بچه ها یه سوال
بچه های شما هم انقققدر به شما وابسته ان؟؟؟
نیکی فقططط بغل من میاد، حتی تو بغل باباش نمیمونه‌... یه حموم میخوام برم تو بغل باباش شروع میکنه بهانه گیری... از جلو چشمش که دور میشم گریه میکنه هرجا هستم باید سریع بدوم بیام جلوی چشمش...
وقتی بوسش میکنم حاضره سرش ساعتها کم باشه ولی لپش از جلوی دهنم کنار نره.... ببوسمش ... دیگه خودم خسته میشم گاهی یا میترسم گردنش درد بگیره سرشو برمیگردونم...
بچه های شما هم تو این سن همینقدر وابسته ان یا من چون تمام طول روزو با بچه م تنهام اینقدر بچه وابسته شده... هم خودش اذیت میشه هم من ... واسه یه کار کوچیک دیگه نمیتونم حتی نیم ساعت جایی تنهاش بذارم...

عزیزم دقیقاً منم همینطورم هیچ کاری نمیتونم بکنم،واسه یه دستشویی رفتن کلی باید صبر کنم بخوابه بعد برم دستشویی،وقتی هم می‌خوابه اینقدر خوابش سبکه با هر صدایی بیدار میشه
همش کارام میمونه،اعصابم خرد،زندگی ندارم که

من از اون اول زياد ميدادمش بغل باباش كه بهم زياد وابسته نشه الان به دوتامون به يه اندازست

پسرمن تازه داره سه ماه رو تموم میکنه ولی اینقدر وابسته نیست پیش باباش ساعت ها میمونه گاهیم میزارم پیش مادرشوهرم یکی دوساعتی میرم بیرون حتی توخونه ام نیم ساعت اینا میزارمش تو اتاق منم میرم اشپزخونه کارامو میکنم

دقیقا دختر منم اینقد وابسته خودمه فقد بغله خودم آرومه و میخوابه

آره پسرمنم همینطوره پری شب باباش از سرکار اومد هرکاری کرد بغلش نرفت سفت چسبیده بود ب من
یکی از لباساتو بزار کنارش بوتو حس کنه

تا یه سنی اینطورینا.ازش استفاده کن😃دخترا برسن سن دوسال اصلا دیگ مادرشونو نمیخان

دختر منم ۴ماه ۲۶روزسه خیلی وابستس میرم تا سرویس میام غش می‌کنه فقط دوست داره بغلش کنم بعضی وقتا واقعا خسته میشم

سعی کن کم کم یه ربع نیم ساعت اینا از خودت دورش کنی تا وابستگیش کم بشه

منم همیشه تنهام باهاش توی شهر دیگه ام حتی اقوام هم نمیبینه اما اینجوری وابسته نیست.
من زیاد بغل نمیگیرم راه برم بیشتر توی کالسکه اس یا روی تشکش موقع کار نگام میکنه