سلام خانوما ی عزیز من اومدم با تجربه زایمان ،پنج شنبه هفته پیش درد داشتم میگفتن ماه درده ، هی درد می‌گرفت ول میکرد و حرکات دخترم هم کم شده بود خلاصه اون روز همون‌جوری گذشت تا اینکه روز بعدش از صبح هی درد درد ها بیشتر میشد دیگه رفتم بهداشت ضربان قلبش خداروشکر خوب بود و گفتن شاید این دردها نشانه زایمان باشه منم رفتم پیاده روی اومدم خونه کارهای خونم رو انجام دادم تا ساعت ۷شب که رفتم حمام و دوش آب داغ گرفتم بعدش دردها هی بیشتر و نزدیک به هم شد تا ساعت ۱۱شب که دیگه نتونستم تحمل کنم رفتیم بیمارستان و معاینه کردنند گفتنند ۵ساعت باز شدی تا برام پرونده تشکیل دادند یک ساعت زمان برد تا منو بردنند زایشگاه درد ها بیشتر شد و دیگه قابل تحمل اصلا نبود من به جای جیغ زدنند. فقط نفس عمیق می‌کشیدم و خیلی خوب بود چون دهانه رحمم خیلی زود از ۵سانت به ۸سانت رسید بعد احساس سنگینی بیش از حد داخل واژن داشتم صداشون زدم اومدن دیدن دهانه رحمم خوب باز شد و کیسه آبم رو پاره کردنند به ۱۰ دقیقه نکشید که دیدم داره میاد دکترم اومد بالا سرم گفت بچه داره میاد دو تا زور محکم بزن تا بیاد بیرون منم هر کاری دکترم گفت انجام دادم بعد دو تا زور خدا رو شکر دخترم رو گذاشتند تو بغلم ،درسته طبیعی سخت بود ولی ارزش داشت بعد ش دیگه هیچ دردی نداشتم

مبارک باشه💜
کدوم بیمارستان بودی باکدوم دکتر؟

مبارک باشه عزیزم،اسم دختر گلتو چی گذاشتی؟
نه ماه پیش وقتی خبر بارداریتو گذاشتی چقدر ذوق کردم چون مثل خودم سختی های آی وی اف رو کشیده بودی،منم تقریبا یک هفته بعد شما جواب آزمایشم مثبت شد.

مبارک باشه عزیزم به سلامتی

کاش بگی چند هفته بودی؟خداروشکر که زایمان راحت و خوبی داشتی خدا قسمت هممون بکنه 🥹🤲

ای جاااان
الحمدلله که زایمان راحت داشتی گلم
برای منم خیلی دعا کن لطفا😍
مامان گلی فقط نفس عمیق می کشیدی یا این تکنیک های تنفسی که میگن رو انجام می دادی؟
من حس می کنم اون موقع ادم یادش میره این تکنیک هارو

مبارکه عزیزمممم قدمش خیر باشه برات😍🫂💜چن هفته بودی زایمان کردی؟

خداروشکر که برات با خاطره خوش گذشته امیدوارم برا هممون چه طبیعی چه سز به دل خوش بگذره قدم دخترتم مبارک باشه با این پیامت یکم اروم شدم استرس گرفته بودم