۲۷ پاسخ

چرایه جوری تعریف کردی انگار رفتی سیزده به در، 😢اومدم بخونم از توش نکته دربیارم، نکته ک ب زایمان خودم کمک کنه

شوخی میکنم گلما. ناراحت نشی. مبارک باشه

عزیزم هزینه زایمان چقدر شد
قیمت طبیعی و سز و میدونی؟

چرا پس به پای بچه من استامپ نزدن؟

سلام عزیزم در چه حالی بچه داری خوبه ؟
یکم بیا به روحیت نیاز دارم ماشاا... خیلی خوب بودی و مشتاق زایمان
من می تررررسم عجیب استرس زیاد و ...

مبارکت باشه عزیزم 😍😍😍
یه سوال قد تون چقدر هست؟ میخوام ببینم به لگن ربطی داره یانه
و اینکه چه کارهایی برای زایمان اسان انجام دادی

عزیزم بسلامتی نامدار باشه و خوش قدم. سزارین بودید یا طبیعی؟

مربی کلاسای آمادگی زایمان بهمون میگفت اپیدورال مانع از زور زدنتون میشه ‌شما چطور بودی؟

ای جان مبارک باشه گلی😍 بخیه هم خوردی؟

به سلامتی😍😍عزیزم تو یه سوال هات زدی وزنش ۱۱۹۰ بوده دقیقا چند هفته بودی رفتی سونو؟!

اپیدورال ضرر نداره؟
چون گفتن عوارض داره

عزیزم😍خوش قدم باشه براتون امیدوارم درکنار هم روزهای خوشی رو سپری کنید💗

بسلامتی عزیزم
اسم گل دخترتو چی گذاشتی؟

منم نیکان اقدسیه بودم

بهت نمیاد انقدر ماشالله جسور باشی فکر میکردم خیلی نازنازی
آفرین بهت دختر.قدمش خیلی مبارک

ای جانم مبارک باشه عزیزدلم
خیلی خوشحالم که زایمان خوبی داشتی 😍

مبارکه گلم خوش قدم باشه 💐💐💐❤️❤️❤️

عزیزممم تبریک میگم قدمش پر خیر و روزی باشه براتون ❤️❤️❤️

مبارکه گلم ، خوشحال شدم راحت شدی دیگه

مبارکه عزیزم.😍 خدا واستون حفظش کنه انشالله .زهرا خانومو نشون نمیدی ببینیم

عزیزم طبیغی زایمان کردی؟
هزینه ی کامل بیمارستانت چقدر شد

مبارک باشه عزیزم برا منم دعا کن دو روز دیگ میرم چهل و یک هفته هنوز خبری نیس خسته شدم گناه دارم اصن نمیتونم بخوابم 🙏😭

ای ننه ب سلامتی شکر خدا توهم زایمان کردی

قدمش مبارک عزیزم

عزیزم قدم نو رسیده مبارک الهی که خوش قدم باشه با خودش براتون خوشبختی سلامتی و برکت آورده باشه الهی که خوشبختیش رو ببینید ❤❤❤❤❤❤❤❤❤🤍🤍🤍

آخی عزیزم خیلی خیلی مبارکت باشه

عزیزم انشاالله قدمش خیر باشه و عاقبتش خیر مبارکتون باشه دعا کنید ماهم زودتر این حس و تجربه ش کنیم😍😍

انشالله به سلامتی عزیزم دعا کن منم زودتر زایمان کنم

سوال های مرتبط

مامان نورا مامان نورا ۳ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی قسمت پنجم
دکتر و ماما هنوز بالا سرم بودن از بخیه و برش هیچی نفهمیدم....
بچه رو گذاشتن روی سینم وای هرچی درد بود یادم رفت، انگار بجای دخترم من تازه متولد شده بودم، دکترم درحال بخیه بود، که داشتن با ماما میگفتن چقد لگنش خوب بود، تونست با این شرایط زایمان کنه.
تو همین حالا بودم که ماما اومد بچه رو ازم گرفت، گفت خانوم دکتر خوب نفس نمی‌کشه ببرمش ان ای سی یو، خانوم دکتر گفت خوبه ولی برای محکم کاری ببرش که کاریش نباشه، من فکر میکردم موردی نیست، اوردنم دوباره تو زایشگاه، حالم در عالی ترین حال ممکن ، برام کاچی و خرما اوردن، گلوم بخاطر اون همه جیغ درد میکرد😁،از ماما و دکترم عذر خواهی کردم که امقد حیف زدم، یک ساعت تو زایشگاه بودم و بعد منتقل شدم بخش ...
البته دختر تقریبا دو روز تو nicu بود
بعد زایمان هم درد خیلی کمی داشتم اصلا تو بیمارستان شیاف نزاشتم ، امدم خونه یک شیاف گذاشتم احساس کردم اصلا تا حالا زایمان نداشتم انقدر بی درد، بخیه ها هم جذبی بود و یک هفته ای خوب خوب شد.
تجربه ام خوب بود، ولی الان بازم استرس دارم و از طبیعی میترسم با اینکه همیشه میگفتم بعدی رو هم طبیعی میارم، ایشا... خدا این دفعه هم کمکم کنه.... البته شما هم اگه این تجربه به دردتون خورد برام دعا کنید که زایمانم آسون باشه❤️❤️❤️❤️
مامان کیامهر مامان کیامهر ۴ ماهگی
سلام خانم های عزیز
من 21 آذرماه زایمان کردم تجربیات خوب خودم را اینجا واستون به اشتراک میذارم
دکتر من خانم گلنار ایزدی بودن که فوق العاده دکتر خوب و باحوصله و مجربی بودن و فوق العاده خوش اخلاق وخوش برخورد.. زایمانم به هر دو روش انجام میدن و اونقدرها هم مبلغ زیرمیزی زیادی نمیگیرن
بیمارستان فردوس اصفهان را من انتخاب کردم چون یک بیمارستان خصوصی فوق العاده بود تحقیق کردم واز نزدیک رفتم دیدم خیلی بیمارستان خلوت و خوبی بود هزینه بیمارستان با بیمه تامین اجتماعی 17 میلیون بود که من پمپ درد و آمپول روگام تزریق کردم که شد 20 تومن
کادر بیمارستان عالی بودن پرستار جدا میاد چک میکنه.. ماما هر شیفت هم جدا گانه میاد وضعیت را هر 1 ساعت چک میکنه.. برای بچه هم هر 1 ساعت مسئول بخش اطفال میاد وضعیت را چک میکنه..
اتاق ها بزرگ وخلوت و در اختیار خودتون همراهتون.. خدمات هم سرموقع میاد زیرانداز و سطل و سرویس بهداشتی را تمیز میکنه و میره.. کادر اتاق عمل هم که عالی هستن و زمان عمل (من روش بی حسی را انتخاب کردم) اینقدر بهت روحیه میدن و باهات صحبت میکنن که اصلا متوجه عمل نمیشی.. در مورد نحوه عمل و بعد عمل هم اگر سوالی بود بپرسید بهتون میگم..
مامان حُسنا گُلی🧸🌸 مامان حُسنا گُلی🧸🌸 ۱ ماهگی
نکاتِ سزارین (بیمارستان دولتی)
قسمت دوم:
۸. من ۹۰ درصد وسیله‌هایی که با خودم بُرده بودم اصن استفاده‌م نشد. چون هم همش درگیر بدنِ خودم و همینطور بچه بودم و هم کلا دو روز بیمارستان بودم خب. از بین همه‌ی وسایلی که بُردم فقط اینا به کارم اومد: پوشک سایز بزرگ، سرجی فیکس، لیوان و فلاسک کوچک، دمپایی، چای کیسه‌ای، شارژر. بقیه وسایل یا به کار نمیان یا تو بیمارستان گیرتون میاد اصن. تازه بیمارستانی که من بودم به هیچ وجه اجازه نمیدادن لباس و یا کیف با خودمون ببریم داخل و من هرچی وسیله داشتم ریختم تو نایلون و بُردم تو. وسیله‌ی بچه هم نذاشتن چیزی ببرم و چیزی هم لازمم نشد. چون خودشون یه لباس و یه کلاه و یه پتو دادن و پوشک برای بچه و برای خودم هم اونجا یه عالمه بود.
۱۰. حتماً مدارک خودتون و همسرتون همراهتون باشه (شناسنامه و کارت ملی) و ازشون حدود سه تا کپی هم همراه داشته باشید چون میگیرن میذارن تو پرونده. کارت بانکی و هدیه‌ی احتمالی/دستمزد برای پزشک‌تون هم فراموش نشه.
۱۱. وسیله‌های فلزی رو کلا با خودتون از خونه برندارین و طلا و جواهر و گیره و کلیپس اینا هرچی دارین بذارین همون خونه بمونه. چون اتاق عمل که نمیذارن ببرین و تو بیمارستان هم ممکنه گم بشه.
مامان نیایش و نیلآی مامان نیایش و نیلآی ۲ ماهگی
تجدبه زایمان دومم قسمت چهارم:
مامانم اومدنزایشگاه بالای سرم بهم خرما و آبمیوه دادن تا یکم جون بگیرم.
بعد غنچه قشنگم رو آووردن تا شیر بدم یکم شیر که دادم حدود ساعت ۳ صبح بود که پرستارهای بخش اومدن منو رو ویلچیر گذاشتن و به بخش منتقل کردن اتاقم هم اتاق خصوصی بود اما من درخواست اتاق خصوصی نداده بودم چون جا نداشتن تو بخش برن اتاق خصوصی .اتاق خوب و دلبازی بود من تا بعد از ظهر اونجا بودم بعد تاین ملاقات اتاقم رو عوض کردن بردن اتاق عمومی اتاق عمومی هاش دوتخته بودن یکم دلگیر تر بودن و تخت هاشونم برقی نبود اگه خواستین بیمارستان پاستور زایمان کنید بنظرم اتاق خصوصی بگیرید اگه حساسید.من تایم کوتاهی تو اتاق عمومی بودم و ساعت ۹ شب هم مرخص شدم.
من که از همه چیز راضی بودم رسیدگی ماما زایشگاه برخورد پرستار ها و رسیدگی شون همش عالی بود. بیمارستانم پاستور بود.
دکترم هم که دومین تجربه زایمان طبیعی رو باهاشون داشتم باز دوباره به کار بلد بودن و حرفه ای و دلسوز بودنشون ایمان آووردم.و از همه مهمتر احساس مسئولیت و تعهدی که نسبت به بیمارشون دارن و زیر میزی هم نمیگیرن برام قابل توجه بود و هست دکترم هم فاطمه عادلخواه بودن.
مامان ابوالفضل مامان ابوالفضل روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی
۳۹ هفته و ۵ روزم بود که به بیمارستان رفتم و چون علائم زایمان رو نداشتم و دکترم گفته بود اگه دردت گرفت که هیچی ولی اگه درد نگرفت برو این نامه رو به بخش زنان و زایمان نشون بده که بستریت کنن ،بلاخره بستری شدم هر چقدر هم که بهم آمپول فشار زدن تو بیمارستان دردم نگرفت دکتر خودش اومد گفت یکم دوز داروهارو ببرید بالا و پرستارای بخش هم بهم توصیه میکردن که شربت زعفران غلیظ بخورم که اونم جواب نداد کلا هیچ دردی نداشتم ولی با آمپول فشار به زور ۳ سانت شدم که دردام بعد از یک روز بستری شروع شد ولی اونقدری نبود که زایمان کنم چون سابقه فشار بالا رو هم داشتم دکترم اومد و خودش کیسه آبم رو پاره کرد و دردم از اون موقع به بعد شروع شد که به غلط کردن افتاده بودم و به دکترم گفتم که سزارینم کن گفت تا اینجا خوب پیش اومدی باید صبر کنیم که زودتر زایمان کنی از ساعت ۱ ظهر تا ساعت ۷:۳۰ درد کشیدم ولی ارزش داشت چون الان پسرکوچولوم بغلم و خداروشکر میکنم که صحیح و سالم تو بغلم دارمش ولی واقعا زایمان طبیعی درسته که یه روز درد داره ولی الان من هیچ دردی ندارم و میتونم خودم کارای خودم رو بکنم
مامان فرشته کوچولو مامان فرشته کوچولو ۳ ماهگی
پارت ۴
ولی بعد کلی ورزش اخرم با دست یه سانت وا میشد ولی عالی بود که بعد اون همه درد من درد نداشتم
دیگه رسیده بودم به ۹ سانت حس زور شدید داشتم سر بچه بالا بود دیگه انقدر زور زدم و سجده رفتم با انقباض که سر بچم اومد پایین دیگه ۱۰ سانت بودم ولی یه مانع بود تو واژن که با تمام قوا زور زدم بچه اومد تو کانال و دکترم اومد و بهترین بخیه ای که تو عمرم دیدم رو برام زد
دکتر موقر بهترین دکتر دنیا برای من تو کل بارداری بچمو گذاشتن تو بغلمو از شوق اشک ریختم
و اینم بگم من از ۴ سانت دیگه هیچچچچ دردی نداشتم
و الان تنها دردم بواسیرمه که خیلی بد شده چون قبل بارداری هم شدید بود و با زور زایمان خیلی بد شد
از طبیعی با اپیدورال خیلی راضی بودم
برای من بد درد که تازه فهمیدم ارثی از خاله هام هست باز نشدن دهانه رحم
عالی بود
بیمارستان پاستور بود شیفت صبح زایشگاه عالی بودن
و بیمارستان خوب بود
هزار بار بگردم طبیعی میارم الان خواهرخام غبطه میخورن به حال من بعد زایمان
و تخت بغل من ۵ نفر زایمان کردن و من هنوز بودم 😅
کسایی رو دیدم که ۸ سانت هم درد نداشتن