مامانا خیلی دلم گرفته، شوهرم یه چندماهی میشه قرص آرامبخش میخوره هیچ مشکل جدی ای هم نداره بخاطر این میخوره میگه ذهنم همیشه خسته ست، من میگم خب بیشتر آدما همینجورین قرص نخور، از وقتی اونارو میخوره رابطه جنسیمون اصلا مختل شده به نعوظ نمیرسه شل می مونه سرد شده اصلا، وقتی هم که رابطه داریم پنج دقیقه هم نمیشه کلا، من از اون اول عاشق رابطه جنسی بودم خیلی برام مهمه دوست دارم طولانی باشه حالا یه مشکل دیگه هم پیدا کرده بیضه هاش التهاب داره واسه اونم دارو میخوره دیگه کلا رابطمون قطع شده، چندساله مسافرت نرفتم قبل بچه هم هیچ جایی نرفتیم خاطره مسافرت دو نفره حتی نداریم که دل بهش خوش کنم ۷ صبح میره ۹ شب میاد ۱۰ میخوابه حتی حال نداره با بچه بازی کنه، زندگیمون فقط شده کار کار کار، مسئولیت بچه همش با منه حالا شکایت نمیکنم ولی اینکه به من توجه نمیکنه واقعا داره اذیتم میکنه اخه من زنی ام هم که یه ذره بهم محبت و توجه بشه تا چند روز شارژ میشم و انرژی میگیرم، خیلی ناامیدم احساس بدی دارم این روزا...😔

۶ پاسخ

زندگی و شرایط و جامعه همه خیلی خیلی سخت شده کار کردن ساعات طولانی واقعا خسته کننده شده واقعا به مردها هم فشار میاد بار سخت مسولیت زندگی
احتمالا دچار کمبود یه ویتامینی شدن
بهتره در این زمینه حتما با پزشک صحبت کنند
و خودتون هم همین حرفا رو صادقانه بهش بزنید حرف زدن زن و مرد و اینکه واقعا مشکلات همدیگر رو درک کتیم اون وقت زندگی بهتری خواهیم داشت

چقدر تو منی ...آخ که با ذره ذره وجود حالت رو میفهمم

چقد مثل منی😑بزور ببرش دکتر تا بگه این قرص رو نخوره. مجبورش کن نخوره

خیلی بده دنبال راه حل باش دکتر خوب بفرس

ای من ریدم تو هر چی زندگی متاهلی دقیقا زندگی منو تعریف کردی من حتی اتاقمون جداست خواهر ۱۰میاد شام میخوره می‌خوابه من تا ساعت ها هیراد نمی‌خوابه آخر هم این اتاق من و بچه میخوابیم کلا هم خودم حال و روزم خوب نیست مادر خوبی هم نیستم همش عصبیم و کلافه

شل میمونه چیه دهنت سرویس 😂😂

سوال های مرتبط

مامان گل پسر مامان گل پسر ۳ سالگی
مامانا میشه کمکم کنید بم راه حل بدید
باور کنید دیگه کم آوردم
از مادر بودن و شرایطی که دارم خسته و کلافه شدم
سر آریا خیلی اذیت شدم هیچوقت فکر نمیکردم اینجوری بشه وضعم
الان کلی دارو اعصاب دارم میخورم حالم خوب نشده همش عصبی و کلافه و ناراضیم شبهای قدر از خدا خواستم صبر منو زیاد و از شیطنت های آریا کم کنه
خیلی دست تنهام تو نگه داری بچه همش زندانی با بچه تو خونه همسرم راحته میره خونه پدرش یا مادربزرگش با داداش میره سالن ورزشی
اصلا با آریا سازش نداره همش یا دعواشون میشه یا آریا رو میزنه
نمونه اش امشب خونه جاریم آریا شیطنت کرد مهمونی رو بدون ما ترک کرد و اصلا با من و آریا حرف نمیزنه
شهر غریبم چکار کنم قمصر شهر کوچیکیه حتی مهد کودک هم نداره خانه بازی نداره باید رفت شهر دیگه که واسه من با بچه رفت آمد و کرایه اش سخت وزیاد
آخه پس من کی یه ذره تایم برای خودم داشته باشم من همیشه گل موهای زائد موم میزدم الان دوماهه نشده چون آریا اصلا ظهرا نمیخوابه شوهرمم نگهش نمیداره .
حالم از خودم بدم میخوره کل روز آریا با منه مخمو میخوره
اعصابم صفر شده دلم میخواد خیلی داد بزنم آریا هم یه پسر خیلی شیطون و شر و لجوج هست قرص افسردگی میخورم اصلا جوابگو نیس فقط دلم میخواد ساعتها گریه کنم
مشاور حرف زدم میگه بچه رو ۸ شب بخوابون که برای خودت تایم باشه متاسفانه نمیخوابه حالا هرچقدرم که صبح زود بیدارش کنم میشه بگید چکار کنم؟