تجربه ی من از زایمان سزارین 🩵
من هفته ی 37زایمان کردم بخاطر اینکه فشارم بالا بود و اگه بیشتر میموند
هم برای من خطر داشت هم برای هامین 🥲
ساعت 8 9شب بود من سرم گیج رفت داشتم میوفتادم زمین اصلا نمی‌تونستم راه برم از فشار بالا فشارم رو 13 ونیم رفته بود
رفتیم دکتر سریع دکتره گفت سریع برین بیمارستان بستری شید
رفتم بیمارستان بستری شدم شوهرم رفت ساک بچه رو خودمو آورد
دکترم گفت ک تا فردا اگه فشارت اومد پایین زایمان نمیکنی اگه نیومد پایین زایمان می‌کنی ساعت 5 صبح بود فشارم داشت همینجوری می‌رفت بالا تر 14شده بود فشارم
1403/3/5 هامینم بدنیا اومد ساعت 6ونیم صبح
من وقتی اومدم بیرون از اتاق عمل خوب درد خیلی داشتم ولی اونجوری نبود ک قابل تحمل نباشه
با پمپ درد و شیاف اینا خوب شد دردم بهتر شد یعنی
نینی خداروشکر تو دستگاه اینا نرفت و زردی نداره
من الان هنوز بیمارستان بستریم درد خب دارم کمر درد و زیر شکمم خیلی درد می‌کنه ولی من راضیم ی خانومی طبیعی بود خیلی بیشتر عذاب کشیدن
🤍

۲۰ پاسخ

سزارین واقعا اگر پیش دکتر خوب انجام بشه بی نظیره

عزیزممممم مبارکت باشه انشاالله خدا حفظش کنه
فقط سودا جون به هوای زردی نداشتن نی نی گرمی جات زیاد نخوری چون معمولا سه روز بگذره ممکنه خدایی نکرده یهو زردی بچه ها بالا بیاد
عرق کاسنی حتما در طول روز بخور شیرت خنک بمونه و تا میتونی و نی نی هم میخوره شیرش بده ک‌ هم وزن کم نکنه هم زردی نگیره ایشالا

مبارکه عزیزم😍😍
منم فشارم بالاست خدا کنه سزارین شم اجباری
مسمومیت بارداری داشتی شما

قدم نورسیده مبارک

۱۴۰۳/۳/۷.

بسلامتی قشنگ من

عزیزم شما دکترت کی بود؟

مامان هامین تبریک میگم قدمش مبارکه زیاد سرپا نباش فقط استراحت کن قشنگ و آمپول هپارین چندتا واست داده دکتر؟

اره طبعییی خیلی سخته

قدم نورسیده مبارک عزیزم 😍😍،منم امروز تولدمه پنجم بدنیا اومدم🥰

سزارین عالیه من که بهترین روز زندگیم‌بود شیکو مجلسی رفتم‌خابیدم‌عکاسو فیلمبردارم خیلی باارامش همه سرکارشون بودن همه چی خوب پیش رف بعدشم انقد راحت بودم‌روز سوم زایمانم کارای خونمو کردم😍😍😍

سلام عزیزم
انشالله قدمش پر از خیر وبرکت باشه براتون
۳۷ هفته وچند روزت بود؟

عزیزم مبارکه نینیت چند کیلو بود تو ۳۷هفته؟

خانومای طبیعی ک هستید نترسید اون تازه زودتر بلند میشید تا سزارین درد سزارین هم مثل همون طبیعی هست دیگه

قدمش مبارکه😍منم امروز سزارین میشم برام دعا کنین

طبیعی رو انتخاب میکنم من
نیازی نیست بیای درباره طبیعی بگی ک
بقیه رو میترسونی

بسلامتی عزیزم قدم نو رسیده مبارک باشه 💙❤کدوم بیمارستان زایمان کردید؟

عزیزم قدمش خیر باشه ب پرستارت بگو بهت شیاف بده وقتی شیاف بزنی چیزی حس نمیکنی

مبارکه گلم نمیدونی کی مرخص میکنن منم دوشنبه سزارین میشم حوصله اینکه بیمارستان زیادبمونم ندارم دوس دارم صبح عمل کنم غروب بیام خونه

طبیعی درد کشید

سوال های مرتبط

آواتار مامان معجزه زندگیم مامان معجزه زندگیم معجزه زندگیم ۲ سالگی
ان شاالله بسلامتی زایمان کنی عزیزم ..سزارین خوبه . ... ادامه پاسخ
مامان peransa🌸 مامان peransa🌸 ۱۱ ماهگی
سلام 😍منم بلاخره دیروز زایمان کردم
از تجربه زایمان بخام بگم صبح ساعت 8 رفتم زایشگاه سوند و ازمایش و ان اس تی گرفتن سوند برام خیلی سخت بود و درد داشت 5 ساعت یا 6 ساعت بستری بودم تا دکترم اومد حاظرم کردن بردن اتاق عمل من فکر میکردم بی حس میکنن ولی ب هوشم کردن بهشون گفتم من بی حسی میخام دکتر گفت بی حسی عوارض داره کمر درد و سردرد میگری بد زایمان خلاصه 3 ثانیه نشد پلکم شدید سنگین شد گلوم داغ شد بیهوش شدم چشم باز کردم ریکاوری بودم قبل عمل درخاست پمپ درد کردم ک ب نظرم عالی بود عالی ینی اگه نبود من میمیرم از درد چون بلافاصله بد ب هوش اومدن درد حس کردم و میلرزیدم حتی اون موقع ک بهوش اومدم پمپ داشتم ولی دردو حس میکردم در رابطه با فشار دادن شکم یبار فشار دادن جیغم رفت هوا دیگ اصلا نزاشتم بهم دست بزنن بردنم اتاقم دردم قابل تحمل بود شیاف گذاشتن ک کلا درد نداشتم ولی مطمعنم بخاطر پمپ دردم بود وگرنه درد داره خلاصه اون شب بعد عمل راه نبردن منو 12 شب مایعات خوردم 6 صبح اولین بار راه رفتم سخت بود شدید ولی تونستم تا ظهر بودم ک اومدم خونه الان خیلی بهترم ❤اینم از تجربه من
مامان جوجه🐣 مامان جوجه🐣 ۱ سالگی
سلام مامانا بیایین از زایمان طبیعی ام ک ب سزارین تبدیل شد بهتون بگم.
روز چهارشنبه16فروردین1402 نوبت دکترم بود منم سرکلاژی ده روز میشد باز کرده بودم و منتظر طبیعی. رفتم دکتر فشارمو گرفت14 گفت بشین نیم ساعت بعد دوباره گرفت بازم14 ی ساعت بعد14ونیم شد بعدش گفت بریم اتاق معاینه معاینه ام کرد دو سانت رحمم باز بود تو 38هفته بودم گفت همین الان برو بیمارستان بستری شو چون فشارت بالاست خطر داره ساعت نه شب رفتم اونجا هی فشارمو چک کردن بالاتر میرفت گفتن رحم ات دوسانت بازه ب چهارسانت برسه ماما همراه ات میتونه بیاد زنگ زدن بهش گفت خبرم کنین میام ولی متاسفانه فشارم پایین نیومد هر کاری کردن چقد سرم و امپول گرفتم پایین نیومد اماده اتاق عملم کردن اینقد استرس گرفتم از سزارین ک فشارم ب شانزده هفده رسید بلاخره منو بردن اتاق عمل بی حس ام کردن و عمل شروع شدساعت 10و ده دقیقه بچه رو بیرون اوردن ولی من اصلا ندیدمش چون فشارم بالا بود و دارو گرفته بودم بچه نفس اش کند شده بود و بردنش تو دستگاه. حال خودمم خیلی بد بود بردنم بخش مراقبت های ویژه اصلا کلی لرز داشتم و دوتا سرم تو دستم بودو هر نیم ساعت توش دارو میرختن و همش دکتر. پرستارا بالا سرم بودن خلاصه گذشت دکتر گفته بود نباید درد بکشم همش بهم مسکن و شیاف میزدن من اصلا درد سزارین رو بعد بی حسی حس نکردم فقط یکم میسوخت. روز بعد رفتم لخش خداروشکر بهتر بود موقع راه رفتن قبلش شیاف میزدم درد داشتم ولی قابل تحمل بود برام. ی روز بعدش مرخص شدم ولی بچه ام همچنان دستگاه بود. الان سه روز میشه مرخص شده و تو خونه ایم دردامو با شیاف کنترل میکنم نمیزارم درد داشته باشم. الان ک فک میکنم خوب شد سزارین شدم چون درد طبیعی بیشتره. خداروشکر ک بخیر گذشتو سالمیم.
آواتار مامان دوتا نرمالو🐼🐨 مامان دوتا نرمالو🐼🐨 دوتا نرمالو🐼🐨 ۶ ماهگی
طبیعی دردش زیاده اما بعدش انگار ن انگار سبک و راحت ... ادامه پاسخ
مامان ماهان کوچولو مامان ماهان کوچولو ۷ ماهگی
سلام چطورید
اومدم از زایمانم تعریف کنم
من ۲۵ خیلی فشارم بالا پایین میرفت رفتم ساعت ۹ شب بیمارستان دیدم فشارم ۱۴ هست بعد آزمایش گرفت و هی فشارم چک میکرد بالا نره با دکترمم هماهنگ بود اگه فشارم باز ۱۳ نیم یا ۱۴ بود بستری شم که فرداش سزارین شم
تا ساعت ۱ شب وایستادیم دیدم جواب آزمایش خوب بود فشارم ۱۲ بود گفت برو ولی آزمایش ادرار ۲۴ ساعته بده دکترت گفته با جواب آزمایش بری مطبش ۳ روز دیگه
۲۶ شد که من سر صبح تاری چشم داشتم هی سرگیجه میگرفتم بدنم سست بود
فشارم خونه گرفتم ۱۴ رو ۴ بود گفتم برم بهداشت بهداشت گرفتم ۱۳ نیم بود
باز وایستادم ۱۲ نیم شد بهداشت گفتم فشارم بالا پایین میره دیشب هم بیمارستان بستری نکرد شما نامه بدید بستریم کنه گفت نه دکترت باید نامه بده
هیچی دیگه بهداشت طبقه دوم بود من با پله رفتم برگشتم کمرم گرفت تو ماشین
بعد به مادرشوهرم گفتم حالم خوب نیست ت یه دکترم زنگ بزن بگو چیکار کنیم دکتر یه مادرشوهرم گفته بوو پاشو بت عروست بیا ایجا
منم رفتم مطبش اونجا هم پله داشت رفتم نشستم که بعد فشارم چک کنه داشتم دوروبرم نگاه میکردم گفتم پاشم چرا کمرم گرفته شاید خوب شم همین پاشد یهو یه چی داغ تو شلوارم ریخت بعد من ببخشید فک کروم جیشم هست تو دلم گفتم لعنت بهت این دو دقیقه صبر میکردی چی میشد یهو باز بلند شدم دیدم بیشتر ریخت منشی اومد گفت کیسه آب هست رفتم پیش دکتر دکتر گقت اون دکتر بیهوشی نیست بیهوشت کنم باید بری بیمارستان خصوصی خلاصه من راهم ۲ نیم تا بیمارستان خصوصی راه بود تا رسیدم سریع سونت اینا وصل کردن کردن منو بردن زایشگاه تا اتاق عمل آماده صه ساعت ۵ عصر آقا ماهان بدنیا اومد و چه حس خوبی بود انشالله زایمانتون راحت و آسون باش نینی هاتون به سلامتی بدنیا بیارید