۹ پاسخ

یه نفر هم با من اومده بود زایشگاه بهش گفتن کفشها در بیار لباس تنش کردن پابرهنه بهش گفتن بدو، رفت اتاق زایمان فکر کنم یه ربع بعد با بچه آوردنش بخدا 😅😅

حستو خیلی خوب درک میکنم خیلی خوب میفهمم
من هفته ۳۷زایمان کردم وقتی دکتر ختم بارداری داد انقد استرس داشتم رفتم بیمارستان قرص فشار بهم دادن هی میگفتم امکان داره دردم نگیره خدا خدا میکردم برم سزارین گفت تا شش تا هر پنج ساعت میزاریم اگه درد نگیری اره سومی ک گذاشتن ساعت پنج صبح ساعت هفت یه ذره زیر دلم درد میکرد هی راه میرفتم معاینه کرد گفت سه سانته ب مامانم اینا گفتن معلوم نی کی زایمان کنه شاید فردا زایمان کنه منم استرس داشتم از ساعت هشت صبح مثل درد پریودی شدید می‌گرفت هر پنج دقع باز چند دقه آروم بودم معاینه کرد گفت شش سانت شده دکتر اومد قیچی زد دستکاری کرد نه و نیم شد دیگه زایمان کردم فقط یک و نیم ساعت درد داشتم وقتی دکتر قیچی زد گفت زور بزن زور بزن گفتم خدایا از الان دیگه دردهای اصلی شروع میشه ب زور سوم بچم رو گذاشتن رو شکمم ب همین اسونی

اتفاقا من بر عکس
تنها ترسی ک دارم یهو از حال برم

من با اینکه سر زایمان اولم از 7 بعدازظهر که کیسه آبم پاره شد بهم آمپول درد زدن تا فردا 12 ظهر آخرش هم سزارین اورژانسی شدم و سر عمل بیهوش شدم و از پایین هم خونریزی کردم و تا ده روز بعد عمل هنوز درد زایمان طبیعی داشتم یعنی انقباض داشتم، الان اصلا از زایمان نمی‌ترسم 😂 قوی باشید ایشالله هیچی نمیشه خدا کمک میکنه، من بچه ام درشت بود بخاطر دیابتم بخاطر همین نیومد پایین

وای چه فکر های میکنید 😅نترسید بابا مادرها قوی هستن خدا کمکمون میکنه

چرا هرچی زور میزنم نمیتونم بترسم؟
تازه امروزم فهمیدم بریچه

می‌دونم چ حسی داری عزیزم ولی به هرحال هرکدوم از اینا اتفاق بیوفته قرار نیست تا ابد طول بکشه اصن بگو یک ساعت یه روز بالاخره که تموم میشه میگذرونیش حالت بهتر میشه،منم زایمان اولم سزارین اورژانسی شدم تو بیمارستان همش میگفتم خدایا مگه میشه آدم از این حجم درد نمیره؟تا دم مرگ رفتم و برگشتم هیچوقت یادم نمیره ولی هیچی نشد تحمل کردم تموم شد الان نگاه میکنم میبینم چهار سال از اون روز گذشته پس بدون هرچقدر هم سخت باشه بالاخره میگذره می‌ره باید قوی باشی فکر منفی نکنی

توکلت به خدا باشه
سعی کن حواستو پرت کنی، از قدیم گفتن از هرچی بترسی سرت میاد پس سعی کن روحیتو نبازی و قوی تر از این حرفا باشی

دوست عزیز منم اینطوری شدم یهو میزنم زیر گریه ترس دارم از زایمان یک طرف خدایی نکرده بچم کاری بشه چی اون یک طرف زیارت عاشورا هر شب بخون و یس

سوال های مرتبط