تجدبه زایمان دومم قسمت چهارم:
مامانم اومدنزایشگاه بالای سرم بهم خرما و آبمیوه دادن تا یکم جون بگیرم.
بعد غنچه قشنگم رو آووردن تا شیر بدم یکم شیر که دادم حدود ساعت ۳ صبح بود که پرستارهای بخش اومدن منو رو ویلچیر گذاشتن و به بخش منتقل کردن اتاقم هم اتاق خصوصی بود اما من درخواست اتاق خصوصی نداده بودم چون جا نداشتن تو بخش برن اتاق خصوصی .اتاق خوب و دلبازی بود من تا بعد از ظهر اونجا بودم بعد تاین ملاقات اتاقم رو عوض کردن بردن اتاق عمومی اتاق عمومی هاش دوتخته بودن یکم دلگیر تر بودن و تخت هاشونم برقی نبود اگه خواستین بیمارستان پاستور زایمان کنید بنظرم اتاق خصوصی بگیرید اگه حساسید.من تایم کوتاهی تو اتاق عمومی بودم و ساعت ۹ شب هم مرخص شدم.
من که از همه چیز راضی بودم رسیدگی ماما زایشگاه برخورد پرستار ها و رسیدگی شون همش عالی بود. بیمارستانم پاستور بود.
دکترم هم که دومین تجربه زایمان طبیعی رو باهاشون داشتم باز دوباره به کار بلد بودن و حرفه ای و دلسوز بودنشون ایمان آووردم.و از همه مهمتر احساس مسئولیت و تعهدی که نسبت به بیمارشون دارن و زیر میزی هم نمیگیرن برام قابل توجه بود و هست دکترم هم فاطمه عادلخواه بودن.

تصویر
۱۶ پاسخ

منم قبلی پاستور رفتم.چقدر عالی عزیزم.مبارکت باشه.
امیدوارم ایندفعه هم بتونم برم پاستور

منم بیمارستان پاستور بودم واقعا بیمارستان خوبی بود پرستارها رسیدگیشون خیلی خوب بود

ای جانم تمام داستان زایمانت رو خوندم تک به تک خط ها چقدر ذوق کردم و خوشحال شدم و چقدر خوبه بهترین جاش اونجایی که مادر اومد بالا سرت گلوم بغض کرد چقدر حس خوب گرفتم اخه مادرم فوت کرده اما شما از مادر گفتی کلی ذوق کردم خوشهال شدم خوش قدم باشه غنچه خانوم💞

مبارک باشه عزیزم ایشالا زیر سایه پدرو مادر بزرگ بشه منم بیمارستان پاستور بودم ماماهم خانم هاشمی بود واقعا خانم مهربونو با صبرو حوصله ای بودن

واسه منم دعا کن من خیلی ازا زایمان میترسم میگن خیلی درد داره

عزیزم دکتر عادلخواه بهترین هستن، چقد ارامش دارن، چقد وجدان و انسانیت دارن. منم زایمان قبلیم سزارین شدم با ایشون بینهایت راضی بودم. خدا نگهدارشون باشه

بیمه چی داشتی عزیزم هزینش چقدره بدون بیمه

عزیزم ان شالله بچهات سالم و صالح در کنارت باشن
ماکه بار اولمونه وقتی یک تجربه این چنین میخونیم انگار خودمون رو گزاشتن جات ما
و اتفاقات سر ما اومده و چون تجربه ای نداریم مدام باخودمون میگیم قراره چی بشه نکنه هم درد طبیعی باشه هم سزارین

مبارک باشه عزیزم 😍

مرسی گلم از اینکه تجربنو گذاشتی واقعا چقدر خوبه مخصوصا واسه ماهایی که تا حالا زایمان نداشتیم من که خیلی حس خوبی میگیرم از تحربه هانون و میگم چقدر خوبه اونقدر هاهم که میگن زایمان سخت نیست

مبارکت باشه عزیزم هزینه ات چقد شد اونجا

عزیزم نمیدونی سزارین اختیاری هم میکنه دکترتون یانه؟

مبارک باشه عزیزم

سلام خداروشکر ان شاءالله خدا گل دختراتون رو براتون حفظ کنه.
هزینه زایمان طبیعی رو میفرمایید

چقدر خوب گلم ان شاءالله که سالم شاد باشید 🌹

وای عزززم چ خوب
هزینه بیمارستان چقدر شد

سوال های مرتبط

مامان علی جانم👼🏻🩵 مامان علی جانم👼🏻🩵 ۶ ماهگی
سلام 🙋🏼‍♀️

اومدم یه توضیح کوتاه هم راجب بیمارستان بدم برای کسایی که سوال کردن🥰

بیمارستانم نیکان سپید (خصوصی)بود

که خدایی من خیلی راضی بودم پرستار ها و ماما ها خیلی پیگیر بودن

زایمانم طبیعی بود که همون اولی که بستری شدم رفتم تو اتاق خودم که هم اتاق درد بود و هم اتاق زایمان یعنی از اولش تا بدنیا اومدن علی جانم تو همون اتاق بودم

همسرمم اجازه داشت کنارم باشه که از همون اول تا اخر پیشم بود🥹(چقدرم حضورش مفید بود برام)

قصدم برای اتاق بخش( بعد زایمان) خصوصی بود که وقتی زایمان کردم خواستم برم تپ بخش اتاق خصوصی ها پر شده بودن

ولی اتاق های معمولیش دو تخته بود که اصلا اذیت نشدم من یه پرده هم بینمون کشیده میشد

برای وسایل هم
به مادر لباس و پوشک دادن
به بچه هم یه دست کامل لباس و دور پیچ دادن و پوشک
ولی خب من هم برای خودم لباس بردم هم برای علی جونم

همراه هم شب مامانم موند پیشم (فقط خانم میزارن بمونه تو بخش زنان)
غذا هم وعده ای به همراه میدادن

مامای همراهمم توی تیم دکترم (لیلا سعیدی ) بود که از اول بارداری همراهم بود که ۱۸۰۰ هم هزینه گرفتن برای روز زایمان که من واقعاااا راضی بودم

دکترمم برای زایمان هزینه ای نگرفتن

هزینه بیمارستان هم شد ۲۵ تومن که شوهرم وقت تسویه که رفته بود
گفته بودن بیمارستان برای زایمان طبیعی بهمون پنج تومن هدیه تخفیف دادن😁😁
که شد ۲۰ تومن کلا

سعی کردم همه سوالا رو جواب بدم باز اگه چیزی جا مونده بپرسین عزیزا😘😘
مامان هیراد مامان هیراد ۴ ماهگی
خانمایی که قراره بیمارستان خاتم الانبیا زایمان کنند :
قسمتی که زایمان می کنید با جایی که بعد از زایمان هستید همه شون تو یه بخش هست . اتاق های زایشگاه یه تخت هست اما بعد از تولد می برن اتاق روبرویی که سه تخته هست اگه اونجا پر باشه تو همون اتاق زایمان می مونی تا خالی بشه .
موقع زایمان یا دردهای قبلش از اتاق های دیگه ممکنه بی قراری های زیادی بشنوید . مثلا من اول هاش ک حدود ۲ سانت بودم از اتاق کناری داد و فریاد بدی میومد و راستش یه لحظه واقعااا ترسیدم (حالا این که واقعا واسه خودم چ طور گذشت رو تو تاپیک های بعدی میگم) ، اگه موقع زایمان شما همچین مواردی بود نترسید آگاهی داشتن خیلی بهتون کمک میکنه و فقط رو خودتون تمرکز کنید.
کاش بخش زایشگاه و قسمتی که بعد از زایمان منتقل میشی جدا بود چون تا آخرین لحظه ک اونجا هستید این صداها رو می شنوید هم قبل زایمان هم بعد زایمان .کلا این بخششون کوچیک بود . پرسنل ها هم اکثرا خوب بودن ولی همه جا گاهی یکی مهربون تر و یکی خشک و جدی تر پیدا میشه .
مامان مهرسانا💖 مامان مهرسانا💖 ۳ ماهگی
تجربه زایمان سزارین
سلام مامان ها
من شکم اول بارداریم بود سزارین اختیاری انتخاب کردم
دکترم محبوبه کاظمی بود شیراز
بیمارستان ایران زایمان کردم
از دکترم راضی بودم دکتر خوبی بود با حوصله بود دستمزد هم میگیره ولی قابل تخفیف هم هست میتونید یه چیزی تخفیف بگیرید
البته من تازه پنج روزه زایمان کردم نمیتونم بگم چقدر کارش خوبه فعلا تا اینجا خوب بوده خداروشکر درد داشتم نمی‌گم درد ندارم ولی خوب بود کلا اسم دکترم رو شنیدم که دستش سبکه و خوبه اکثرا از زایمانشون راضی بودن
بیمارستان ایران هم بگم یه بیمارستان کوچک بخش زنان ۶ تا اتاق داره دو تخته و سه تخته و چهارتخته و یک تخته که اتاق یک تخته اتاق خصوصی بود من این اتاق رو گرفتم
البته اینم بگم اتاق هاش هیچ کدوم دستشویی ندارن فقط یه اتاق دوتخته دستشویی داره و یه دستشویی تو سالن ولی خوب تمیز بود رسیدگی و کادر درمان و پرستار و اتاق عمل همه چی خوب بود
من راضی بودم از بیمارستان و دکترم
ولی خوب از این بیمارستان توقع خیلی بالا نمیشه داشت
تو تایپک های بعدی بیشتر توضیح میدم
مامان آرمان مامان آرمان ۲ ماهگی
تجربه سزارینم بیمارستان آرمان پارت ۲
حدودا بچه ۱ و ۱۰ دقیقه به دنیا اومد مارو ۲ و نیم بردن تو بخش قبل بردن فشارمو چک کردن بچرو گذاشتن تا سینمو بگیره یکم بعد یه پرستار ریکاوری شکممو ماساژ داد حس نداشتم اما فشارو میفهمیدم که اونقدر وحشتناک نبود از جلو اتاق عمل همسرم همراهم بود اتاق خصوصی خواسته بودم زیاد بزرگ نبود ولی خصوصی بود و خب این خیلی خوب بود همون اول پرستارا جا به جام کردن حسی نداشتم تنمو پاک کردن تمیز کردن به جز دوتا شیاف اتاق عمل که گذاشته بودن دوباره برام شیاف گذاشتن و فقط زیرانداز برام گذاشتن و پوشک بعد بهم سرم زدن کم کم بی حسیم داشت میرفت تا حدود ۶ دگ کامل بی حسیم رفته بود حس پریودی داشتم خونریزی رو بعد هر بار انقباض شکمم میفهمیدم این وسط مایعات با نی قایمکی میخوردم چون دگ بی حسیم رفته بود ولی گفتن ۱۲ بهت میگیم مایعات بخور در کل خیلی پرستارا و بیمارستان رسیدگی خوبی داشتن ساعت ۱۲ برام مایعات و سوپ اوردن حدودا ساعت ۲ هم اومدن که راه بریم