو خونه داری یا مثلا یبار گفتم بابا برات خریده تو ماشین، عصری بهت میده. بعدش گوش کرد اومد خونه بعدم یادش رفت🤣

ن بابا نگران نباش یادش نمی‌مونه ،فردا برو یچیز دیگه براش بگیر بگو این جایزه کار دیشبت ک پسر خوبی بود حرفمو گوش کردی

دقیقا همین لخظاته که مبگم تربیت چقد سخته و جقد اگاهی نیازه‌واقعا ادم بین راه درست و غلط میمونه

ما اصلاااا از این برنامه ها نداریم. گریه برای اسباب بازی که اصلا نداریم.
به اندازه براش میخریم. زیاد توی این مغازه های جذاب هم نمیبریمش
اگر بخایم بریم از قبل حرف می‌زنیم چند رووز
که قشنگ یادش بمونه چی میخایم. تولد پسر عموش با هم رفتیم خرید. فقط برای پسر عموش خرید کردیم. بچم کاملا متوجه بود برای اون نیست.
الان چند روزه داریم درباره اتوبوس حرف می‌زنیم. دو سه روز دیگه حرف می‌زنیم بعد میریم میگیریم

واییییی عزیزم داری بهش فکر میکنی؟ بیخیال!
اون میخاست، شرایط نبود نخریدی. تمام😂😅

بنظرم احساس بدست نیاوردن هم باید تجربه کنن ولی منم خودم عذاب وجدان میگیرم تو این قضیه من پسرم بره بیرون اگ مثلا ۱۰تا مغازه باشه از هر ۱۰تاشم میخواد خرید کنه ما یه پارک ساده میریم کلی خرید میکنه هرروز ولی یوقتایی هم‌نمیزارم چون واقعا میبینم چیز اشغال میخواد بخره خیلی ناراحتم میشه اون لحظه دلم‌میسوزه بعدش براش 😭

عیب نداره گلم.نمیشه هرچی دیدن واسشون بخریم.اشتباهه.کار درستی کردی.یادش میره

پسر من ب حدی لجباز شده ک ب هیچ صراطی مستقیم نیست باباشم از اون بدتر بخاطر اینکه باباش تو خیابون عصبانی نشه مجبور میشمقبول کنم و میخرم واسش البته فقط ماشین وتوپ دوس داره، کارمون اشتباهه ولی حوصله جنگ اعصاب نداریم فقط جیغ و دادو گریه میکنه ی وقتا میگم اصلا بیرون نرم ولی باز طاقت نمیارم این لجبازیشم بخاطر پدرو مادرمه، هرچی ک میخواد میخرن واسش میگن نذار اشکش دربیاد