سلام خانمها. پری روز . دختر جاری صدای دخترم زد مادرشوهرم گفت بزار دخترت بیاد پایین تو حیاط هواخواه یکم بازی کنند .
منم اجازه دادم. دخترمم صداشون شنید مجبور شدم بزارم بره . بعد یک ساعت رفتم پایین تو حیاط دیدم مادرشوهرخونه نیست رفته بود خونه دخترش.
هیچ کس پایین نبود فقط دخترم تنها بادخترعموش که۷ سالشه بودن
اونم هرچی صدازدم نبودن نگران شدم . آمدم زنگ مادرشوهرم بزنم باز گفتم بزار یه نگاه دستشویی بندازم دیدم دخترم ودخترعموش تو دستشویی هیچی شلوار پاشون نبود دختره تامنو دید شلوارش پوشید . دخترمم آوردم بیرون شلوار تنش کردم کلی هم دعواشون کردم دخترم برداشتم آوردم بالا شبش به شوهرم ومادرشوهرم گفتم.
بعد میگه این فکرانکن . دستشویی بودن داشتن خودشون خشک میکردن . الان دوباره امروز آمده بالا که به شوهرت گفتی منم گفتم دخترم خودش به باباش گفت . دامده به دختررم میگه چرا گفتی.
من صدای دخترعموت پرکردن گفته داشتم بادستمال خودم خشک میکردم و... با تشر میگفت بعدم قهرکرد رفت پایین

۸ پاسخ

مامانایی که میگین فکر بد نکن
خیلی بیخیالین ینی چی شاید داشته خودشو خشک میکرده... بچه ۷ ساله اتفاقا خیلی چیزا میفهمه .لطفا ب چشماتونم اعتماد نکنید و‌نزارین بچه هاتون تنها جایی باشن....
من بودم ب مامانش میگفنم اون بچه هم حتماا چیزایی دیده یا دوستایی داره که نباید داشته باشه... تازه اصلا هیچ توجیهی نیست برای دو نفره دستشویی رفتن اگه حریم و‌کامل توضیح بدی بهشون
پسر من الان جیش مبخاد کنه خودش میره در و میبنده کارش تموم شه صدا میزنه پی پی که عمرا بزاره در باز شه

درک قهر کنه بره . لطفا از این اتفاق درس بگیر دخترتون رو تنها هیج جا نفرستید . اگر خواست تو حیاط با بچه ها بازی کنه خودتون هم تو حیاط بشینید . نمیگم دختر عموش بده . بالخره اونم بچه هست بزرگترا باید نظارت داشته باشن

شایدم دستشویی داشتن رفتن دستشویی فکر بد نکن بچه ۷ ساله که چیزی نمیفهمه

ببین گلم جامعه ما خیلی بد شده نمیخام نگرانت کنم ولی نزار دخترت با دخترعموش بگرده حتی درسته ۷سالشه ولی مطعن باش یه چیزی دیده یا دوست های بد داره بچه ها تو این سن خیلی کنجاون

بچه های الان همه چی بلدن اتفاقابایدفکربدکنی تامراقب بچت باشی
بزارقهرکنه ک و ن لقش تربیت بچت ومراقبت ازش خیلی مهمترازدیگرانه

قطعا داشته چشم بچت رو باز میکزده ک وقتی صداشون کردی صذاش در نمیومد هیچ وقت تنها نزار خوب کردی های و هوی کردی دیگ صدا نمیکنن بچت بره پایین

چقدر بعضی ها بی فکرن
ندار بچه با اون دخترعموش تنها بمونه
واکنش شوهرت چی بود

دیگه با اونا تنهاش نزار

سوال های مرتبط

مامان آرتمیس مامان آرتمیس ۳ سالگی
بالاخره موفق شدم و آرتمیس رو به طور کامل از پوشک گرفتم 🤩
دو سال شش ماهگی اولین قدم برای از پوشک گرفتن رو برداشتم و فقط موفق شدم زمانی که جیش داشت بره دستشویی . یک ماه بعدم پوشک شب رو برداشتم . ولی چون دفعه اول به خاطر یبوست درد کشید دیگه هر وقت بهش گفتم بریم دستشویی پی پی کنیم میگفت نه درد داره . تا تولد ۳ سالگی که بازم بهش گفتم . و اونم میگفت مامان من بزرگ شدم ولی تو پوشکم پی پی میکنم🤣
اوایل هفته پیش گفت پی پی دارم گفتم بریم دستشویی . مامان خیلی ناراحته و کلی حرف زدم . اونم رفت خودش پوشک اورد و گفت نه 🤣
ولی در اخر با ناراحتی رفت سمت دستشویی و یه یک ربعی نشستیم . در اخر چون یبوست نبود پیپی کرد و الان راحت شدیم . هر روز میره دستشویی میگه مامان من دیگه بزرگ شدم تو پوشکم پی پی نمیکنم 😎
در کل خیلی برای حرف دیگران خودتون و بچتون رو اذیت نکنید . اگه برگردم عقب اون سه روزی که خیدی بهش فشار اوردم برای پی پی کردن تو دستشویی رو انجام نمیدم . چون فقط ترسش بیشتر شد و هیچ فایده ای نداشت جز زجر خودم و دخترم🤕 الان که سه سالش شد به راحتی رفت و پی پی کرد 😍
مامان رایان و نویان مامان رایان و نویان ۳ سالگی
از تجربه امروزم بگم بهتون درمورد از پوشک گرفتن
پسرای من چند ماهه خودشون بدون اینکه من بگم هر از گاهی تو خونه پوشکشونو خودشون درمیارن میرفتن دستشویی جیش می‌کردن بعد خودشونم آب میگرفتن میومدن بیرون خودشونم پوشک میپوشیدن(من ۱.۵ سال پوشک‌شورتی استفاده میکنم؟
امروز رایان پوشکشو دراورد رفت یه نایلون برداشت انداخت داخلش گفت مامان آشغاله
بعد رفت دستشویی جیش کرد شست اومد بیرون ازم پوشک نخواست ۱۰ دقیقه بعد گفت مامان پی پی گفتم برو دستشویی بکن میام میشورم در کمال حیرت من قشنگ رفت دستشویی کارشو مرد بعد صدام مرد رفتم شستم من خیلی تشویقش کردم زنگ زدم به باباش با ملی ذوق تعریف کردم بابام پشت تلفن کلی تشویقش کرد یه دیدم نویانم رفت پوشکش درآورد رفت دستشویی جیش کرد اومد بیرون دوتاشون ازم پوشک تا آلان نخواستم میخوام دوروزی که خونه ام باهاش تمرین کنم تا شاید بتونم از پوشک بگیرم
ولی چند نکته یگم من الا ۶ ماهه غیر مستقیم آموزش شروع مردم مثلا هر وقت پی پی میکردن می‌بردم دستشویی میگفتم با پی پی بای بای کنیم ب ه پیش مامان و باباش
یا خودم میرفتم دستشویی با آب و تاب براشون تعریف میکنم
خودشونم نشونه های آمادگی دارن مثلا اکثر شبا پوشکشون خشکه
تپ پوشک دستشویی کردنی میومدن خبر میدادن شلوارشونو و جورابشونو خودشون در میارن و میپوشن
خلاصه اینکه بجه ها خودشون تو سنشون به وقتش یاد میگیرن یکم صبر و حوصلمونو بیشتر کنیم