۷ پاسخ

یه جایی یه روانشناسی میگفت
اشکال اینجاس مانگرانیم که حوصله ی بچمون سرنره.
حالا چی میشه مگه حوصله اش سربره؟
میدونی؟.
بچه وقتی حوصله اش سرمیره خلاق میشه.یه وقتایی باید بذاری حوصلش سربره خودش فکرکنه چیکارکنه چه بازیی کنه،اینجوری براش بهتره.
سوقش بده به این سمت.
اینجوری شروع کن که مثلا
باشه ده دقیقه دیگه میام بازی
ظرفهاروبشورم میام
و....
تواین مدت خودش یه کاری میکنه بالاخره وکم کم هم یادمیگیره تنها بازی کنه

باید عادتش بدی تنها بازی کنه مثلا یه بازیو شروع کن بگو برم اب بخورم بیام بعد برو مثلا بعد پنج دقیقه بیا
بعدش رفته رفته زمان رفتنتو بیشتر کن
دخترمنم همینجوریه
همه بچه ها همینن ناشکری نکن گلم

شما فقط یک ساعت براش زمان بذارید مابقی بهش بگید خودت برو بازی کن
کتاب های ساده براش بخرید با عکس هاش سرگرم بشه .
مداد رنگی و کاغذ بهش بدید یا کتاب رنگ آمیزی
سعی کنید کم کم وابستگیش به خودتون رو کم کنید
گاهی بگید خودت فکر کن و بازی کن
هر از چند گاهی هم یه مقدار کم خوراکی بهش بدید بخوره.
مقدار کم بدید تو دفعات بیشتر.
گاهی هم در حد دو سه ساعت بذارید تلویزیون برنامه کودک ببینه.
یکی دو روز در هفته هم اگر شرایطشو داشتید ببریدش بیرون دور بزنه یه هوایی هم بخورید.

نگران نباش همه دغ دغشون همینه از ما بدترش تم هست پس با خیال راحت وانرژی زیاد به بازی برس🤣😂

معلومه پس نوزادی بچه ی خوبی بوده که این جوری میگی
وگرنه مهدیار این قدر نوزادی پر چالشی داشت که این روزهارو روی چشمام میزارم

منم عصاب برام نمونده گاهی داد میزنم سرش بعدش ناراحت میشم. مسافرم همش تو خونه ام تنها شوهرم صبح میره سر کار شب میاد شب هم میاد یا اعصابش خرابه یا حوصله نداره

ناشکری نکن عزیزم حوصلشون سرمیره .پسرمنم میگه بیا توپ بازی یا میگه بیا ماشین بازی تاحوصله دار باشم بازی می‌کنم باهاش گناه دارن توخونه ان حوصلشون سرمیره اگه پارک نزدیکتون هست گاهی ببرش یا ب بهونه خرید ببرش بیرون که حال و هواش عوض بشه

سوال های مرتبط

مامان النا مامان النا ۳ سالگی
مامانا خیلی دلم گرفته، شوهرم یه چندماهی میشه قرص آرامبخش میخوره هیچ مشکل جدی ای هم نداره بخاطر این میخوره میگه ذهنم همیشه خسته ست، من میگم خب بیشتر آدما همینجورین قرص نخور، از وقتی اونارو میخوره رابطه جنسیمون اصلا مختل شده به نعوظ نمیرسه شل می مونه سرد شده اصلا، وقتی هم که رابطه داریم پنج دقیقه هم نمیشه کلا، من از اون اول عاشق رابطه جنسی بودم خیلی برام مهمه دوست دارم طولانی باشه حالا یه مشکل دیگه هم پیدا کرده بیضه هاش التهاب داره واسه اونم دارو میخوره دیگه کلا رابطمون قطع شده، چندساله مسافرت نرفتم قبل بچه هم هیچ جایی نرفتیم خاطره مسافرت دو نفره حتی نداریم که دل بهش خوش کنم ۷ صبح میره ۹ شب میاد ۱۰ میخوابه حتی حال نداره با بچه بازی کنه، زندگیمون فقط شده کار کار کار، مسئولیت بچه همش با منه حالا شکایت نمیکنم ولی اینکه به من توجه نمیکنه واقعا داره اذیتم میکنه اخه من زنی ام هم که یه ذره بهم محبت و توجه بشه تا چند روز شارژ میشم و انرژی میگیرم، خیلی ناامیدم احساس بدی دارم این روزا...😔
مامان اهورا مامان اهورا ۳ سالگی
لعنت به پریود و بی اعصابیاش
چند روز مثل سگ شدم. پسرمم رو اعصابمه یک سره کله ش تو گوشی و تلوزیون من باهاش بازی میکنم تا بازیش تموم میشه بدو میره سراغ تلوزیون من گوشی بهش نمیدم گوشی بقیه رو میگیره نمیدونم چه مرگشه با خودش که اصلا بازی نمیکنه
یک ماه بیشتره از پوشک گرفتمش ادرار عین آدمیزاد از همون اول همکاری کرد مدفوع تو دستشویی نمیکرد. یه بار کرد بدش اومد دیدم عق ش گزفت اذیتش نکردم
دیگه با داستان و قصه و کتاب و برات اسباب بازی فلانو میخرم
الان یه هفته س میگه از پی پی بدم نمیاد بانمکه شبیه شکلا نشونش دادم
میگم خوب بدت نمیاد بریم تو دستشویی پی پی کن میگه باشه. باز تا میبینم داره زور میزنه هرچی میگم بریم تو دستشویی برات کتاب میخونم میگه نه. تا پی پی تموم میشه خیالش راحت میشه میگه از فردا تو دستشویی میکنم
یه هفته س همین داستانو داریم
دیوونم کرده امروز تا دیدم داره زور میزنه گفتم بدو دستشویی نیومد و تو شلوارش کرد
منم انقدر از دستش خودمو زدم و انقدر دعواش کردم دستام داره میشکنه گلوم درد گرفته
الانم باهتش قهرم. وقت پریودم اعصاب ندارم
امروز ظهرم نخوابید بسکه تو خونه بازی و فعالیت نمیکنه اصلا خسته نمیشه. انگار یادش رفته بازی کردن با خودش چجوری بوده
منم همون ظهر که نخوابید گفتم اجازه نداری تلوزیون روشن کنی
حالا هی میره ولو میشه اینور اونور من غر نیزنم پاشو بازی کن باز یه ذره بازی میکنه دوباره ولو میشه