۱۳ پاسخ

مبارک باشه عزیزممم
هزینه بیمارستان چقدر شد؟

ممنون بانو به سلامتی
چقدر خوب که اومدید و نظرتون دادید
هفته دیگه زایمان دارم همش نگرانم که چقدر باید درد بکشم

سلام عزیزم قدمش پر خیر و برکت💐💐💐ماشاالله لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

قدم نو رسیده مبارک باشه انشاالله قدمش‌ پر خیر و برکت باشه انشاالله زیر سایه پدر و مادر بزرگ بشه

مبارک قدمش😍

قدم نورسیده مبارک باشه عزیزم

ای جوووونم ماشالله

عزیزم🥰
من خیلی استرس زایمان و دارم
چون زایمان اولم فوقالعاده سخت بود
وحشتناک بود
ولی دکترا و پرستارا همه میگفتن باریکلا عالی بود زایمانت
بهت نمیاد
جانم در رفت اونا اونطوری میگفتن😄

عزززیزم ب سلامتی انشالله قدمش خیر باشه براتون ❤🌹

سزارین بودی؟دردش چطور بود راستشوبگو🥹

مبارکت باشه عزیزم

قدمش پر خیر و برکت باشه ،🥰🥰

دکتر خودت اون بیمارستان بود؟

سوال های مرتبط

مامان دلسا مامان دلسا ۱ ماهگی
مامانا من بیست روز پیش بیمارستان سعدی سزارین شدم(سزارین دوم و اجباری بودم)
دکترم کرد جزی بود
از دکترم راضی بودم چون خیلی می ترسیدم ،به خواست خودم بیهوشی عمومی شدم و نمی خواستم بی حسی از کمر باشم ،توی اتاق عمل تاکید کردم که برام پمپ درد بزارن اما گفتن متاسفانه چند وقتیه که بخاطر تحریم و فلان پمپ درد ندارن و فقط در مواقع اضطراری برای موارد خاص میذارن و برای بقیه شیاف میذارن 🥺
البته من چون فوبیای شدید داشتم و واقعا شرایطم خاص بود (پنیک می شدم)با پیگیری و این ور و اونور سپردن برام پمپ درد پیدا شدو واقعا هم موثر بود هیچ دردی نداشتم خداروشکر
البته بعد که اومدم توی بخش هم پرستارا برام شیاف گذاشتن و بهم گفتن اگه بازم هر موقع درد داشتی بگو برات شیاف میذاریم که من درد غیر قابل تحملی نداشتم
راستی اینو هم بگم که ماساژ شکمی برام تو بیهوشی انجام داده بودن و خداروشکر تو ریکاوری ماساژ شکمی نشدم 🥰
از رفتار پرسنل سعدی بگم که خیلییی حرفه ای بودن از نگهبانی دم در بگیر تا خدمه و پرستارا همه مهربون و صبور و خوش اخلاااق عاالی بودن رسیدگیشون بیست بود خدایی
مامان نور زندگیم مامان نور زندگیم ۳ ماهگی
سلام تجربه زایمانمو گفتم بگم اینجا شاید بدرد کسی بخوره
دکترم میترا زنگنه بود سز دوم بودم ۴ تومن زیرمیزی گرفتن دکتر خوبی بودن بخیه هامم تمیز زده شده
بیمارستان موسی بن حعفر بودم با بیمه تامین اجتماعی شد ۱۳ تومن با هزینه فیلم و ترخیص شد ۱۴ تومن تقریبا
فیلمبرداریش ۵۰۰ تومن که فقط لحظه بدنیا اومدن دخترمو دوست داشتیم..
بیمارستان تمیز بود کادر هم خوب بودن بعضیاشون خیلی مهربونتر بودن . خودشون شیاف میزاشتن برام هر ۴ ساعت میگفتم میومدن میزاشتن.
صدا میزدم بعضیاشون با یکم تاخیرمیومدن اما در مجموع من از همه چی بیمارستان راضی بودم .. اتاقاش ۶ تخته ست اما انقدر خلوت بود هر اتاق رو کلا۳ نفر اوکی میکردن. روز زایمانمم تا شب تنها بودم تو اتاقم خیلی خوب بود چون درد داشتم دلم میخواست خلوت باشه همینطورم شد. شب برام هم اتاقی اومد. تخت و لباس هم تا کثیف میشد میومدن تعویض میکردن . غذاشونم من نخوردم بجز کاچی چون منع غذایی بودم اما همراهیم میگفت خوب بود غذاشون.
عملمم بی حسی بودم .من تجربه بیهوشی رو هم دارم بنظر خودم بیهوشی خیلی وضعیتم بهتر بود. اگه بی حسی رفتین پمپ دردو حتما بگیرین من اشتباه کردم نگرفتم و بعدش ک بی حسی داشت میرفت خیلی اذیت شدم و درد کشیدم همون روز زایمان.
بازم اگر سوالی دارید بپرسید جواب میدم
مامان ویهان🩵 مامان ویهان🩵 روزهای ابتدایی تولد
خلاصهبهوش که اومدم برام سوند هم نزاشته بودن چون دکترم میگفت باعث عفونت ادراری میشه و لازم نیست…دیگ ظهر پرستارا اومدن زیرمو تمیز کردن و لباسامو عوض کردن و برام شیاف گزاشتن تخت و به حالت نشسته کردن و گفتن بیست دقیقه بشین تا بیایم ببریمت یکم راه بری…دیگ اومدن بلند شدم یکم راه رفتم…برای اولین بار یکم بخیه هام سوزش داشت اما دردش بازم قابل تحمل بود…خلاصه براتون بگم خداروشکر زایمان خوبی داشتم تجربه خوبی شد برام…درسته بدن با بدن فرق داره اما همه چی به آستانه تحمل درد خودتون بستگی داره…اصلا عمل سختی نبود برای من و درد زیادی هم نداشتم خداروشکر…مامانایی که زایمان سزارین در انتظارتونه اصلااااا و ابداااا استرس زایمان نداشته باشید چون اونقدر سخت نیست و اینو آدمی بهتون میگه که خودش ترسو ترینه😂😂اصلا وقتی از بیمارستان مرخص شدم به مامانم میگفتم الکی چقدر استرس کشیدم اصن عمل سخنی نبود…😂الانم که اومدم خونه تا یکم میبینم بخیه هام میسوزه یه شیاف میزارم اوکی میشه…خلاصه که سزارین بهترین تصمیم بود برای من البته…بعضیا هم هستن که همین قدر راحت زایمان طبیعی انجام و میدن و راضی ترینن…انشالله که همه مامانا راحت زایمان کنن و نی نیشونو بغل بگیرن🥹
مامان شاهان🩵 مامان شاهان🩵 ۲ ماهگی
#زایمان طبیعی

پارت ۴
بعدش دیگه حدودا نیم ساعت خود دکتر دور بخیه هام بود و بخیه میزد که من هیچی نفهمیده بودم و دوس داشتم فقط تموم شه برم ،از خروج جفت هم چیزی نفههمیدم یه کوچولو شکمم رو فشار دادن تا به قول خودشون رحم جمع شه یکم درد داشت ولی هیچی نبود بعد بخیه هم معاینه کرد ببینه خوب بخیه خورده روز بعدهم معاینه کردن منو. گفتم این معاینه ها تمام نشد 😣 میگفتن شرط ترخیصت اینه که خونریزی زیاد نداشته باشی و بخیه ها خوب باشن،بخیه ام خود دکتر زد گفت زیاد نخوردی و زیبایی ام زده بعدش رفت بخش ،بیمارستان حکیم خیلی تمیز بود واون شب بغیر من هیچکی بستری نبود ،رسیدگیشون بعد زایمان خیلی خوب بود قبلش هم خیلی محترم بودن،ان شا الله هرکی که چشم انتظاره سال دیگه روز مادر رو بهش تبریک بگن و همه باردارها هم به سلامت زایمان کنن ،من همیشه میگفتم بابا چیه الکی بزرگش کردن میری میزای میای اما از همون اولش گه کیسه اب ترکید و استرس ها شروع شد فهمید که درس امروز زندگی اینه حتی اونایی که راحت ترین ترین زایمان روتجربه میکنن دارن یکی از بزرگترین معجزه های خلقت رو رقم میزنن.
مامان نورا مامان نورا ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی قسمت پنجم
دکتر و ماما هنوز بالا سرم بودن از بخیه و برش هیچی نفهمیدم....
بچه رو گذاشتن روی سینم وای هرچی درد بود یادم رفت، انگار بجای دخترم من تازه متولد شده بودم، دکترم درحال بخیه بود، که داشتن با ماما میگفتن چقد لگنش خوب بود، تونست با این شرایط زایمان کنه.
تو همین حالا بودم که ماما اومد بچه رو ازم گرفت، گفت خانوم دکتر خوب نفس نمی‌کشه ببرمش ان ای سی یو، خانوم دکتر گفت خوبه ولی برای محکم کاری ببرش که کاریش نباشه، من فکر میکردم موردی نیست، اوردنم دوباره تو زایشگاه، حالم در عالی ترین حال ممکن ، برام کاچی و خرما اوردن، گلوم بخاطر اون همه جیغ درد میکرد😁،از ماما و دکترم عذر خواهی کردم که امقد حیف زدم، یک ساعت تو زایشگاه بودم و بعد منتقل شدم بخش ...
البته دختر تقریبا دو روز تو nicu بود
بعد زایمان هم درد خیلی کمی داشتم اصلا تو بیمارستان شیاف نزاشتم ، امدم خونه یک شیاف گذاشتم احساس کردم اصلا تا حالا زایمان نداشتم انقدر بی درد، بخیه ها هم جذبی بود و یک هفته ای خوب خوب شد.
تجربه ام خوب بود، ولی الان بازم استرس دارم و از طبیعی میترسم با اینکه همیشه میگفتم بعدی رو هم طبیعی میارم، ایشا... خدا این دفعه هم کمکم کنه.... البته شما هم اگه این تجربه به دردتون خورد برام دعا کنید که زایمانم آسون باشه❤️❤️❤️❤️
مامان فرشته کوچولو مامان فرشته کوچولو ۲ ماهگی
پارت ۴
ولی بعد کلی ورزش اخرم با دست یه سانت وا میشد ولی عالی بود که بعد اون همه درد من درد نداشتم
دیگه رسیده بودم به ۹ سانت حس زور شدید داشتم سر بچه بالا بود دیگه انقدر زور زدم و سجده رفتم با انقباض که سر بچم اومد پایین دیگه ۱۰ سانت بودم ولی یه مانع بود تو واژن که با تمام قوا زور زدم بچه اومد تو کانال و دکترم اومد و بهترین بخیه ای که تو عمرم دیدم رو برام زد
دکتر موقر بهترین دکتر دنیا برای من تو کل بارداری بچمو گذاشتن تو بغلمو از شوق اشک ریختم
و اینم بگم من از ۴ سانت دیگه هیچچچچ دردی نداشتم
و الان تنها دردم بواسیرمه که خیلی بد شده چون قبل بارداری هم شدید بود و با زور زایمان خیلی بد شد
از طبیعی با اپیدورال خیلی راضی بودم
برای من بد درد که تازه فهمیدم ارثی از خاله هام هست باز نشدن دهانه رحم
عالی بود
بیمارستان پاستور بود شیفت صبح زایشگاه عالی بودن
و بیمارستان خوب بود
هزار بار بگردم طبیعی میارم الان خواهرخام غبطه میخورن به حال من بعد زایمان
و تخت بغل من ۵ نفر زایمان کردن و من هنوز بودم 😅
کسایی رو دیدم که ۸ سانت هم درد نداشتن
مامان شاهان مامان شاهان روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان ۳
چون توضیحات پروندم و دکترم ننوشته بود نمی‌تونستن از ریکاوری خارج کنن بعد از دو ساعت و نیم آوردنم بخش و لباسامو عوض کردن و برام شیاف گذاشتن و پد گذاشتن گفتن که باید تا ساعت ۴ استراحت کنم و نمی‌تونم چیزی بخورم کلی برام سرم و امپول میزدن که درد احساس نکنم و واقعا رسیدگیشون عالی بود ساعت ۴ برام سوپ آوردن که بخورم و آب کمپوت و چای نسکافه گفتن شروع کنم ب خوردن که نیم ساعت بعد بیان بلندم کنن برای اولین راه رفتن که واقعا این قسمت برای من خیلی سخت بود با اینکه کلی دارو گرفته بودم اما عذاب بود حالا شاید برای فرد دیگه ای راحتتر باشه
و واقعا راه رفتن باعث میشه ک شکم نرمتر بشه و حالم بهتر شد
فقط شیر دادن با بخیه سخته ک اونم بعد از چند بار عادت میکنید
خیلی هم مامانا گفته بودن تجربه‌تو بذار اینم از تجربه من که شکر خدا از بیمارستان و دکتر خیلی راضی بودم و برای من عالی بود و رسیدگی به نوزادشونم خیلی خوب بود و همه چیزشون سر وقت بود♥️😍