۱۵ پاسخ

پسر منم باید جراحی بشه با خواندن تایپیکتون کلی اشک ریختم واقعا سخته

نمی‌دونم جی در انتظارمه مرسی از توضیحاتت هزینه عمل جقدر شد؟

سلام پسر منم همین مشکل و داره از نظر روحی هر شب بهش فکر میکنم کریم میگیره هنوز ختنه هم نکردم پسرم رو پنج ماه و چند روزشه نزدیکه دو ماه اومده بود پایین دوباره رفته بالا

یک هفتس شب و روزم یکی شده نویان بیضه سمت چپش نیست یکشنبه جراحی داره 🥲

سلام عزیزم خوبی؟؟پسرت بهترشدع؟؟؟

عزیزم بستری نمیکنن چون پسر منم عمل داره میخوام بدونم🥲

بخیه روی بیضش که جزبی بود خودش خوب شده اما بخیه زیر شکمش پانسمان داره

عزیزم ببخش میگم تا کِی نتونستی پمپرزش کنی؟؟؟ بعد اینکه با وجود پمپرز چجوری خشک نگهش میداری؟

الهی دورت بگردم چقدر خوب کردی تاپیک گذاشتی پسر منم تو نوبت عمل کلیه هست خیلی استفاده کردم

الهی دورت بگردم چقدر خوب کردی تاپیک گذاشتی پسر منم تو نوبت عمل کلیه هست خیلی استفاده کردم

عزیزم. انشالله زود خوب میشه گل پسر

عزیز دلم خداراشکر به خیر گذشته🧿🧿🧿🧿🫶🫶

خداروشکر عزیزم انشالا همیشه تنش سلامت باشه

الهی بگردم
چقد سختی کشیدی هم خودت هم بچه
خداروشکر ک تموم شده
انشالله دیگ بخیه هاشو هم بدون اذیت بکشین و راحت بشید
افرین بهت ک نشون دادی ی مامان قوی هستی❤️

ماشالا رنگ چشاش به کی رفته. خدا رو شکر به خیر گذشت.

سوال های مرتبط

مامان مهرسانا👶ماهان مامان مهرسانا👶ماهان ۱۷ ماهگی
😢 پرستار گفت اول بهش ابجوش نبات بدید اصلا نمیخورد. گفتن شیرش بده شاید شیر میخواد اما شیرم نمیخورد.و یه چند باری بالا اورد که پرستار گفت طبیعیه این به خاطر بیهوشیه اصلا نمیتونستم کنترلش کنم و به شدت گریه میکرد بیتابی میکرد همسرم دارو هارو اورد و بهش استامینفون دادیم. نمیدونم چرا دکترش بهش مسکن تزریقی نداده بود 🤦‍♀با استا هم اروم نشد بچم خیلی گریه میکرد هرچقدرم بهش شیر میدادم اصلا مک نمیزد. و مشخص بود درد داشت پرستار گفت فورا برید شیاف بگیرید براش و شیاف گذاشتیم باز هم دردش زیاد کم نشده بود بچم هم استرس گرفته بود هم درد داشت منم پا به پاش اشک میریختم به دکترش تماس گرفتن و گفتن که خیلی اذیته دکترش گفت یه چند سیسی دیگه استا بدید اگه اروم نشد تزریق بزنید براش. با همسرم گزاشتیمش توی پتو فقط تابش دادیم تا کم کم خوابش برد اروم شد. ساعت شد ساعت ۲ظهر و گفتن برید حساب داری و مرخصید. اینم بگم که زیر شکمش پانسمان داره و روری بیضه هم چنتای بخیه جزبی داره. اما گفتن بخیه های زیر شکمشو باید بعد هفت روز بریم پیش دکترش و بخیه هاشو بکشیم
مامان مهرسانا👶ماهان مامان مهرسانا👶ماهان ۱۷ ماهگی
#بیضه نزول نیافته.

سلام. این متنو بیشتر برا اون مادرای مینویسم که شرایط منو داررن و من کاملا درکشون میکنم که چقدر این موضوع اذیتم میکرد و نمی دونستم بعدش چی میشه. اول از همه باید بگم که ماهان زمانی که به دنیا اومد دکتر توی ریکاوری به خودم گفت پسرت یه بیضش نیومده توی کیسه ومنی که شدم پر از غم ناراحتی چقدر استرسو نگرانی تحمل کردم. به من گفتن باید تا دو ماهگی صبر کنم شاید خودش بیاد پایین ما دوماهگی رفتیم سونو ولی هیچ فرقی نکرده بود دکترش گفت برید تا ۶ماهگی صبر کنید شاید بیاد پاین و۶ماهگی هم دیدیم خبری نیست و دوباره رفتیم سونو انجام دادیم و دکترش گفت زیر شکمش بالای کانال گیر کرده و نیومده پاین. دکتر خود ماهان گفت ببریدش یه دکتر ارولوژی احتمالا جراحی لازمه و این کلمه جراحی مثل یه پوتک محکمی انگار خورد تو سرم چند روزی با گریه ناراحتی دنبال یه دکتر خوب گشتم تا این دکترش پیدا کردم. بار اول که بردم پیشش گفت بعله باید جراحی بشه و برامون نوبت عمل گذاشت. و این عمل ۴بار کنسل شد هر بار یا سرما خورده بود یا دکتر رفته بود مرخصی و از ۸ماهگی تا ۱۱ماهگی طول کشید. و از اونجای که دکترش زیاد ادم کم حرفی بود برامون توضیح نمیداد که دوره نقاهتش چند روز طول میکشه بعد عمل چی میشه...... فقط بهمون گفت عمل سختی نیست.
مامان هلن مامان هلن ۱۵ ماهگی
مامانا ما بالاخره برگشتیم خونه،بگم از تجربه سفرمون که موقع رفت با قطار رفتیم دخترم قشنگ خوابید و استراحت کرد و موقع بیداری بازی کرد موقع خواب هم انقدر عمیق میخوابید که تو خونه هیچ وقت اونجوری نخوابیده!!
تو مقصد که شهر مشهد بود خیلی گشتم آب معدنی پیدا کنم که به دخترم بدم تا آب به آب نشه اما نبود که نبود مجبور شدم از آب حرم و هتل بهش بدم که خداروشکر مشکلی پیش نیومد!!
از لحاظ گردش من کالسکه نبردم چون بنظرم موقع سوار و پیاده شدن به تاکسی اذیت میکرد بجاش آغوشی بردم که عالی بود و خیلی به کارم اومد!!
اونجاهم چون بیشتر تو هتل نبودیم و بیرون میگشتیم دخترم خسته میشد و تو هتل جوری میخوابید که موقع غذا به زور بیدارش میکردم!!
و اما موقع برگشت که با هواپیما بودیم از مهماندار پرسیدم گفت بهتره بهش شیر بدی هم موقع تیکاف هم موقع فرود که خب دخترم موقع تیک آف شیر خورد و خوابید تا خود تبریز اما موقع فرود درسته سینمو انداختم دهنش بخوره اما انگار تغییر فشار هوا بهش فشار اورد که از خواب ترسید و با ترس بیدار شد یکم گریه کرد اما دوباره بهش شیر دادم و آروم گرفت!!
در کل من به هیچ عنوان تو طول مسافرت اذیت نشدم با بچه و اصلا برام سخت نبود
مامان آقا رسا جون مامان آقا رسا جون ۱ سالگی
پنجشنبه خیلی سختی رو گذروندم رسا از روز قبلش یهو تب کرد هیچ علائمی نداشت و پنجشنبه هم وقت گرفته بودم ببرم برای ختنه دوباره ولی دکتری که همیشه میبرمش بهم گفت شیاف ۱۲۵ استامینوفن بزارم که خداروشکر تبش امد پایین .رفتیم بیمارستان دکترش تا دید گفت همین الان باید درست بشه ۱۰ تا بچه جلوی ما بودن و رسا رو آخرین نفر جراحی کرد بچم خیلی خیلی گریه کرد و منم دیگه نتونستم خودم نگه دارم از ناراحتیش و اشکام بند نمیومد خدا هیچ مادری رو تو این موقعیت قرار نده.
خلاصه که دکتر گفت حلقه نیاز نیست و چسبندگی رو باز کرد و چندتا بخیه جذبی زد.و پانسمان کردش گفت تا شنبه باز نکنم همینجوری اگه ادار کنه عیبی نداره با همون ادار خودش زودتر خوب میشه.خلاصه آمدیم خونه و گریه هاش و بیتابیش تموم نمی‌شد اصلا نمی‌خواست زمین بمونه شب پوشک و باز کردم دیدم چسبش شل شده و پانسمان سرجاش نیست و همون خیلی اذیتش میکرد.همسرم گفت بردار و فقط یه گاز استریل گذاشتم بدون چسب و خداروشکر تا صبح راحت خوابید بچم یه شربت سفلاکسین و استامینوفن داد و پماد چشمی که همونم باعث شد دیگه تب نکنه.
الان فقط چرب میکنم و خداروشکر خیلی بهتره ولی حس میکنم بدجور ترسیده تا پوشک باز میکنم می‌ترسه فکر میکنه میخوان یکاری بکنن خداکنه از ذهنش پاک بشه.😔